تبیین جامعه شناختی عوامل موثر بر تعارض هویتی زنان شهر نقده

نوع مقاله : پژوهشی اصیل

نویسندگان

1 دانشگاه آزاد اسلامی تهران مرکز

2 دانشگاه الزهرا

چکیده

مقاله حاضر با هدف تبیین جامعه شناختی عوامل موثر بر تعارض هویتی زنان شهر نقده انجام شد. روش تحقیق پیمایش از نوع همبستگی و تحلیلی می‏باشد. جامعه آماری شامل زنان متاهل و شاغل 18 تا 45 سال شهر نقده در سال 1395 به تعداد 3062 نفرمی‏باشد که به صورت تصادفی نسبتی و با استفاده از فرمول کوکران 341 نفر مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری پرسشنامه محقق ساخته بود. ازمون همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی نشان داد که مدرنیته و شاخصهای آن جامعه‏پذیری مدرن- عناصرهویتی مدرن- منابع فرهنگی و ساختار رفتار گروهی و همچنین جهانی شدن و شاخصهای َآن امپراطوری رسانه‏ها و شیوه زندگی مدرن با تعارض هویتی زنان  رابطه  دارند. نتایج رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر نیز نشان داد که مجموع شاخص‏ها 49 درصد تعارض هویتی زنان شهر نقده را تبیین می‏کنند که بیشترین سهم را شیوه زندگی مدرن با با بتای541/0 = β  و امپراطوری رسانه‏ها با بتای 44/0 = β  و پس از ان جامعه‏پذیری مدرن با بتای241/0 = β و مولفه منابع فرهنگی با بتای128/0 = β  و دو  مولفه عناصر هویتی مدرن با بتای 096/0 = β و ساختار ارتباط گروهی با بتای 09/0 = β  کم اثرترین شاخصها در تبیین تعارض هویتی زنان بودند.

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

Sociological explanation of effective factors influence on women’s identity conflict of Naghadeh city

نویسندگان [English]

  • mina maroufpour 1
  • khadijeh safiri 2

1 iran

2 University of azahra

چکیده [English]

The present study was done for sociological explanation of factors influential on women’s identity conflict of Naghadeh city in 2017. The method of this study is survey correlation analysis and the population was 18-45 aged married and employed women of Naghadeh city in 2017 which were 3062 women of which 341 were chosen and studied through Cookerian formula in a random stratified way. The authors’ self-made questionnaire was used as the study’s measurement tool. The obtained results of Pearson correlation and liner regression tests revealed that modernity and its indicators: modern socialization - modern identity elements - cultural resources and group behavior structure; also, globalization and its indexes: The Media Empire and modern living style were related to women’s identity conflict. The results of multiple regression and path analysis showed that all the effective factors can predict 49% of women’s identity conflict in which modern living style with = β 0/541 has the main role, media empire with = β0/44 and then modern socialization with = β 0/241, cultural resources with = β0/128, two modern identity elements with = β 0/096 and group behavior structure with = β 0/09 were the less effective indexes in explaining women’s identity conflict.

کلیدواژه‌ها [English]

  • : Modernity
  • Socialization
  • Individual Identity Conflict
  • Collective Identity Conflict
  • Women

تبیین جامعه شناختی عوامل موثر بر تعارض هویتی زنان  شهر نقده

 

مینا معروف‏پور [1] ، خدیجه سفیری [2] 

 

 

         چکیده

مقاله حاضر با هدف تبیین جامعه شناختی عوامل موثر بر تعارض هویتی زنان شهر نقده انجام شد. روش تحقیق پیمایش از نوع همبستگی و تحلیلی می‏باشد. جامعه آماری شامل زنان متاهل و شاغل 18 تا 45 سال شهر نقده در سال 1395 به تعداد 3062 نفرمی‏باشد که به صورت تصادفی نسبتی و با استفاده از فرمول کوکران 341 نفر مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری پرسشنامه محقق ساخته بود. ازمون همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی نشان داد که مدرنیته و شاخصهای آن جامعه‏پذیری مدرن- عناصرهویتی مدرن- منابع فرهنگی و ساختار رفتار گروهی و همچنین جهانی شدن و شاخصهای َآن امپراطوری رسانه‏ها و شیوه زندگی مدرن با تعارض هویتی زنان  رابطه  دارند. نتایج رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر نیز نشان داد که مجموع شاخص‏ها 49 درصد تعارض هویتی زنان شهر نقده را تبیین می‏کنند که بیشترین سهم را شیوه زندگی مدرن با با بتای541/0 = β  و امپراطوری رسانه‏ها با بتای 44/0 = β  و پس از ان جامعه‏پذیری مدرن با بتای241/0 = β و مولفه منابع فرهنگی با بتای128/0 = β  و دو  مولفه عناصر هویتی مدرن با بتای 096/0 = β و ساختار ارتباط گروهی با بتای 09/0 = β  کم اثرترین شاخصها در تبیین تعارض هویتی زنان بودند..

 

واژگان کلیدی: مدرنیته، جهانی شدن، تعارض فردی هویت، تعارض جمعی هویت،  زنان

 

 

مقدمه

          در جامعۀ امروزی عواملی چون جهانی شدن، صنعتی شدن، توسعه تکنولوژی، توسعه ارتباطات، گسترش اقتصاد، سرمایه‏داری و فراورده‏‏های فرهنگی آن، نه‏تنها زندگی مادی و اقتصادی مردم بلکه چارچوب‏‏های نمادین آنها را نیز دگرگون کرده؛ دانش‏ها، مهارت‏ها، باورها، ارزش‏ها و سنت‏ها، قواعد و آداب رسوم اخلاقی و مذهبی‏پیوسته مورد سوال و تردید قرار می‏گیرد. در چنین شرایطی افراد به هویت نیاز دارند. از طریق آن انسانها می‏توانند نظمی‏نسبی‏در زندگی خود و دنیای اطرافشان ایجاد کنند. دسترسی انسانها به طور اعم و زنان به طور اخص به هویت واقعی خود باعث تثبیت موقعیت آنان و رسیدن به اهدافشان می‏شوند (پیشگامی‏فرد، انصاری زاده، کرمی‏و پرهیز،1389). فرد زمانی می‏تواند مدعی داشتن هویت باشد که تداوم خود اطمینان حاصل کند. این تداوم چیزی نیست مگر احساس ثبات شخصیت در طول زمان. هویت بر تداوم استوار است و هم در چارچوب زمان معنا پیدا می‏یابد، حتی اگر تداوم به معنای منطقی آن باشد(جنکینز[3]،1996: 27) و گر چه این تداوم زمانی هویت بخش واقعیت ندارد، ما آن را در قالب تاریخ می‏سازیم. انسان در زمان‏‏های مختلف هویت‏های متفاوت کسب می‏کند، اما چون از دگرگونی و بی‏ثباتی گریزان است، روایت تسلی بخش از خویشتن می‏سازد تا در قالب آن هویتی واحد را احساس کند (هال[4]، 1996: 227). هویت به معنای چه کسی بودن پاسخی است به نیاز طبیعی انسان برای شناساندن خود به یک سلسله عناصر و پدیده‏‏های فرهنگی و تاریخی و جغرافیایی(مجتهد زاده،1381: 66).

از سویی دیگر مفهوم دیگری که در این تحقیق به آن توجه می‏شود بحث تعارض است. تعارض جزء جدایی ناپذیر زندگی انسان است. گفته می‏شود وجود حدی از تعارض و تفاوت‏ها و تضادها امری طبیعی هست. خصوصاً در اجتماعات انسانی وجود افراد مختلف با ویژگی‏‏های شخصیتی، نیازها و باورها، انتظارات و اداراکات متفاوت بروز تعارضات اجتناب ناپذیر است. بنابراین طبیعی هست با ورود نظم جدید ـ مدرنیسم ـ به یک جامعه، تضادها و تعارض‏‏های با نظم قدیمی‏ـ سنت ـ ایجاد می‏گردد؛ چرا که نظم جدید برهم‏زننده یا تغییردهنده وجوهی از نظم قبلی است. تعارض بوجود آمده در چنین جامعه‏ای برمی‏گردد به تضاد بین دو نیرو که هریک از سویی فرد را به سمت خود می‏کشاند و فرد باید میان آنها دست به انتخاب بزند. این دو نیرو مجموعۀ عظیمی ‏از انتخابهایی پیش روی فرد هستند. فرد مدام درباره کوچکترین تا بزرگترین مسائل زندگی در معرض انتخاب‏‏های متعدد است، در نتیجه فرد دچار نوعی سردرگمی، اضطراب و افسردگی، دلهره و ناسازگاری‏‏های خانوادگی، انتقام از جامعه، خودکشی تا پوچگرایی گرفته تا معضلات اجتماعی مثل اعمال خشونت... می‏شود.

امروزه در جوامع مختلف، شبکه‏‏های سایبری وضعیت جدیدی را برای کاربران فراهم کرده و مرز‏های تازه‏ای را در شکل‏گیری خرده فرهنگ‏ها، ارزش‏ها و هویت جوانان پدید آورده‏اند. گمنامی، سرعت ارتباطات و سیال بودن شبکه‏ها، پیامد‏های گسترده‏ای را برای الگو‏های ارتباطی جوانان داشته است. ارتباطات در فضای سایبری ضمن آنکه روابط غیر وابسته به زمان و مکان را تقویت کرده به محملی برای جستجو و ارضای کنجکاوی‏‏های جوانان نیز تبدیل شده است (ذکایی،1383: 3-2). درنتیجه بین آنچه که به عنوان هویت در آنها درونی شده بود و هویت‏های جدیدی که با توجه به شرایط جدید کسب می‏کنند، دارای تعارض می‏گردند. در کشور‏های جهان سوم این تعارضات بیشتر است و علاوه بر تدوام آنها منجر به بروز بحران‏ها و شکاف‏های اجتماعی می‏شود. گاهی این شکاف‏ها غیرفعال و گاهی فعال هستند و البته در شرایطی شکاف‏های غیرفعال در آینده فعال می‏شوند و مانند شکاف طبقاتی و گاهی اوقات بر عکس شکاف‏های فعال تبدیل به غیرفعال می‏شوند؛ مانند شکاف‏های مذهبی‏ در جوامع صنعتی. در حقیقت شکاف به آن ستیزه‏‏های گفته می‏شود که ریشه در بطن جامعه دارند و ساختاری هستند، در ایران خصوصاً شکاف‏های پدید آمده ناشی از مدرنیسم است و بحران خیزی جامعه ایران ناشی از تقابل سنت و مدرنیته است و بحران هویت ریشه در روند مدرنیزاسیون جامعه ایران از اوائل سلطنت قاچار دارد (صلاحی، تیمورپور، ناصری پور و فاضل فکور،1384). در واقع سنت و مدرنیسم با همه بنیان‏‏های هنجاری و ارزشی که در دل خود دارند، حکم دو نیروی متعارض را دارند که هریک برای آدمی‏ واجد جذابیت‏‏های می‏باشند. در نتیجه انسان امروزی در کشاکش دائمی‏انتخاب بین این دو نیروی متعارض است و این کشاکش تبعاتی به همراه دارد دامنه این تبعات از مسائل فردی مانند استرس و اضطراب، پوچگرایی گرفته تا معضلات اجتماعی مانند اعمال خشنونت می‏تواند گسترده باشد ( سفیری، 1392: 3). تحولاتی که در دهه‏های اخیر در زمینه ارتباطات و تکنولوژی روی داده سبب دگرگونی در نقش‏‏های اجتماعی وآگاهی زنان شده است. تبلیغات رسانه‏ها و منابع فرهنگی در کنار عناصر هویتی مدرن منجر به اعمال شیوۀ زندگی مدرن برای زنان شده در نتیجه با افزایش سطح تحصیلات، مشارکت، اشتغال و.... زنان در کار‏های درآمدزا از سویی سبب کاهش مطلوبیت الگوی زن سنتی می‏شود و از سویی دیگر دشواری در هماهنگ کردن نقش‏‏های سنتی و قدیمی ‏با نقش‏‏های جدید می‏شود و می‏تواند به تعارض هویت زنان منتهی شود. در نگاه اول به نظر می‏رسد که این نقش جدید منجر به افزایش درآمد، بهبود وضع اقتصادی و افزایش عزت زن شاغل می‏شود، اما زمانی که زن نتواند بین انتظارات نقش‏‏های خویش تعادل برقرار نماید دچار نوعی تعارض کار/ خانواده می‏شود(آیکان[5]،2005). در واقع؛ تعارضات هویتی موجب برهم خوردن نظم و امنیت اجتماعی می‏شود. در نتیجه با هجوم تکنولوژی و جهانی شدن و تسلط بی‏چون و چرای رسانه‏ها بر زندگی جوامع در کنار به جامعه‏پذیری مدرن افراد در جامعه منجر شده و در کل شیوۀ زندگی و سبک زندگی مردم بالاخص زنان تغییر می‏یابد.

با توجه به وضعیت ایران در عصر حاضر و مسائل متعددی که در رابطه با جامعه ایران در سطح داخلی و خارجی مطرح است. همچنین، از آنجا که کشور ما جامعه‏ای در حال گذار است و شاهد تغییرات وسیعی در سطوح مختلف اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و به ویژه تکنولوژیک است، تحلیل وضعیت  تعارض در هویت فردی و  اجتماعی به عنوان مسأله‏ای جدی حائز اهمیت فراوانی است (عبدالحسینی و حقیقتیان، 1394). در این میان؛ مقولۀ هویت زن نیز از جایگاه خاصی برخوردار است. پرداختن به موضوع هویت زنان جوان و نقش آنان در تمدن‏سازی، به علت اهمیت این مسأله در ایجاد جامعه‏ای با هویت ایرانی و نقش آنان به عنوان مادران تمدن‏ساز آینده می‏باشد. تمدن ارتباط مستقیمی ‏با فرهنگ سالم و سازنده دارد. برای رسیدن به تمدن صحیح ایرانی، شناخت هویت زنان جوان بسیار ضروری به نظر می‏رسد. حساسیت مسألۀ هویت به این دلیل است که این مقوله به شدت تحت تاثیر تحولات اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و تکنولوژیک پیرامون خود قرار دارد و این میان مسألۀ هویت زنان نیز بیشترین سهم را در پذیرش این آثار دارا است ( سفیری،1392: 4). با توجه به اینکه امروزه مسأله زنان نه صرفاً به عنوان مسألۀ جهانی بلکه به عنوان درگیری‏هایی بین سنت و مدرنیته در داخل ایران نیز بدل شده است؛ لذا برخورد سنت با مدرنیته طی دهۀ اخیر در برجسته کردن مسألۀ هویت فردی و اجتماعی زنان و دختران و مشارکت سیاسی و اجتماعی آنان و ایفای نقش‏‏های اجتماعی مدرن و غیرسنتی بیشتر نمایان شده است (گیدنز[6]،1378). در کنار دگرگونی‏ها وتحولات فرهنگی، دگرگونی‏‏های اقتصادی و مشارکت زنان در کار‏های درآمدزا و ازدیاد فرصت‏‏های تحصیلی و آموزشی ملازم با آن موجب تعدد اجتماعات و گروه‎‏ها و روابط اجتماعی و تعلقات گروهی زنان شده و در نتیجه تعدد و تکثر منابع هویت سازی زنان را در پی داشته است. این فرایند تاثیر عمیقی هم بر نهاد‏های جامعه و هم برآگاهی زنان گذارده و سبب کاهش مطلوبیت الگوی زن سنتی در خانوادۀ پدر سالار به ویژه در میان زنان تحصیل کرده و شاغل می‏شود (ساروخانی و رفعت جاه،1383). ساختار سنتی خانواده که عمدتاً مبتنی بر تفاوت‏‏های جنسیتی است در ده‏‏های اخیر در اثر فرایند‏های جدایی ناپذیر و به هم بسته کار و آگاهی زنان زیر سوال رفته است. تحصیلات عالی و اشتغال زنان از سویی باعث کسب ارزش‏ها و نگرش‏ها و برداشت‏‏های جدید و از سویی سبب دشواری در هماهنگ کردن نقش‏‏های سنتی با نقش‏‏های جدید شده است و به تعارض هویت اجتماعی زنان منتهی می‏گردد (ساروخانی و رفعت جاه،1383). اشتغال زنان ثمره چنین تغییراتی هست که با وظایف سنتی ایشان متفاوت بوده است (تبریزی و هوشنگی،1392). زنان دوران پیشاصنعتی اکنون با شیوه‏ها و تغییرات جهان مدرن آشنا شده‏اند. حضور آنان در صحنه‏‏های اجتماعی، کاهش ساختار قدرتی خانوادگی (تصمیم گیری در امور) دسترسی زنان به اینترنت و شبکه‏‏های جهانی، حضور آنها در دانشگاها و... منجر به تعریف جدید از هویت آنان شده است. چالش‏‏های هویتی که پیگیری‏‏های خاصی از بحران‏های هویت که خود محصول تعارض‏‏های هویتی است را در پیش روی زنان قرار داده است. زنان در جامعۀ در حال گذار دارای تضاد نقش‏ها و انتظارات جامعه و خانواده و جهان هستند. از سویی خانواده و والدین ریشه‏‏های سنتی را کماکان حفظ کرده‏اند و ازسویی تغییرات موجود در جامعه ناشی از پدیده جهانی شدن انتظارات خاصی را می‏طلبد و زن امروزی در کشمکش میان این‏ها دچار تضاد نقش‏ها و انتظارات شده است (صلاحی و همکاران، 1384). در نتیجه توجه به شهر‏های کوچکی مانند شهر نقده از توابع استان آذربایجان غربی‏که طی سال‏‏های اخیر شاهد بالا رفتن بی‏سابقه سطح تحصیلات و شغل زنان این شهر و عدم توانایی تعادل بین آداب و سنن گذشته و فرهنگ پدرسالارانه با طرز فکر و رفتار و انتظارات زنان تحصیلکرده و تاخیر در ازدواج و حتی طلاق زنان، شاهد تعارض در هویت‏یابی ‏زنان این شهر در زندگی خصوصی و اجتماعی آنها هستیم؛ در نتیجه عمده‏ترین سوال تحقیق حاضر این است که شاخص‏‏های تعارض هویتی فردی و جمعی زنان شهر نقده کدامند؟

 عوامل موثر بر تعارض هویتی زنان کدامند؟

  بنابراین مقاله حاضر در صدد است تا تعارض هویتی زنان و عوامل موثر برآن در شهر نقده را مورد بررسی قرار دهد چرا که زنان نیمی ‏از جمعیت را تشکیل می‏دهند و حتی بنیان و تحکیم خانواده بر دوش زنان است و سلامت روحی و روانی خانواده و نظم وامنیت اجتماعی را به دنبال دارد.

 

ادبیات تحقیق:

تعارض یکی از جنبه‏‏های غیر قابل اجتناب زندگی مدرن است. شواهد و مدارک بسیاری نشان داده‏اند که ما اغلب در مدیریت و کنترل تعارضات و همچنین ابراز واکنش موثر نسبت به پدیدۀ تغییر با شکست مواجه می‏شویم. میزان بالای طلاق، نمونه‏‏های ناامیدکننده‏ای از سوء استفاده‏‏های جنسی و فیزیکی از کودکان، شکست‏‏های پرهزینه حاصل از مخاطرات بین المللی و جنگ‏‏های خونین نژادی ما را متقاعد می‏کند که توانایی‏‏های لازم را جهت سازگاری در مواجهه با تعارضات پیچیدۀ میان فردی، سازمانی و جهانی نداریم. دن تی جاسولد از دانشگاه سیمون فریزرکانادا چنین بیان می‏کند که" تغییر موجب پیدایش تعارض شده و تعارض تغییر را به وجود می‏آورد" (کنیکی[7]،1384). برعکس تصور منفی که در زمینۀ تعارض وجود دارد، تعارض ضرورتاً امری منفی نیست، بلکه حد متوسطی از آن بتواند موجب بالا بردن سطح عملکرد شود. آنچه در زمینه تعارض اهمیت دارد، نحوه رویارویی و مواجهه با آن است  علاوه بر این در حل تعارض، ابتدا باید به تجزیه و تحلیل آن پرداخت سپس از فنون مختلف که در این زمینه وجود دارداز قبیل مذاکره، میانجیگری و داوری و مانند آن برای حل تعارض استفاده کرد (جهان تیغ،1390).

      گیدنز معتقد است؛ هویت شخص چیزی نیست که در نتیجۀ تداوم کنش‏‏های اجتماعی به او تفویض شده باشد، بلکه چیزی است که فرد باید آن را به طور مداوم و روزمره ایجاد کند و در فعالیت‏‏های بازتابی‏خویش مورد پشتیبانی قرار دهد. گیدنز معتقد است که «خود» انسان در کنش متقابل با دیگران است که هویتش را ایجاد و در جریان زندگی آن را پیوسته تغییر می‏دهد. خود، مفهوم منفعلی نیست که تنها تحت تاثیر عوامل بیرونی شکل بگیرد؛ بلکه ناشی از تعامل درون و بیرون است. علاوه بر آن هویت تفویض نمی‏شود، بلکه باید به وسیلۀ خود فرد ایجاد شود (گیدنز،1387: 32). گیدنز دوره مدرن را دوره‏ای می‏داند که با بازاندیشی[8] مشخص می‏شود. «در شرایط مدرنیته، واقعیت اجتماعی ضرورتاً یا به صورت اجتناب ناپذیری به امری تأملی تبدیل شده است» (اسمارت2،1383: 184).

به نظر تاجفل3 هویت فرد در تعامل با گروه شکل می‏گیرد؛ این تعامل در موقعیت‏‏های متفاوت و همچنین گروه‎‏های مختلف ابعاد گوناگونی به خود می‏گیرد، اما آنچه مسلم است؛ بحث هویت یابی‏فرد در شناخت موقعیت با توجه به عناصر شناختی، ارزشی و احساس معنا می‏یابد. موقعیت‏ها، تعیین کنندۀ جدی هویت فرد نیستند، چرا که افراد از نظر تاجفل با آگاهی از پیامد‏های احتمالی و تأثیرات کنش‏‏های ساختاری موقعیت، خود را وارد گروه یا موقعیت کرده، هویت خود را نشان می‏دهد (عبدالحسینی و حقیقتیان،1394).

جنکینز معتقد است؛ هویت اجتماعی خصلت یا خصیصه همه انسان‏ها به عنوان موجوداتی است و از این لحاظ سرچشمۀ معنا تجربه برای مردم است و می‏توان بر این امر صحه گذاشته که هویت بر ساخته می‏شود.آنچه یک گروه انسانی را هویت میبخشد شباهتی است که باعث آنها از گروه‎‏های دیگر می‏شود. شباهت وتفاوت معناهایی هستند که افراد آنها را می‏سازند. فرهنگ جوامع بشری فرایند تفاوت وشباهت را عینیت میبخشد (جنکینز،1381).

اساس تئوری هویت پیتر بورک4 عبارت است از این که اضطراب‏های اجتماعی، ناشی از هویت‏های نامنظم و جداگانه‏ای است  که تعارض انها با یکدیگر استرس ایجاد می‏کند. به نظر وی افراد دارای هویتی ثابتی نیستند، بلکه با توجه به هر نقشی که در جامعه ایفا می‏کنند؛ هویت جدید می‏یابند. این هویت‏ها ممکن است گسسته یا شکسته و ناقص باشند و تا وقتی که تعارض این هویت‏های ناقص برطرف نشود؛ تعارض و اضطراب اجتماعی باقی میماند (بورک،1997). آنچه در نظر بورک اهمیت دارد، فرایند سازگاری ورودی با معیار هویت می‏باشد که پیامد آن سازگاری رفتار‏های اجنماعی متفاوت است.

دورکیم[9] در نظریۀ آنومی‏خود این مطلب را بیان میکند که دوره هایی در جامعه پدیدار میشوند که در آنها عامل وحدت بخش نخستین دچار خلل  می‏شود، وضعیتی به وجود  می‏آید که در آن از یک طرف پیچیدگی‏‏های جامعه پیش رفته و گروه‎‏های جدیدی پیدا شده است؛  انسجام سنتی به هم ریخته و از سوی دیگر نظام جدیدی استوار شده است. در این مرحله است که وضعیت بی‏هنجاری یا آنومی‏پدید می‏آید (آزاد ارمکی و مهری،1377: 83). اگر ارزش‏ها و هنجار‏های اجتماعی نتوانند اقتداری آمرانه داشته باشند و مدیریت اخلاقی لازم را بر فرد اعمال کنند، فرد نمی‏تواند جهت رفتار خویش را تعیین کند؛ در این شرایط هنجارها و معیار‏های اجتماعی پریشان شده یا اینکه با یکدیگر ناسازگار می‏شوند و فرد برای هماهنگ شدن با آنها دچار سردرگمی‏می‏شود؛ در نتیجه فرد در وضعیتی قرار میگیرد که به درون خویشتن خود پناه میبرد و بدبینانه همۀ پیوند‏های اجتماعی را نفی  میکند. در چنین شرایطی است که بحران هویت مفهوم پیدا  میکند. بحران هویت در پی بی‏هویتی به وجود می‏آید. در واقع دور شدن از هویت‏های موجود و نیافتن هویت مطلوب افراد را سردرگم و بلاتکلیف میکند که خود زمینۀ مساعدی را برای رشد آسیب‏های اجتماعی و تعارض هویتی فراهم می‏سازد ( سفیری،1392: 21).

از منظر گیدنز، مدرنیته، پدید‏های به گونه ذاتی، جهانی است و این امر در برخی از بنیادی ترین ویژگی‏‏های نهاد‏های مدرن به ویژه از جا کندگی و بازاندیشی نهادها، آشکار است(گیدنز،1377: 76). فرایند جهانی شدن، این امکان را فراهم می‏سازد تا انسانها از سلطه مرز‏های مکانی رهایی یابند و در گسترۀ بسیار پهناور فضا و زمان با یکدیگر رابطه بر قرار کنند(پیشگامی‏فرد و همکاران،1389). انقلاب ارتباطاتی و اطلاعاتی هزارۀ سوم بسیار فراتر از صرفاً الکترونیکی کردن رابطه انسان‏ها ست. تکنولوژی نوین ارتباطی و اطلاعاتی با فراهم  آوردن امکان پیدایی جامعه شبکه ای، نه تنها به افراد و جوامع در قالب هایی تازه هویت هایی تازه بخشیده، بلکه رفتار ما را نسبت به خود، دیگران و جهان تغییر داده است (اولسون[10]،1377: 5). در نتیجه مهمترین شاخص‏های فرهنگی جهانی شدن شامل امپراطوری رسانه‏ها و همچنین شیوه زندگی مدرن می‏باشد. نقش موثر رسانه‏‏های جمعی در زندگی اجتماعی وتاثیر نافذ آن در شکل بخشی به هویت باعث شده تفاوت‏های از بیش موجود بین هویت وشیوه‏‏های نگرش و شیوه‏‏های رفتاری، در پرتو تازه‏ای نگریسته شود. افراد هنگام استفاده از رسانه‏‏های ارتباطی وارد اشکال تعاملی می‏شوند که از جنبه‏‏های خاص با نوع تعامل رودرو تفاوت دارد(تامپسون[11]،1380: 9).

کاستلز معتقد است با گسترش فناوری اطلاعات و ارتباطات فرهنگ دگرگون گشته، در نتیجه فرهنگ‏‏های نوینی در حال ظهور است (نیازی،1390: 192). به اعتقاد کاستلز شبکه اینترنت ستون فقرات ارتباطات جهانی از دهه 1990 به بعد است، چرا که به تدریج بیشتر شبکه‏‏های اجتماعی را به یکدیگر پیوند خواهد داد. مسأله بدین جا ختم نشده؛ بلکه انتشار اینترنت و شبکه‏‏های ارتباطی کامپیوتری به تدریج فرهنگ کاربران شبکه و حتی الگو‏های ارتباطی آینده را نیز شکل می‏دهد. از نظر کاستلز جامعه شبکه‏ای که محصول اصلی اینترنت است بر ساخته شدن هویت افراد مؤثر خواهد افتاد (تاجیک اسماعیلی و محراب بیگی،1393).

از نظر هابرماس[12] در عرصه فرهنگی نوعی همسانی ایجاد شده و فرهنگ آمریکایی نه تنها خود را بر سرزمین‏‏های دور تحمیل می‏کند، بلکه حتی در غرب نیز معنادارترین تفاوت‏ها را کمرنگ و ریشه دارترین سنت‏‏های محلی را سست بیان کرده است (نوابخش،1389: 49).

از نظریه گیدنز اینگونه استنباط می‏شود که امروزه افراد با مدیریت کردن برنامه‏‏های خود حول رژیم غذایی، ورزش کردن، مراقبت‏‏های آرایشی و بهداشتی و... سعی در متمایز کردن خود از دیگران توسط سبک و حالات بدنشان را دارند. در واقع، یکی از کارکرد‏های مدیریت بدن به عنوان یکی از مؤلفه‏‏های سبک زندگی، هویت بخشی و ایجاد تمایز بین افراد است (ادیبی‏سده و جلالی آکردی،1392). سبک‏‏های زندگی از نظر گیدنز کردارهایی هستند که به جریان‏‏های عادی زندگی روزمره تبدیل شده‏اند، جریان هایی که در لباس پوشیدن، غذا خوردن، شیوه‏‏های کنش و محیط دلخواه برای ملاقات کردن دیگران جلوه می‏کنند. چنین رفتارهایی بازتاب دهنده هویت‏های شخصی و جمعی اند (فاضلی؛ به نقل از ذوالفقاری و سلطانی،1390: 30) و هر چه نفوذ و کشش سنت کمتر شود و هر چه زندگی روزمره بیشتر بر حسب تأثیرات متقابل عوامل محلی و جهانی بازسازی شود، افراد بیشتر ناچار می‏شوند که شیوه زندگی خود را از میان گزینه‏‏های مختلف انتخاب کنند. با این وصف به دلیل باز بودن زندگی اجتماعی امروزین و همچنین به علت تکثریابی‏زمینه‏‏های عمل و تنوع «مراجع»، انتخاب شیوه زندگی بیش از پیش در ساخت هویت شخصی و فعالیت روزمره اهمیت پیدا می‏کند (گیدنز،1388: 21).

درتحقیقات نیکخواه قمصری و منصوریان راوندی (1393) یافته‏ها حاکی از آن بود که سابقه و مدت زمان استفاده هفتگی از اینترنت در تقویت و ضعف هویت جنسیتی مؤثر بوده است. بدین نحو که هر چه میزان و سابقه استفاده از اینترنت از سوی کاربران افزایش پیدا می‏کند، هویت جنسیتی قوی تر می‏شود.

 نتایج تحقیق ربیعی (1387) نشان داد که رسانه‏‏های نوین، عامل تغییرات در نهاد‏های هویت ساز شده‏اند و فضای مجازی عوامل معناساز هویتی را دستخوش تغییر نموده است و جامعه ایران بحران‏های هویتی دوره پسا صنعتی و فضای مجازی را به تجربه می‏کند.

ساروخانی و رفعت جاه(1383) دریافتند؛ شاهدایجاد شکل جدیدی از هویت انسانی در دوران مدرنیسم هستند که هر یک دلایل ایجاد این تغییر هویت را در مجموعه عوامل خاص خویش می‏بینند.

آندری لابش[13] (2014) نشان داد تحولات کنونی جوامع با افزایش ارتباطات تعیین گردیده و تأکید بیشتر بر هویت دارند. در واقع هویت فرهنگی پایاپای جهانی شدن جوامع را به سوی تحولات و تغییرات مثبت سوق می‏دهد. همچنین سرویدیو2 (2014) این نتیجه رسید که اعتیاد به اینترنت باعث اخلال در رفتار افراد شده است.

 نتایج پژوهش چن3 (2012) نشان دهنده آن بود که با توسعه رسانه‏ها و شیوه‏‏های ارتباطی نوین مردم به طور چشمگیری متحول شده و روابط، سازگاری و مداخلات درون فرهنگی نیز دستخوش تغییر گردیده‏اند. در تحقیق مشابه دیگری باون4 (2012) دریافت؛ میزان مصرف پوشاک راهی برای نشان دادن هویت غیر انحصاری در نظر گرفته می‏شود.

 کاستلز (1380) دریافت؛ همگنی هویت فرهنگی پاسخگویان با جهانی شدن، ارتباط نزدیکی داشته و می‏تواند تهدید در تغییر سطح هویت فرهنگی آنان به شمار روند.

 

چهارچوب نظری

در تحقیق حاضر تئوری آنتونی گیدنز و تاجفل و بورک برای تعارض فردی و جمعی هویت به عنوان به مبنای نظری و مفهومی‏در نظر گرفته شده است. همچنین نظریه گیدنز برای نقش مدرنیته و شاخص‏‏های آن شامل منابع فرهنگی- جامعه‏پذیری مدرن- عناصر هویتی مدرن و ساختار ارتباط گروهی مبنای نظری قرار گرفت. همینطور نظریه نقش جهانی شدن گیدنز و کاستلز تحت عنوان امپراطوری رسانه‏‏های کاستلز و سبک زندگی مدرن گیدنز به عنوان شیوه زندگی مدرن مبنای نظری تحقیق حاضر قرار گرفته است.

از نظر گیدنز هویت انسان در کنش متقابل با دیگران ایجاد می‏گردد و در جریان زندگی پیوسته تغییر می‏کند. هیچ کس هویت ثابتی ندارد. هویت، سیال و همواره در حال ایجاد شدن و عوض شدن است. از سویی دیگر، به دلیل پویایی جوامع امروزی، حق انتخاب و تنوع انتخاب افراد بیشتر است و همچنین تنوع مراجع در ساخت هویت شخصی افراد خیلی موثر است. بازتابندگی خود در جوامع امروزی آن قدر زیاد است که حتی جسم افراد تحت تاثیر بازتابندگی خود است. مضافاً اینکه با توسعه ارتباط‏‏های جمعی و ارتباط‏‏های الکترونیکی تداخل توسعه هویت شخصی و نظام‏‏های اجتماعی تاحد موازین و معیار‏های جهانی و عام بیش از پیش محسوس شده است. در عصر جدید که دوران پس از نظام‏‏های سنتی است، هویت شخصی به طور بازتابی‏به وجود می‏آید. در زندگی اجتماعی امروزین، مفهوم شیوه زندگی معنای خاصی به خود می‏گیرد. هر چه نفوذ و کشش سنت کمتر می‏شود، هر چه زندگی روزمره بیشتر بر حسب تاثیرات متقابل عوامل محلی و جهانی بازسازی می‏شود، افراد بیشتر ناچار می‏شوند شیوه زندگی خود را از میان گزینه‏‏های مختلف انتخاب کنند.

گیدنز معتقد است، هویت فردی(شخصی) را باید خلق نمود و تقریبا به طور مداوم آن را با توجه به تجربیات متناقض زندگی روزمره وگرایش تطمیع کننده نهاد‏های امروزین مورد تنظیم وتجربه قرار داد. در این مدل، افراد دارای یک هسته اولیه خود می‏باشند که از سه عامل اعتماد بینادین،ویژگی‏های فردی وجامعه‏پذیری تشکیل شده است. قسمت اعتماد بنیادین خود از طریق عادی شدن تماسها، توانایی عقلانی کردن امور و تفسیر موفقیت آمیز فرد از کنش خود بر تعداد کنش‏‏های موفق فرد و انگیزه برای کنش بعدی ونتیجتا برهویت اجتماعی فرد تاثیر گذار است. ویژگی‏‏های فردی که خود شامل ویزگی‏‏های ظاهری، ویژگی روانی و میزان اعتمادبه نفس است، از طریق تفسیر موفقیت آمیز دیگران از کنش و توانایی ایفای نقش‏‏های گوناگون باعث ایجاد خود‏های متعدد و انگیزه برای کنش بعدی می‏شود که نهایتا بر هویت اجتماعی فرد تاثیر میگذارد. قسمت سوم نیز جامعه‏پذیری است که خود به دو قسمت سنتی و مدرن تقسیم می‏شود. در جامعه‏پذیری سنتی افراد حق انتخاب نداشته و از مراجع محدودی پیروی می‏کنند و دارای یک هویت انتسابی‏می‏باشند. جامعه‏پذیری مدرن باعث کثرت محیط اجتماعی از یک طرف و تنوع مراجع از طرف دیگر می‏شود که این دو باعث ایفای نقش‏‏های متعدد، ایجاد خود‏های متعدد و ایجاد حق انتخاب برای فرد و رفتار مطابق با محیط‏‏های گوناگون می‏شوند. به نظر وی، این سه عامل به صورت هم عرض بر میزان انگیزه برای کنش بعدی فرد موثر بوده و در نتیجه هویت اجتماعی فرد را تحت تاثیر قرار می‏دهند.بعضی‏ها قابل انعطافند در حالی که بعضی دیگر بسته تر و سخت ترهستند وهنوز هم یک سری محدودیت و فشارهایی را بر آنچه که افراد در کنش متقابل چهره به چهره انجام می‏دهند، تحمیل می‏کنند.

اندیشۀ عمده دربارۀ هویت اجتماعی توسط تاجفل و همکارانش مطرح شد. تاجفل دریافت که صرف دسته بندی اجتماعی افراد در دو گروه مجزا، می‏تواند منجر به گونه‏ای رفتار بین گروهی شود که افراد به نفع اعضای گروه خود و به ضرر افراد بیرون از گروه عمل کنند. در واقع، این موضوع را آشکار ساخت که صرف آگاهی از بودنِ در یک گروه در مقابل گروه دیگر، تحت شرایط خاص، برای به راه افتادن فرایند‏های رقابت و تبعیض بین گروهی کافی است. به عبارت دیگر، هویت اجتماعی به عنوان جنبه‏ای از خود انگارۀ شخصی، مبنی بر عضویت‏‏های گروهی مفهوم سازی شده است. پیتر بورک یکی از نظریه پردازان کنش متقابل گرایی است که بطور جدی به بررسی هویت اجتماعی پرداخته است. اساس تئوری هویت پیتر بورک عبارت است از این  اضطراب‏های اجتماعی، ناشی از هویت‏های نامنظم وجداگانه‏ای است  که تعارض انها با یکدیگر استرس ایجاد می‏کند. به نظر پیتر بورک افراد دارای هویتی ثابتی نیستند،بلکه با تجه به هر نقشی که در جامعه ایفا می‏کنند هویت جدید می‏یابند. این هویت‏ها ممکن است گسسته یا شکسته و ناقص باشند و تا وقتی که تعارض این هویت‏های ناقص برطرف نشود تعارض و اضطراب اجتماعی باقی میماند. بورک اضطراب‏‏های اجتماعی ناشی از تعارض هویت‏ها  را مطرح می‏کند و بر آن است که افراد با توجه به نقش‏‏های مختلف، دارای هویت‏های جداگانه می‏شوند. بورک هویت را یک مجموعه معنی که در تعریف یک نقش و یا موقعیت اجتماعی از اینکه شخص کیست به کار برده می‏شود می‏داند. می‏توان گفت که منابع محیطی و نمادها در محیط اجتماعی واقع شده و با توجه به دروندادها در تعاملی که بین خود (ذهن فرد) و جامعه (محیط اجتماعی) صورت می‏گیرد، برونداد اولیه صورت می‏گیرد و در مقایسه با معیار‏های ذهنی دیگران است که برون داد نهایی که همان رفتار اجتماعی فرد می‏باشد واقع می‏گردد و وارد محیط اجتماعی می‏شود و این محیط اجتماعی منبعی برای ادراک کنش گران دیگر می‏گردد و با توجه به اینکه منابع محیطی و نمادها با معیار‏های ذهنی خود از هویت مقایسه می‏گردد، در ادراک از منابع محیطی، یک سیستم معانی مشترک در بین کنشگران واقع می‏شود، که موجب می‏شود فرد رفتار خود را (رفتار فردی) با این سیستم معانی مقایسه نموده و در نهایت به شکل رفتار اجتماعی بروز نماید که می‏تواند رفتار اجتماعی سر منشا مشارکت خود در محیط اجتماعی گردد. در نهایت، طبق تئوری بورک، افراد دارای هویت ثابتی نیستند، بلکه با توجه به هر نقشی که در جامعه ایفا می‏کنند هویت جدید می‏یابند. این هویت‏ها ممکن است گسسته یا شکسته و ناقص باشند و تا وقتی که تعارض این هویت‏های ناقص برطرف نشود تعارض و اضطراب اجتماعی باقی می‏ماند.

 

فرضیه های تحقیق:

1- جهانی شدن  با تعارض هویتی زنان شهرستان نقده  رابطه معنادار دارد.

2- مدرنیته با تعارض هویتی زنان شهرستان نقده  رابطه معنادار دارد.

 

معرفی متغیر‏های تحقیق:

متغیر‏های مستقل: 1- مدرنیته شامل: منابع فرهنگی- جامعه‏پذیری مدرن- عناصر هویتی مدرن- ساختار ارتباط گروهی 2- جهانی شدن  شامل: امپراطوری رسانه‏ها و شیوه زندگی مدرن.

متغیر وابسته: تعارض هویتی زنان در ابعاد فردی و جمعی.

 

 

 

روش پژوهش:

 تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و شیوه جمع آوری اطلاعات از نوع همبستگی و تحلیلی است. جامعه آماری شامل زنان متاهل و شاغل 18تا45 سال شهر نقده در سال 1395 به تعداد 3062 نفرمی‏باشد که با استفاده از فرمول کوکران و روش تصادفی نسبتی از بین مناطق شمال-جنوب-شرق-غرب و مرکز شهر 341  نفر انتخاب شدند. با توجه به اینکه تعداد زنان ساکن در مناطق 5گانه به تعداد مساوی نمی‏باشد؛ لذا با نسبت گرفتن تعداد آنها در هر یک از مناطق؛ نمونه هر منطقه مشخص شد و در ادامه برای هر منطقه به صورت تصادفی سیستماتیک از زنان تحقیق به عمل آمد. ابزار اندازه گیری به صورت محقق ساخته طراحی شد. این پرسشنامه شامل 45گویه در مقیاس5 گزینه ای طیف لیکرت برای تعارض هویتی زنان و 50 گویه برای عوامل موثر برآن می‏باشد که گویه‏ها و شاخصهای هر متغیر طبق اطلاعات جداول(1)و (2)و (3)طراحی شد. روایی سؤالات مربوط به متغیرها در این پژوهش، ابتدا از طریق روش تعیین اعتبار محتوایی و با راهنمایی‏ها و نظرات اساتید مجرب انجام گرفت. سپس با استفاده از تحلیل عاملی نظرات آن ها؛ اعتبار سازه ای انجام و مورد تایید قرار گرفت. برای تعیین پایایی پرسشنامه تحقیق حاضر، از شاخص آلفای کرونباخ استفاده شد. ابتدا پرسشنامه‏ها در بین 30 نفر از نمونه آماری به طور تصادفی توزیع گردید، سپس اطلاعات جمع‌آوری شده مورد آزمون قرار گرفته و با استفاده از نرم افزار SPSS ورژن 21 ضریب آلفای کرونباخ برای تک تک متغیرها و شاخصهای آنها بالای 7/0 بدست آمد. در نتیجه پرسشنامه دارای روایی و پایایی قابل قبولی بوده  و تحلیل‏ها از طریق  ازمون‏های ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی و رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر جهت تبیین اثرات شاخصها استفاده گردید.

 

معرفی متغیر‏های تحقیق:

متغیر‏های مستقل: 1- مدرنیته  شامل: منابع فرهنگی- جامعه‏پذیری مدرن- عناصر هویتی مدرن- ساختار ارتباط گروهی 2- جهانی شدن  شامل: امپراطوری رسانه‏ها و شیوه زندگی مدرن.

متغیر وابسته: تعارض هویتی زنان در ابعاد فردی و جمعی.


 

تعاریف مفهومی‏و عملیاتی متغیرها:

تعریف متغیر وابستۀ تعارض هویتی زنان

تعارض هویتی چالشی که فرد در برآوردن ابعاد گوناگون تشکیل دهنده هویت خویش با آن مواجه است و ممکن است از تعدد یا تفاوت این ابعاد ناشی شده باشد (تبریزی و هوشنگی،1392). در این تحقیق تعارض هویتی زنان شامل تعارض فردی در 21 گویه و تعارض جمعی در 24 گویه می‏باشد.

 

تعریف تعارض فردی

این نوع تعارض در درون فرد اتفاق میافتد و زمانی رخ می‏دهد که فرد در جهت رسیدن به اهداف به مانعی برخورد کند(به نقل از رضائیان،1382). در این تحقیق تعارض فردی هویت شامل چهار شاخص ویژگی‏های ظاهری- ویژگی‏های روانی- اعتماد به نفس و استقلال در 21 گویه (مطابق جدول1)می‏باشد.

تعریف تعارض جمعی

تعارض جمعی بین دو یا چند فرد رخ می‏دهد که دارای ارزش‏ها، آرزوها، سبک‏های ارتباطی و دیدگاه‏های متفاوت هستند. از جمله نشانه‏‏های تعارضات بین افراد، صحبت نکردن همکاران با یکدیگر و اعتنا نکردن به یکدیگر، بدگویی یکدیگر، رد کردن و آگاهانه به تضعیف یکدیگر پرداختن است (به نقل از رضائیان،1382). در این تحقیق تعارض جمعی هویت شامل سه شاخص خانوادگی- آگاهی جنسی- ارزش‏های خانوادگی در 24 گویه (مطابق جدول1) می‏باشد.

تعریف متغیر مستقل جهانی شدن

هولمز و هوگ و جولین تعریفی از مشخصات کلیدی جهانی شدن ارایه کرده‏اند :جهانی شدن مفهوم پیچده‏ای از فرایند‏های سیاسی، فرهنگی، اجتماعی است که مرز‏های ملی را در می‏نوردد وسطح ارتباطات جهانی را افزایش می‏دهد و فضای اجتماعی منحصر به فردی را ایجاد می‏کند (به نقل از وست و هیت[14]،2011). در این تحقیق؛ جهانی شدن دارای دو شاخص امپراطوری رسانه‏ها و شیوۀ زندگی مدرن در 24 گویه (مطابق جدول1) می‏باشد.

تعریف متغیر مستقل مدرنیته

گیدنز مدرنیته را شیوه‏‏های زندگی یا سازمان اجتماعی خاصی میداند که از سدة هجدهم میلادی در اروپا شکل گرفت و نفوذ آن بتدریج جهانی شد(گیدنز،1377: 4). از نظر او مدرنیته به طور اساسی از گذشته گسسته و بریده است ؛بدین معنا که نهاد‏های اجتماعی مدرن، از برخی جهات ویژگی‏‏های بی‏همتایی دارند که آنها از سامان‏‏های سنتی متمایز می‏کند(همان :6). به نظر وی، رواج اندیشه تکامل گرایی اجتماعی  مانع تشخیص کامل این گسست شده است از این رو تحلیل درست مدرنیته را مستلزم «ساخت شکنی یا از اعتبار انداختن روایت تکاملی  میداند (همان :8). در این تحقیق؛ مدرنیته شامل چهار شاخص منابع فرهنگی- جامعه‏پذیری مدرن- عناصر هویتی مدرن و ساختار ارتباط گروهی در19 گویه (مطابق جدول1)می‏باشد.

 

جدول (1): تعریف عملیاتی (تعارضات هویت فردی- جمعی )

متغیر

بعد

معرف

سطح سنجش

تعارض هویتی

 زنان

فردی 21گویه

میزان تعارضی که در بعد  هویت فردی زنان بوده  نشأت گرفته از تعارض  هویتی سنتی یا مدرن است.

فاصله‏ای

جمعی

24 گویه

میزان تعارضایتی که در  بعد هویت جمعی زنان  بوده و نشأت گرفته از تعارض هویتی سنتی یا  مدرن است.

فاصله‏ای


جدول (2):  تعریف عملیاتی (متغیر مستقل جهانی شدن)

متغیر

مفهوم (شاخص)

معرف

سطح سنجش

تعداد گویه

جهانی شدن

امپراطوری رسانه ها

میزان استفاده از رسانه‏‏های داخلی و خارجی و شبکه‏‏های اجتماعی

فاصله‏ای

14

شیوه زندگی مدرن

میزان کاربرد سبک زندگی مدرن نظیر شیوه رفتار و برخورد در جامعه با بهره گیری از تبلیغات رسانه‏ها

فاصله‏ای

10

 

جدول (3):  تعریف عملیاتی (متغیر مستقل مدرنیته و شاخص‏‏های آن)

متغیر

مفهوم (شاخص)

معرف

سطح سنجش

تعداد گویه

مدرنیته

منابع فرهنگی

میزان تطابق زنان با مدرنیته و فعالیت در نقش‏‏های جدید

فاصله‏ای

5

جامعه‏پذیری مدرن

میزان جامعه‏پذیری فرد در جامعه مدرنیته و تعامل با دیگران در جامعه

فاصله‏ای

8

عناصر هویتی مدرن

عناصر هویتی که نشأت گرفته از مدرنیته بوده و زنان در خود نهادینه نموده‏اند.

فاصله‏ای

3

ساختار ارتباط گروهی

میزان ارتباط فرد با دیگران در پی تغییر شیوه زندگی مدرنیته

فاصله‏ای

3

 


 

یافته ها:

ویژگی‏های فردی زنان مورد مطالعه:

در بررسی حاضر از بین 341 نفر زنان پاسخگوی مورد مطالعه مطابق جدول (4) ملاحظه می‏گردد سن 158 نفر (2/47%) تا 30 سال، 143 نفر (7/42%) بین 31 تا 40 سال و 34 نفر (1/10%) بین 41 تا 50 سال می‏باشد.

 

جدول شماره (4) توزیع فراوانی سن زنان پاسخگو

متغیر

گزینه‌ها

تعداد

درصد

درصد معتبر

سن زنان

تا 30 سال

158

3/46

2/47

40-31 سال

50-40 سال

143

34

9/41

10

7/42

1/10

جمع

335

2/98

100

بی‏پاسخ

6

8/1

 

جمع کل

341

100

 

 

طبق اطلاعات جدول (5) ملاحظه می‏گردد میزان تحصیلات 14 نفر (6/4%) از پاسخگویان دیپلم، 32 نفر (4/10%) فوق دیپلم، 159 نفر (8/51%) لیسانس، 74 نفر (1/24%) فوق لیسانس و 8 نفر (6/2%) نیز دکتری و بالاتر می‏باشد و 20 نفر (5/6%) نیز دانشجو می‏باشند.

 

جدول شماره (5) توزیع فراوانی میزان تحصیلات زنان پاسخگو

متغیر

گزینه‌ها

تعداد

درصد

درصد معتبر

میزان تحصیلات زنان

دیپلم

فوق دیپلم

لیسانس

فوق لیسانس

دکتری و بالاتر

14

32

159

74

8

1/4

4/9

6/46

7/21

3/2

6/4

4/10

8/51

1/24

6/2

دانشجو

20

9/5

5/6

جمع

307

90

100

بی‏پاسخ

34

10

 

جمع کل

341

100

 

 

 

مطابق جدول (6) ملاحظه می‏گردد 76 نفر (8/24%) از کارکنان کارمند، 132 نفر (1/43%) فرهنگی، 9 نفر (9/2%) مدیر، 22 نفر (2/7%) پرستار، 1 نفر (3/0%) نظامی‏و نیز 66 نفر (6/21%) دارای شغل آزاد می‏باشند.

 

جدول شماره (6) توزیع فراوانی وضعیت شغلی زنان پاسخگو

متغیر

گزینه‌ها

تعداد

درصد

درصد معتبر

وضعیت شغلی زنان

کارمند

فرهنگی

مدیر

پرستار

نظامی

آزاد

76

132

9

22

1

66

3/22

7/38

6/2

8/5

3/0

20

8/24

2/43

9/2

2/7

3/0

6/21

جمع

306

7/89

100

بی‏پاسخ

35

3/10

 

جمع کل

341

100

 

 

میزان تعارض در هویت فردی و هویت جمعی زنان شهرستان نقده متفاوت است.

مطابق جدول (8) و بر اساس آزمون t همبسته انجام شده برای مقایسه میزان تعارض فردی و جمعی زنان؛ سطح معنی داری آزمون 000/0= P و زیر 05/0 و مقدار 01/10 =  tمی‏باشد در نتیجه فرض H0 رد و فرضیه تحقیق قبول می‏شود و بین تعارض در هویت فردی و هویت جمعی زنان شهرستان نقده تفاوت وجود دارد. همچنین اطلاعات جدول (7) نشان می‏دهد که میزان تعارض در هویت فردی زنان با میانگین 99/62 بیشتر از تعارض در هویت جمعی آنان با میانگین 21/58 می‏باشد.

 

 

جدول شماره (7) شاخص‏‏های آماری متغیر‏های تعارض در هویت فردی و هویت جمعی زنان

گروه پاسخگو

تعارض در هویت

تعداد

میانگین

انحراف ‌استاندارد

زنان

فردی

341

99/62

42/8

جمعی

341

21/58

09/10

 

 

 

جدول (8) نتایج آزمون مقایسه میانگین‏ها برای متغیر‏های تعارض در هویت فردی و هویت جمعی زنان

گروه پاسخگو

تعارض در هویت

تفاوت واریانسها

T

df

p

میانگین

انحراف استاندارد

زنان

فردی جمعی

77/4

8/8

01/10

340

000/0

 

 

فرضیه1: جهانی شدن تعارض هویتی زنان شهرستان نقده رابطه  معنادار دارد.

 

جدول(9) جدول همبستگی و رگرسیون خطی جهانی شدن با تعارض هویتی زنان

متغیرها

R

R2

P

جهانی شدن و تعارض هویتی زنان

64/0

42/0

000/0

امپراطوری رسانه‏ها و تعارض هویتی زنان

52/0

28/0

000/0

شیوه زندگی مدرن و تعارض هویتی زنان

65/0

43/0

000/0

 

بر اساس اطلاعات جدول (9) و ضریب همبستگی پیرسون؛ سطح معنی داری آزمون در همه متغیرها کمتر از 05/0 و فرضیه قبول می‏شود و  بین جهانی شدن و مولفه های آن امپراطوری شدن رسانه‏ها و شیوه زندگی مدرن با تعارض هویتی زنان رابطه وجود دارد و طبق نتایج رگرسیون خطی جهانی شدن به میزان 42% و امپراطوری رسانه‏ها به میزان 28% و شیوه زندگی مدرن به میزان 43%  در تعارض هویتی زنان تاثیر دارند.

 

فرضیه2: مدرنیته باتعارض هویتی زنان شهرستان نقده رابطه معنادار دارد.

 

بر اساس اطلاعات جدول (10) و ضریب همبستگی پیرسون؛ سطح معنی داری آزمون در همه متغیرها زیر 05/0 و فرضیه قبول می‏شود و  بین مدرنیته و مولفه های آن منابع فرهنگی، عناصر هویتی مدرن، جامعه‏پذیری مدرن، ساختار ارتباط گروهی با تعارض هویتی زنان رابطه وجود دارد و طبق نتایج رگرسیون خطی مدرنیته به میزان 27% و منابع فرهنگی به میزان 32% و عناصر هویتی مدرن به میزان 3%  و جامعه‏پذیری مردن به میزان 14% و ساختار ارتباط گروهی به میزان 18% در تعارض هویتی زنان تاثیر دارند.


 

جدول(10) جدول همبستگی و رگرسیون خطی مدرنیته با تعارض هویتی زنان

متغیرها

R

R2

P

مدرنیته و تعارض هویتی زنان

51/0

27/0

000/0

منابع فرهنگی و تعارض هویتی زنان

56/0

32/0

000/0

عناصر هویتی مدرن و  تعارض هویتی زنان

18/0

03/0

001/0

جامعه‏پذیری مدرن و تعارض هویتی زنان

37/0

14/0

000/0

ساختار ارتباط گروهی و تعارض هویتی زنان

42/0

18/0

000/0

 

به منظور تبیین تعارض هویتی زنان از روی مجموع عوامل مؤثر (شاخص‏‏های جهانی شدن و شاخص‏‏های مدرنیته)، از رگرسیون چندگانه به روش اینتر[15] استفاده شد که در نهایت طبق اطلاعات جدول شماره (11) ملاحظه می‌شود که در مجموع ضریب همبستگی چندگانه این عوامل، برابر 70/0 = و ضریب تعیین برابر 49/0 =  و ضریب تعیین خالص برابر 49/0= بدست آمده است، یعنی در مجموع عوامل مؤثر (شاخص‏‏های جهانی شدن و شاخص‏‏های مدرنیته) به میزان 49 درصد تعارض هویتی زنان را تبیین می‌کنند و 51 درصد از واریانس تعارض هویتی زنان توسط متغیرهایی خارج از موضوع این پژوهش قابل تبیین می‏باشد.

 

جدول شماره (11) ضریب همبستگی چندگانه برای پیش بینی تعارض هویتی زنان

شکل

ضریب همبستگی چندگانه

ضریب تبیین

ضریب تبیین خالص

اشتباه معیار برآورد

1

707/0

49/0

49/0

26/13

 

در مجموع طبق اطلاعات جدول شماره (12) و با توجه به ضرایب بتای استاندارد نشده ملاحظه می‌شود که مقدار ثابت ( ) برابر 02/82، امپراطوری رسانه‏ها با بتای 17/0 = ، شیوه زندگی مدرن با بتای 84/0 = ، منابع فرهنگی با بتای 51/0 = ، جامعه‏پذیری مدرن با بتای 7/0 = ، عناصر هویتی مدرن با بتای 61/0- = و ساختار ارتباط گروهی با بتای 63/0 = می‏باشند که در تبیین تعارض هویتی زنان سهم معنی‌داری دارند.

در نهایت با حذف مقدار ثابت آلفا ( ) از طریق استاندارد کردن مقادیر متغیر تبیین کننده، ملاحظه می‌شود که امپراطوری رسانه‏ها با بتای 088/0 = ، شیوه زندگی مدرن با بتای 449/0 = ، منابع فرهنگی با بتای 115/0 = ، جامعه‏پذیری مدرن با بتای 190/0 = ، عناصر هویتی مدرن با بتای 078/0- = و ساختار ارتباط گروهی با بتای 090/0 = می‏باشند که نقش مهمی‏در پیش بینی تبیین تعارض هویتی زنان دارند.

 

جدول شماره (12) ضرایب متغیرهای رگرسیونی به روش اینتر

متغیرهای

مستقل

ضرایب خام

ضرایب استانداردشده

t

Sig.

B

Std.Error

Beta

مقدار ثابت

02/82

67/4

 

56/17

000/0

امپراطوری رسانه ها

شیوه زندگی مدرن

منابع فرهنگی

جامعه‏پذیری مدرن

عناصر هویتی مدرن

ساختار ارتباط گروهی

17/0

84/0

51/0

7/0

61/0-

63/0

1/0

11/0

26/0

2/0

4/0

35/0

088/0

449/0

115/0

190/0

078/0-

090/0

64/1

62/7

96/1

46/3

51/1-

8/1

1/0

000/0

051/0

001/0

13/0

07/0

 

در ادامه و جهت ترسیم تحلیل مسیر و تعیین اثر ضرایب مستقیم و غیر مستقیم هر یک از مولفه های ششگانه (مولفه های 4گانه مدرنیته و مولفه های دوگانه جهانی شدن) و همچنین ارائه مدل؛ ابتدا از رگرسیون چندگانه برای مسیرهای مستقیم و غیر مستقیم به تفکیک برای هر شش مولفه مورد محاسبه و سنجش قرار گرفت که یافته های حاصل در جدول(13) و همچنین شکل (1) نشان می‏دهد؛ امپراطوری رسانه‏ها مستقیم با وزن بتای 088/0 و غیرمستقیم از طریق متغیر‏های مستقل عناصر هویتی مدرن، شیوه زندگی مدرن، جامعه‏پذیری مدرن، منابع فرهنگی و ساختار ارتباط گروهی با وزن بتای 352/0 و در مجموع با وزن بتای 44/0 بر تعارض هویتی زنان تاثیر گذاشته است. عناصر هویتی مدرن مستقیم با وزن بتای 078/0- و غیرمستقیم از طریق متغیر‏های مستقل شیوه زندگی مدرن، جامعه‏پذیری مدرن، منابع فرهنگی و ساختار ارتباط گروهی با وزن بتای 174/0 و در مجموع با وزن بتای 096/0 بر تعارض هویتی زنان تاثیر گذاشته است. شیوه زندگی مدرن مستقیم با وزن بتای 449/0 و غیرمستقیم از طریق متغیر‏های مستقل جامعه‏پذیری مدرن، منابع فرهنگی و ساختار ارتباط گروهی با وزن بتای 092/0 و در مجموع با وزن بتای 541/0 بر تعارض هویتی زنان تاثیر گذاشته است. جامعه‏پذیری مدرن مستقیم با وزن بتای 19/0 و غیرمستقیم از طریق متغیر‏های مستقل منابع فرهنگی و ساختار ارتباط گروهی با وزن بتای 051/0 و در مجموع با وزن بتای 241/0 بر تعارض هویتی زنان تاثیر گذاشته است. منابع فرهنگی مستقیم با وزن بتای 115/0 و غیرمستقیم از طریق متغیر مستقل ساختار ارتباط گروهی با وزن بتای 013/0 و در مجموع با وزن بتای 128/0 بر تعارض هویتی زنان تاثیر گذاشته است. ساختار ارتباط گروهی مستقیم با وزن بتای 09/0 بر تعارض هویتی زنان تاثیر گذاشته است.

جدول شماره (13) تأثیر متغیر‏های مستقل بر متغیر وابسته از طریق تحلیل مسیر

متغیرها

اثر مستقیم

اثر غیرمستقیم

کل

امپراطوری رسانه‏ها

088/0

352/0

44/0

عناصر هویتی مدرن

078/0-

174/0

096/0

شیوه زندگی مدرن

449/0

092/0

541/0

جامعه‏پذیری مدرن

19/0

051/0

241/0

منابع فرهنگی

115/0

013/0

128/0

ساختار ارتباط گروهی

09/0

-

09/0

 در نتیجه؛ مجموع اثر مستقیم و غیر مستقیم مولفه شیوه زندگی مدرن با بتای541/0 = β  تاثیرگذارترین مولفه و پس از آن مولفه امپراطوری رسانه‏ها با بتای 44/0 = β  تاثیرگذارتر و پس از آن مولفه جامعه‏پذیری مدرن با بتای241/0 = β  و پس از آن مولفه منابع فرهنگی با بتای128/0 = β می‏باشد. دو مولفه عناصر هویتی مدرن با بتای 096/0 = β و ساختار ارتباط گروهی بتای 09/0 = β  کم اثرترین مولفه در تبیین تعارض هویتی زنان بودند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

شکل(1): اثر مستقیم و غیر مستقیم مولفه های ششگانه مدرنیته و جهانی شدن در تبیین تعارض هویتی زنان


بحث و نتیجه گیری:

تحقیق حاضر با هدف تبیین جامعه شناختی تعارض هویتی زنان شهر نقده در سال 1395 و عوامل مرتبط با آن انجام پذیرفت. نتایج حاصل رگرسیون خطی نشان داد که هر یک از شاخصهای جهانی شدن و مدرنیته با مقادیر مختلفی در تبیین تعارض هویتی زنان تاثیر دارند که نتایج حاصل از رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر نیز نشان داد که در مجموع شاخصهای ششگانه مدرنیته و جهانی شدن به میزان 49 درصد تعارض هویتی زنان شهر نقده را تبیین می‏کنند که بیشترین سهم را شیوه زندگی مدرن با با بتای541/0 = β  و امپراطوری رسانه‏ها با بتای 44/0 = β  و پس از ان جامعه‏پذیری مدرن با بتای241/0 = β و پس از آن مولفه منابع فرهنگی با بتای128/0 = β می‏باشد. دو  مولفه عناصر هویتی مدرن با بتای 096/0 = β و ساختار ارتباط گروهی با بتای 09/0 = β  کم اثرترین شاخصها در تبیین تعارض هویتی زنان بودند. نتایج تحقیقات آندری لابش (2014) نشان می‏دهد که تحولات کنونی جوامع با افزایش ارتباطات تعیین گردیده و تأکید بیشتر بر هویت دارند. سرویدیو (2014) به این نتیجه رسید که اعتیاد به اینترنت باعث اخلال در رفتار افراد شده است. نتایج پژوهش چن (2012) نشان دهنده آن بود که با توسعه رسانه‏ها و شیوه‏‏های ارتباطی نوین فرهنگ ملی/ قومی‏مردم در حال تغییر می‏باشد؛ هویت‏های فرهنگی و اجتماعی افراد به طور چشمگیری متحول شده و روابط، سازگاری و مداخلات درون فرهنگی نیز دستخوش تغییر گردیده‏اند. نتایج مطالعه عرب ناز، خان، حسین و دارآز (2011) بیانگر آن بود که جهانی شدن تأثیر بسزایی بر هویت اجتماعی افراد مورد مطالعه داشته است. به طوریکه سبک زندگی ایشان را به کلی تغییر داده است؛ موجب از بین رفتن انسجام اجتماعی و نیز ایجاد پیچیدگی‏‏های فراوان در زمینه روابط اجتماعی ایشان گردیده است. نتایج تحقیق ربیعی (1387) نشان داد که رسانه‏‏های نوین، عامل تغییرات در نهاد‏های هویت ساز شده‏اند و فضای مجازی عوامل معناساز هویتی را دستخوش تغییر نموده است و جامعه ایران بحران‏های هویتی دوره پسا صنعتی و فضای مجازی را به تجربه می‏کند. با توجه به نظریه‌ها و تحقیقات آمده زنان در یک وضعیت گذرا از هویت سنتی به هویت مدرن بسر می‌برند. به گونه ای که زنان امروز دیگر نقش های کلیشه ای و تحمیلی خانواده خویش را به راحتی نمی‏پذیرند. در واقع نقش های جنسیتی سنتی مشروعیت خویش را در ذهن زنان امروز از دست داده‏اند. دگرگونی‌های جهانی شدن همچنانکه در متن جامعه هم ملاحظه می‏شود در نقش زنان در نهاد خانواده و نهادهای شغلی تغییراتی قابل توجه ایجاد کرده است و بر اثر پیدایش ارزش‏ها و نگرش های جدید و آگاهی یافتن زنان نسبت به جایگاه واقعی شان، مقاومت هایی از جانب آنها چه در عرصه خانواده و چه در عرصه های اجتماعی شکل گرفته و در برخی موارد به تعارض‌هایی منجر شده است. در برخی مواقع نتیجه این مقاومت‌ها به سردرگمی‏و تعارض های هویتی در بین زنان بیش از پیش دامن زده است. همچنانکه گیدنز می‌گوید: انسان‌ها ممکن است در اثر جهانی شدن دچار پدیدۀ چندهویتی شوند. جامعه ایرانی و بالاخص زنان که در گذر سنت به مدرنیته و جهانی شدن است. از وظایف ایشان به عنوان زن خانه داشتن روحیه بالا و مسئولیت‌پذیری را می‌طلبد و از سوی دیگر مسئولیت‌های شغلی هم حیطه زمانی خاصی را اشغال کرده است. زنان به دنبال آن هستند که بهترین شیوه‏ها را برای مدیریت این دو فضا به کار گیرند، اما پیامدهای پذیرش این تلفیق نوعی تراکم نقش، آشفتگی و تعارض‌های حاصل از آن است که کمتر کسی وجود دارد که از چالش‌های برخاسته از این تلفیق مصون بماند. چرا که تجربه زنان شاغل تجربه‌ای ویژه و متفاوت با زنان خانه‌دار است و جمع کردن دو نمود از زندگی زنان شاغل را با تعارض‌هایی مواجه می‌کند که در ابعاد روحی و زندگی خانوادگی و اجتماعی آنها نمایان می‌شود. اگر چه به لحاظ ذهنی و روحی، توانایی در تلفیق نقش‌های شغلی، والدینی و همسری به ارزیابی مثبت از خود منتهی می‏شود، اما فشار نقش‌ها و تداخل و تعارضی که دو حوزۀ نقشی اشتغال با مسئولیت‌های خانوادگی دارد بر سلامت روانی زنان شاغل تاثیرات بسیاری خواهد داشت. شیوه زندگی مدرن، زندگی زنان شاغل را دستخوش تغییراتی کرده است و این تغییرات باعث تعارض های هویتی شده است. در چنین شرایطی تلاش بیشتر زنان شاغل بدان معطوف است که موفق ترین و کم رنج ترین سبک زندگی را بپرورانند که به بهترین نحو میان خود ایشان به عنوان زن خانواده و زن موفق جامعه ارتباط برقرار کند. در نهایت می‌توان گفت که کاستن از دغدغه‌های هویتی در سبک زندگی زنان شاغل بدون شک نه تنها با تلاش های فردی ایشان که با تغییر در وجوه ساختاری و بنیان‌های معرفتی جامعه ممکن خواهد شد. از سویی دیگر؛ مقوله‌ی هویت زن از جایگاه خاصی برخوردار است. پرداختن به موضوع هویت زنان و نقش آنان در تمدن‏سازی،‌ در ایجاد جامعه ای با هویت ایرانی و نقش آنان به عنوان مادران تمدن‏ساز آینده می‏باشد. تمدن و مدرنیته ارتباط مستقیمی‏با فرهنگی سالم و زنده دارد. برای رسیدن به تمدن صحیح ایرانی، شناخت هویت زنان بسیار مهم تلقی می‏شود. تکاپوی زن ایرانی برای بدست آوردن هویتی مستقل، قابل انکار نیست. مسأله‌ای که زن ایرانی با آن روبروست این است که پیش از آن که به درآمد، ازدواج و اشتغال مربوط باشد به هویت وی مربوط می‌شود. هویتی که به دلیل آموزش های به دور از واقعیت های اجتماعی و حتی متناقض با آنها دوپاره شده است و این باعث شده که اکثر آنان از تصوری که از خود دارند و نیز جامعه از آنان دارد راضی نیستند و به تبع آن خواهان موقعیت جدید در جامعه هستند و همچون دیگر نسل های قبل، خانه دار و فرزندزایی نهایت آرزو و کمال یک زن ایرانی محسوب نمی‏شود. بنابراین با توجه به شرایط جامعه ایران و گذر از سنت به مدرنیته تعارض‌های هویتی را به ویژه برای زنان در برداشته است. براساس شاخص‌های مدرنیته دیگر زنان برای آنچه فرهنگ و یا سرنوشت محتوم به آنها دیکته می‏کند زندگی نمی‏کنند و هویت شان را بیشتر به واسطه نقش های اجتماعی که ایفا می‏کنند می‏سازند. زنان شاغل که شیوه زندگی مدرن و جامعه‏پذیری و هم دارای منابع فرهنگی و هم دارای ساختار ارتباط گروهی هستند بیشتر در مقابل هویت‏های سنتی و مدرن تامل کرده و به باز تعریف هویت اجتماعی خود مبادرت می‏کنند و تاحدی می‏توانند بر تعارض هویتی خود فائق آیند.

 

پیشنهاد‏ها و ارائه راهکار:

1-  باتوجه به اینکه انتخاب شیوه‌های زندگی و استفاده از رسانه‌ها قابل آموزش و انتقال هستند و محیطهای آموزشی نقش موثری در شکل دادن به آنها دارد. بنابراین در محیطهای آموزشی می‏توان به آموزش و تقویت آنها پرداخت این امر در مورد زنانی که با تعارض هویتی روبرو هستند، می‏تواند از طریق افزودن برنامه های آموزشی یا از طریق برگزاری کارگاههای آموزشی به صورت رایگان در مراکز فرهنگی و شوراهای محله تحقق یابد.

با توجه به اینکه تعارض هویت جمعیت نمونۀ تحقیق تحت تأثیر تعارض نقشهای شغلی و خانوادگی زنان است؛ همچنین با توجه به اینکه جامعه در حال گذار است و زنان با افزایش سطح تحصیلات و آگاهی خود و به دنبال آن کسب شغل و نقش اجتماعی در بیرون از خانه از هویت‏های صرفاً مادری و همسری به سمت هویت‏های جدید در حرکت اند و با در نظر داشتن این نکته که بخشی از هویت فرد، به تصور و انتظارات دیگران بر می‏گردد و باید دیگران نیز هویت او را بپذیرند و تأیید کنند و پیشنهاد می‏شود تا با فرهنگ سازی از طریق رسانه ها، ارتباطات جمعی و ارائۀ برنامه های آموزشی بیشتر در سطح مدارس، همچنین با تغییر در فرایند اجتماعی شدن دختران در خانواده ها، در تغییر باورها و ارزش‏های جامعه قدم برداشته شود. به این ترتیب با توجهی بیشتر به مسائل زنان، هویت جدید زنان را معرفی کرده و سرعت پذیرش این هویت جدید را در میان باورها و عقاید سنتی افزایش دهیم.

 



[1] دانشگاه آزاد اسلامی‏تهران مرکز          m.marofpor65@yahoo.com

[2] استاد دانشگاه الزهراm_safiri@yahoo.com

تاریخ ارسال:   28/1/1396                            تاریخ پذیرش:23/11/1396

        DOI: 10.22051/jwfs.2018.15019.1431

 

[3] - Jenkins        

[4] - Hall

[5] - Aycan       

[6] - Giddens          

[7] - Kiniki              

[8] - Reflexivity                    2- Smart                         3- Tajfel                   4- Peter Bruk          

[9] - Durkheim      

[10] - Olsen

[11] - Tompson

[12] - Habermas

[13] - Andrei Labes                     2- Servidio              3- Chen                  4- Bavone

[14] - West & Heath

 

[15] - Enter

  1. آزاد ارمکی، تقی و حسن، چاوشیان. (1381). بدن به مثابه رسانه هویت.، مجله جامعه شناسی ایران، دوره چهارم، شماره 4.
    آزاد ارمکی،  تقی وبهار، مهری (1377). بررسی مسائل اجتماعی.، تهران : طرح نو.
    اباذری، یوسف و حسن، چاوشیان. (1384). از طبقه اجتماعی تا سبک زندگی: رویکرد‏های نوین در تحلیل جامعه شناختی هویت اجتماعی.، فصلنامه علوم اجتماعی، شماره 20. صص: 27-3.
    آبوت، پاملا  و والاس کلر. ( 1382). جامعه شناسی زنان.، مترجم: منیژه نجم عراقی، تهران: نشر نی.
    ادیبی‏سده، مهدی و سید هادی، جلالی آکردی. (1392). مدیریت بدن و هویت اجتماعی (مورد مطالعه: جوانان دختر و پسر شهر ساری).، فصلنامه مطالعات جامعه شناختی جوانان، سال سوم، شماره نهم، بهار 1392. صص: 22-9.
    اسلوین، جیمز. (1380). اینترنت و جامعه.، ترجمه: عباس گیلوری و علی رادباوه. تهران: کتابدار.
    اسمارت، بری. (1383). شرایط مدرن، مناقشه‏‏های پست مدرن.، ترجمه: حسن چاوشیان، نشر اختران. تهران: چاپ اول.
    اولسون، دیوید. (1377). رسانه‏ها و نمادها، صورت‏‏های بیان، ارتباط و آموزش.، ترجمه: محبوبه مهاجر، تهران: سروش.
    پاستر، مارک. (1377). عصر دوم رسانه ها.، ترجمه: غلام حسین صالحیار، تهران: مؤسسه موسسه ایران.
    پیشگامی‏فرد، زهرا.، انصاری زاده، سلمان. کرمی، افشین و فریاد، پرهیز. (1389). پرهیز  تعامل در فضای سایبر و تاثیر آن بر هویت زنان در ایران.، فصلنامه زن در توسعه پژوهش زنان، دورۀ 8، شماره 2، تابستان 1389. صص: 209-189.
    تاجیک اسماعیلی، عزیز اله و محمد جواد، محراب بیگی. (1393). تأثیر اینترنت بر هویت ملی در ایران.، مطالعات رسانه ای، سال 9، شماره 26، پائیز 1393. صص: 52-41.
    تامپسون، جان ب. (1380)، رسانه‏ها ومدرنیته.، ترجمه مسعود اوحدی، تهران: سروش.
    تبریزی، منصوره و طاهره، هوشنگی. (1392). تجربه تعارض‏‏های هویتی در سبک زندگی زنان متاهل.، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، پرتال علوم انسانی.
    جهان تیغ، سکینه(1390). دانش‏های دنیای مشاوره.، کارشناس ارشد مشاوره. سایت مشاوره.
    خالقی، مینو. (1392). نقش و تأثیر رسانه‏‏های جمعی بر وقوع قتل‏‏های شرافتی. رسانه و فرهنگ.، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، سال سوم، شماره دوم، پائیز و زمستان 1392. صص: 53-27.
    دورکیم، امیل. (1381). درباره تقسیم کار اجتماعی.، ترجمه باقر پرهام، ویرایش دوم، تهران: نشر مرکز.
    ذکایی، محمدسعید. (1383). جوانان و فراغت مجازیو فصلنامه مطالعات جوانان، شماره 6. ص: 18.
    ذوالفقاری، ابوالفضل و لاوین، سلطانی. (1390). بررسی رابطه سبک زندگی با هویت قومی‏جوانان.، مجله جامعه شناسی ایران، سال 11، شماره 2. صص: 50-24.
    رابرتسون، رونالد. (1382). جهانی شدن.، ترجمه: پولادی. تهران: نشر ثالث.
    ربیعی، علی. (1387). رسانه‏‏های نوین و بحران هویت.، فصلنامه مطالعات ملی، سال 9، شماره 4. صص: 176-149.
    ساروخانی، باقر و مریم، رفعت جاه. (1383). عوامل جامعه شناختی مؤثر در باز تعریف هویت اجتماعی زنان.، پژوهش زنان، دوره 2، شماره 1، بهار 1383. صص: 91-71.
    صلاحی، محمود.، تیمورپور، بهزاد.، ناصری پور، حسن و مهدی، فاضل فکور. (1384). طرح تحقیقاتی شهر اسوه(گامی‏یه سوی مدینه سعادت).، تهران: مهر محبوب.
    عباسی قادری، مجتبی‏و مرتضی، خلیلی کاشانی. (1390). تأثیر اینترنت بر هویت ملی.، تهران: انتشارات پژوهشکده مطالعات راهبرد.
    عبدالحسینی، اشرف و منصور، حقیقتیان. (1394). بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر هویت اجتماعی مطالعه موردی: جوانان 15 تا 29 ساله شهر اصفهان.، فصلنامه مطالعات جامعه شناختی جوانان، سال ششم، شماره 18، تابستان 1394. صص: 52-33.
    عبداللهی، محمد. (1375). جامعه شناسی بحران هویت.، نامه پژوهش، سال دوم، پائیز و زمستان 1375.
    کاستلز، مانوئل. (1380). عصر اطلاعات: قدرت هویت. ترجمه: حسن چاوشیان. جلد دوم، تهران: طرح نو.
    کاستلز، مانوئل. (1380). عصر اطلاعات (جلد اول، جامعه شبکه ای). ترجمه: احد علیقیان و افضین خاکباز، تهران: طرح نو.
    کاستلز، مانوئل. (1380). عصر اطلاعات. جلد 1 و 2. ترجمه: احمد علیقلیان، تهران: طرح نو.
    کاستلز، مانوئل. (1380). قدرت هویت. ترجمه: حسین چاووشیان، تهران: طرح نو.
    کنیکی، آنجلو. (1384). مدیریت رفتار سازمانی (مفاهیم ومهارتها وکاربردها).، ترجمه: علی اکبر فرهنگی و حسین صفر زاده، نشر پویا.
    گیدنز، آنتونی. (1388). تجدد و تشخص.، ترجمه: ناصر موفقیان، تهران: نی.
    گیدنز، آنتونی. (1388). تجدد و تشخص: جامعه و هویت شخصی در عصر جدید.، ترجمه: ناصر موفقیان، چاپ ششم. تهران: نشر نی.
    گیدنز، آنتونی. ( 1387). فراسوی چپ وراست.، ترجمه: محسن ثلاثی، نشر ثالث.
    گیدنز، آنتونی. (1384). چشم انداز‏های جهانی.، ترجمه : محمدرضا جلایی پور، انتشارات طرح نو، چاپ اول.
    گیدنز، آنتونی. (1378). چشم انداز‏های جهانی.، ترجمه: محمدرضا جلایی پور، تهران: طرح نو.
    گیدنز، آنتونی. (1378). تجدد و تشخص (جامعه و هویت شخصی در عصر جدید).، ترجمه: ناصر موفقیان، تهران: نشر نی.
    گیدنز، انتونی. (1377). جامعه شناسی.، ترجمه: منوچهر صبوری.، تهران: نشر نی.
    مجتهدزاده، پیروز. (1381). جغرافیا و سیاست در فرایند نوین.، مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی تهران، دوره 13، شماره 8. صص: 147-61.
    مرادی، سجاد. (1387). تحلیل جامعه شنناختی الگو‏های مصرف.، پایان نامه کارشناسی ارشد، به راهنمایی محمد عبداللهی، دانشگاه علامه طباطبائی.
    مک کوایل، دنیس. (1382). درآمدی بر نظریه ارتباطات جمعی.، ترجمه :پرویز اجلایی، تهران: سازمان چاپ وانتشارات وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی.
    مهدی زاده، سید محمد. (1390). نظریه‏‏های انتقادی رسانه.، تهران: انتشارات همشهری.
    مهدی زاده، سید محمد. (1389). نظریه‏‏های رسانه: اندیشه‏‏های رایج و دیدگاه‏‏های انتقادی.، تهران: همشهری.
    میرآشه، سمیه. (1392). تعارض‏‏های هویتی اجتماعی سنتی ومدن وعوامل موثر برآن برآن (مطالعه موردی زنان 24تا 34 ساله شهر قزوین).، پایان نامه کارشناسی ارشد. دانشگاه الزهرا.
    نوابخش، مهرداد. (1389). بررسی آثار اینترنت و موبایل در تغییر هویت جوانان 29-15 ساله استان مازندران.، مجله تخصصی جامعه شناسی، سال 1، پیش شماره اول. صص: 170-145.
    نیازی، محسن و الهام، شفائی مقدم. (1391). بررسی تأثیر رسانه‏‏های جمعی در گرایش به هویت ملی.، مطالعات میان رشته‏ای در رسانه و فرهنگ، سال دوم، شماره اول. صص: 127-99.
    نیازی، محسن. (1390). نقش ماهواره و برنامه‏‏های ماهواره‏ای در فرسایش هویت فردی، اجتماعی، ملی و دینی شهروندان شهر کاشان در سال 1389.، فصلنامه مطالعات فرهنگی و ارتباطات، سال 7، شماره 22. صص: 210-182.
    نیکخواه قمصری، نرگس و فاطمه، منصوریان راوندی. (1393). تأملی بر فضای مجازی و هویت جنسی: مطالعه موردی کاربران اینترنت در شهر کاشان.، مطالعات رسانه ای، سال نهم، شماره 27، زمستان 1393. صص: 120-107.

    1. AbdolHosseini, A. & Haghighatian, M. (2015). The study of effective social factors on psychological identity (A case study: 15-29 aged youth in Esfehan city). The Journal of Youth Sociological Studies, year 6, No. 18, Summer 2015. Pp: 33-52. (Text in Persian).
    2. Adibi Sadeh, S. M & Jalali Akerdi, S. H. (2013). Body management and social identity (A case study: female and male adults of Saari). Journal of Youth sociological studies, Third year, No. 9, Spring 2013. Pp: 9-22. (Text in Persian).
    3. Andrei Labes, S. (2014). Globalization and Cultural identity dilemmas. CES Working Papers – Volume VI, Issue 1. (Text in Persian).
    4. Arab Naz, Khan, W., Hussain, M. & U. Daraz. (2011). The crises of identity: Globalization and its impacts on socio- cultural and psychological identity among Pakhtuns of KHYBER Pakhtunkhwa Pakistan. International Journal of Academic Research in Business and Social Sciences, April 2011, Vol. 1, No. 1.
    5. Aycan, Z.,(2005). Relative contribution of child care spousal and organization support in reducing work-family conflict for men and women, Journal of research, 57. pp: 31-42.  
    6. Azad Armaki, T. & Chavoshian, H. (2002). Body, as identity conductive media. Iranian Journal of psychology, Vol. 4, No. 4. (Text in Persian).
    7. Bovone, L. (2012). Identities through fashion: A multidisciplinary approach. Gonzalez A – Berg publishers, Oxford, GBR, United Kingdom.
    8. Burk ,P. (1997). An Identity  Model For Network Exchange. American Impression Sociological Review, Vol. 62.(-): 134_150).
    9. Castells, M. (2001). The information era: Identity power (Vol.2). Translated by: Chavoshian, H., Tarh No publishing, Tehran. Iran. (Text in Persian).
    10. Castells, M. (2001). The information era: Network Society (Vol. 1). Translated by: Aligholiyan, A. & Khakbaz, A., Tarh No publishing, Tehran. Iran. (Text in Persian).
    11. Castells, M. (2001). The information era: Network Society (Vol. 1 & 2). Translated by: Aligholiyan, A., Tarh No publishing, Tehran. Iran. (Text in Persian).
    12. Castells, M. (2001). Identity Power. Translated by: Chavoshian, H., Tarh No publishing, Tehran. Iran. (Text in Persian).
    13. Chen, G. M. (2012). The impact of new media on intercultural communication in global context. Communication studies faculty publications, The university of Rhode Island.
    14. Durkheim, E. (2002). Social work Dividing, Second edition. Translated by Parham, B., Markaz Publishing, Tehran., Iran. (Text in Persian).
    15. Giddens, A. (2009). Modernity and Identity. Translated by Movafaghiyan, N., Ney Publishing, Tehran. (Text in Persian).
    16. Giddens, A. (2009). Modernity and individuality: A society and personal identity in a new era. Translated by Movafaghiyan, N., 6th edition, Ney Publishing, Tehran. (Text in Persian).
    17. Giddens, A. (2009). Beyond the left and right. Translated by Salasi, M., Saales Publishing. (Text in Persian).
    18. Giddens, A. (2008). Global Perspectives. Translated by Jalali Pour, M. R., 1th edition, Tarh No Publishing, Tehran, Iran. (Text in Persian).
    19. Giddens, A. (1999). Global Perspectives. Translated by Jalali Pour, M. R., 1th edition, Tarh No Publishing, Tehran, Iran. (Text in Persian).
    20. Giddens, A. (1999). Modernity and individuality (Society and individual identity in new era). Translated by Movafaghiyan, N., Ney Publishing, Tehran, Iran. (Text in Persian).
    21. Giddens, A. (1998). Sociology. Translated by Sabouri, M., Ney Publishing, Tehran, Iran.
    22. Hall, S. (1996). Introduction: Who needs identity? In S. Hall & P. du Gay (Eds.), Questions of cultural identity (pp. 1–17). London: Sage.
    23. Jahan Tigh, S. (2011). Consulting worlds knowledge, M.A. of consulting, consulting website. (Text in Persian).
    24. Jenkins, R.. (1996). Social Identity. London: Rouledge, P: 15.
    25. Kiniki, A. (2005). Organizational behavior management (Concepts, Skills and applications). Translated by Farhangi, A. A. & SafarZadeh, H. Pouya Publishing. (Text in Persian).
    26. MojtahedZadeh, P. (2002). Geography and politics in recent process., The Journal of Law and Political Science faculty of Tehran, Vol. 13, No. 8. Pp: 61-147. (Text in Persian).
    27. NavaBakhsh, M. (2010). Investigation the internet and mobile effects in 15-29 aged youth`s identity changes in Mazandaran province. The Professional Journal of Sociology, Year 1, pre- No. 1. Pp: 145-170. (Text in Persian).
    28. Nikxah Ghamsari, N. & Mansourian Ravandi, F. (2014). Reflection on cyberspace and gender identity: the case study of internet users in Kashan city, Year 9, No. 27, Winter 2014. Pp: 107-120. (Text in Persian).
    29. Niyazi, M. & Shafayi Moghaddam, E. (2012). The impact of mass media in tendncy to international identity., Interdisciplinary studies in media and culture, year 2, No. 1. Pp: 99-127. (Text in Persian).               
    30. Olsen, D. (1998). Media and symbols, expressions, communication and education. Translated by Mohajer, M., Soroush publishing, Tehran, Iran. (Text in Persian).
    31. PishgamiFard, Zahra., AnsariZadeh, S., Karami, A. & Parhiz, F. (2010). Avoiding the interaction of Cyber atmosphere and its effect on women identity in Iran. The Journal of woman in female researches, Vol. 8, No. 2, Summer 2010. Pp: 189-209. (Text in Persian).
    32. Rabeie, A. (2008). Modern media and identity crisis. The Journal of international studies, Year 9, No. 4. Pp: 149-176. (Text in Persian).
    33. Rezaeiyan, A. (2003). Conflict management and negotiation (Advanced organization behavior management), the ministry of Islamic cultural and guidance. (Text in Persian).
    34. Safiri, Kh. & MirAsheh, S. (2013). Traditional and modern social identity conflicts and effective factors influence on it (Female case study between 24-34 ages in Ghazvin city). Culture and Media, Vol. 2, No. 4. Pp: 57-79. (Text in Persian).
    35. Salahi, M., Teymoorpour, B., Naseri Pour, H. & Fazel Fakoor, M. (2005). Research Project in Osveh city (A step forward to Happiness City). Meh Mahboob Publishing, Tehran, Iran. (Text in Persian).
    36. Sarookhani, B. & Rafaat Jah, M. (2004). Effective sociological factors in re-defining of women social identity. Women Researches, Vol. 2, No. 1, Spring 2004. Pp: 71-91. (Text in Persian).
    37. Servidio, R. (2014). Exploring the effects of demographic factors, Internet usage and personality traits on Internet addiction in a sample of Italian university students. Computers in Human Behavior, Vol. 35. Pp: 85-92.
    38. Smart, B. (2004). Modern situation, postmodern controversies (First edition). Translated by Chavoshian, H., Akhtaran publishing, Tehran, Iran. (Text in Persian).
    39. Tajik Esmaeili, A. & Mehrab Beigi, M. J. (2014). The effect of internet on international identity in Iran. Media Studies, Year. 9, No. 26, Autumn 2014. Pp: 41-52. (Text in Persian).
    40. Thompson, J. B. (2001). Media & Modernity. Translated by Ohady, M., Soroush publishing, Tehran. (Text in Persian).
    41. Tabrizi, M. & Hooshangi, T. (2013). Experiencing the identity conflicts in married women life style, Humanity science research institute and cultural studies, Humanities Portal(Text in Persian)..
    42. West, D. & Heath, D. (2011). Theoretical pa thways to future: Globalization ,ICT and social work theory and practice. Journal of social of social work, 11(2),209- 221.
    43. Zokaei, M. S. (2004). Youth and leisure. Journal of Youth Studies, No. 6. P: 18. (Text in Persian).
    44. Zolfaghari, A. & Soltani, L. (2011). Investigation the relationship between youth life style and ethnic identity. Iranian Journal of Sociology, Year 11, No. 2. Pp: 24-50. (Text in Persian).