نوع مقاله : پژوهشی اصیل
نویسندگان
1 گروه علوم اجتماعی، دانشکده علوم انسانی،دانشگاه مازندران،بابلسر
2 گروه علوم اجتماعی
3 گروه علوم اجتماعیٰ ،دانشگاه مازندران
4 گروه علوم اجتماعی،دانشگاه مازندران
چکیده
بررسی مسئله طلاق و عوامل مؤثر بر آن ازجمله موضوعاتی است که در دهههای اخیر ذهن جامعه علمی و بهویژه اندیشمندان اجتماعی را بسیار به خود مشغول کرده است. میتوان گفت کمتر پدیده اجتماعی به پیچیدگی طلاق است. طلاق در ابعاد گوناگون تأثیر فزایندهای بر زندگی انسانها میگذارد. این مقاله با استفاده از مرور سیستماتیک، 19 پژوهش صورت گرفته در حوزه طلاق در بازه زمانی (1395- 1381) را انتخاب و مورد فرا تحلیل قرار داده است. مقاله به دو بخش اصلی تقسیمشده است. در بخش اول به ارزیابی روشی، محتوایی و ساختاری تحقیقات پرداخته شده و در بخش دوم مهمترین علل و راهکارهای طلاق موردبررسی قرارگرفته است. نتایج حاصل از بررسی تحقیقات انجامشده در حوزه طلاق نشان میدهد در سطح نظری بیشتر از نظریههای خرد همچون مبادله و همسان همسری استفاده شده است. همچنین در بخش عوامل مؤثر بر طلاق عواملی همچون؛ مداخله اقوام و اطرافیان، اعتیاد، تفاوت ارزشها و عدم تفاهم (میان عوامل اجتماعی) و عواملی مانند بیکاری و مشکل امرارمعاش (در میان عوامل اقتصادی) بیشترین فراوانی را به خود اختصاص دادهاند. راهکارهای ارائهشده نیز به چهار دسته نهادهای فرهنگی و اجتماعی، آموزشی، اقتصادی و حمایتی، قانونگذار و نظارتی تقسیمشده است که بیشتر راهکارها متوجه جنبههای آموزشی و خانوادگی بوده است. میتوان با افزایش مهارت و دانش ارتباطی بین زن و مرد، ترسیم دقیق و کارشناسانه پیامدهای روانی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی طلاق بهمنظور جلوگیری از اخذ تصمیمات فوری و کم کردن پدرسالاری در خانواده شاهد کاهش میزان طلاق بود.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
Meta-analysis of studies about divorce in Iran
نویسندگان [English]
1 social science-university of mazandaran
2 social science
3 social science,university of mazandaran
4 social science,university of mazandaran
چکیده [English]
Study of the issue of divorce and factors affecting this subject are of those issues that have drawn the intellectual community and especially sociologists’ attention into this field in recent decades. There are few social phenomena as complicated as divorce. Divorce has an increasing impact on different aspects of human life. In this paper, 19 studies conducted on divorce over a time span of 15 years during 2002 to 2016 are Meta-analyzed by using systematic review method. This paper is divided into two main parts. In the first part, the methodology, content and structure of the studies are investigated. In the second part, the most significant causes of divorce and its solutions are considered. On a theoretical level, the results show that the studies mostly use micro-theories such as exchange and homogamy. Furthermore, in regards to factors affecting divorce, social factors such as interference of relatives and acquaintances, addiction, value incompatibilities, lack of mutual understanding and economic factors including unemployment and subsistence are statistically more prominent. The proposed solutions are classified into four categories; Socio-cultural institutions, educational institutions, economical and supportive institutions and legislature and regulatory institutions. Most solutions were devoted to the educational and domestic aspects. Decreasing the rate of divorce could be achieved by increasing the skill and knowledge of communication between men and women, detailed and expert elucidation of psychological, social, cultural and economic consequences of this social phenomenon to prevent rushed decision-making, and reducing patriarchy.
کلیدواژهها [English]
فراتحلیل مطالعات انجام شده در حوزه طلاق در ایران
علی اصغر فیروزجائیان[1] ، سهیل صادقی[2] ، وحید جانمحمدی لرگانی[3] ، طاهره لطفی[4]
چکیده
بررسی مسئله طلاق و عوامل مؤثر بر آن ازجمله موضوعاتی است که در دهههای اخیر ذهن جامعه علمی و بهویژه اندیشمندان اجتماعی را بسیار به خود مشغول کرده است. میتوان گفت کمتر پدیده اجتماعی به پیچیدگی طلاق است. طلاق در ابعاد گوناگون تأثیر فزایندهای بر زندگی انسانها میگذارد. این مقاله با استفاده از مرور سیستماتیک، 19 پژوهش صورت گرفته در حوزه طلاق در بازه زمانی (1395- 1381) را انتخاب و مورد فرا تحلیل قرار داده است. مقاله به دو بخش اصلی تقسیمشده است. در بخش اول به ارزیابی روشی، محتوایی و ساختاری تحقیقات پرداخته شده و در بخش دوم مهمترین علل و راهکارهای طلاق موردبررسی قرارگرفته است. نتایج حاصل از بررسی تحقیقات انجامشده در حوزه طلاق نشان میدهد در سطح نظری بیشتر از نظریههای خرد همچون مبادله و همسان همسری استفاده شده است. همچنین در بخش عوامل مؤثر بر طلاق عواملی همچون؛ مداخله اقوام و اطرافیان، اعتیاد، تفاوت ارزشها و عدم تفاهم (میان عوامل اجتماعی) و عواملی مانند بیکاری و مشکل امرارمعاش (در میان عوامل اقتصادی) بیشترین فراوانی را به خود اختصاص دادهاند. راهکارهای ارائهشده نیز به چهار دسته نهادهای فرهنگی و اجتماعی، آموزشی، اقتصادی و حمایتی، قانونگذار و نظارتی تقسیمشده است که بیشتر راهکارها متوجه جنبههای آموزشی و خانوادگی بوده است. میتوان با افزایش مهارت و دانش ارتباطی بین زن و مرد، ترسیم دقیق و کارشناسانه پیامدهای روانی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی طلاق بهمنظور جلوگیری از اخذ تصمیمات فوری و کم کردن پدرسالاری در خانواده شاهد کاهش میزان طلاق بود.
واژگان کلیدی: فرا تحلیل، طلاق، عوامل اجتماعی، راهکارها.
مقدمه
خانواده بستر تمام شئون اجتماعی و خاستگاه افرادی است که با جسم و اندیشهای سالم و پویا چرخه حیات جامعه را به گردش درآوردهاند. خانواده نخستین نهادی است که برای پاسخگویی به نیازهای فطری بشر بهویژه نیاز به زندگی اجتماعی شکل گرفته است و نزدیکترین و عمیقترین تعامل بشر در بستر خانواده تحقق مییابد بهگونهای که هیچیک از انسانها خود را بینیاز از عضویت در این نهاد اولیه ندانسته و همواره تلاش کردهاند تا به طرق مختلف برای تحکیم پایههای این مجموعه انسانی راهکارهای مناسب و علمی ارائه کنند. امروزه خانواده با چالشها و آسیبهایی مواجه است که از یکی مهمترین آنها طلاق و افزایش میزان آن است (اسحاقی، محبی، پروین و محمدی، 1391: 98). طلاق را میتوان شیوهای نهادی شده و تحت نظارت سازمانهای اجتماعی، در راه پایان دادن به پیوند زناشویی دانست. بهعبارتدیگر، طلاق خاتمه دادن به پیوند زناشویی تحت شرایط خاص، قانونی، شرعی و عرفی است که پسازآن زن و شوهر نسبت به یکدیگر حقوق و تکلیفی ندارند (ریاحی، علیوردینیا و کاکاوند، 1386: 111). علیرغم سابقه تاریخی طلاق، تنها از قرن بیستم است که طلاق بهعنوان یک آسیب و مسئله اجتماعی جدی مطرح میگردد. بررسی روند تاریخی پدیده طلاق در جوامع معاصر، نشانگر آن است که هرچه از نظام زمینداری به جامعه صنعتی و سرمایهداری نزدیک میشویم، طلاق افزایش مییابد. نشانههای تأثیر تغییر نظام اجتماعی بر طلاق را میتوان در افزایش نرخ طلاق در کشورهای غربی ملاحظه کرد. طلاق مهمترین نهاد اجتماعی یعنی خانواده را از هم میگسلد و در زمره غمانگیزترین پدیدههای اجتماعی است. طلاق، تعادل انسانها را بر هم زده و آثار شومی را در جامعه بر جای میگذارد، منجر به کاهش انسجام و یکپارچگی اجتماعی میشود و سنگ بنای اجتماع را از هم میگسلد. طلاق پدیدهای است که به تمام معنی اجتماعی است و همانند نهاد اجتماعی عمل میکند. زمانی که جامعه در معرض آسیبهای بنیادی است، روابط اجتماعی بیمار و فساد گوشه گوشۀ جامعه را در بر گرفتهاست. هرچند ازدواج امری مربوط به دو فرد است، لیکن طلاق امری اجتماعی است که صدمه و زیان آن دامان جامعه را نیز فرامیگیرد و جامعه را از حرکت بازداشته و آن را عقیم و سترون میکند. طلاق روح پویایی را میکشد و علاقه و اشتیاق جوانان را به تشکیل خانواده سست و اعتماد اجتماعی را سلب و مخدوش مینماید (بیگی، 1388: 13). به همان میزان که طلاق در زندگی خانوادگی افزایش پیدا میکند، آثار و پیامـدهای آن نیـز هرروز بیش از گذشته حیات جامعه و سلامتی افراد جامعه را تهدید میکند. پژوهشهای متعددی نشاندهنده آثار منفی طلاق در حوزههای مختلف و بخصوص در حوزه سلامت (جسمی، روانی و اجتماعی) برای مردان و زنان مطلقه، فرزندان طلاق و حتی اجتماع است. دومنیان و دیگران[5] (1991)، شواهد مفصل و ارزشمندی ارائه کردهاند که نشان میدهد ازهمپاشیدگی زندگی مشترک، با مجموعه گستردهای از شاخصهای سلامتی در ارتباط است (برناردز، 1384: 252). همچنین پژوهشها نشان میدهند که اختلافات روانی در بین افراد مجرد، بیوه، جداشده و طلاق گرفته بیش از افراد متأهل بوده و خطر طلاق برای ایجاد افسردگی بیشتر از بیوه شدن است (ظهیرالدین و خدایی فر،1382: 2). بسیاری از تحقیقات دیگر نشان میدهد که افراد طلاق گرفته، بیشتر از افراد متأهل دچار اختلالهای جسمی و روحی ازجمله اعتیاد به مشروبات الکلی، خودکشی و ضعف قوای ذهنی میشوند و رضایت خاطر کمتری از زندگی دارند (ریاحی و همکاران، 1386: 112). نگاهی به وضعیت طلاق در ایران نشان میدهد که نرخ رشد طلاق طی سالهای اخیر سیر صعودی داشته است بر اساس آمارهای منتشرشده از سوی سازمان ثبتاحوال در ایران در سال 1387 از جمعیت متأهل کشور 110510 نفر طلاق گرفتهاند و این رقم در سال 1391 به 150324 نفر افزایشیافته است. نسبت ازدواج به طلاق هم طی سالها متفاوت بوده است. مثلاً در سال 1387 این نسبت 8 بوده که بدین معناست در مقابل هر 8 ازدواج ثبتشده، یک طلاق به ثبت رسیده است. این نسبت در سالهای بعد سیر نزولی داشته مثلاً در سال 1391 به ازای هر 5.5 ازدواج ثبتشده، یک طلاق به ثبت رسیده است. این اعداد نشاندهنده رشد میزان طلاق در کشور است. با توجه به اهمیت موضوع طلاق و روند رو به رشد آن در کشور محققان مطالعات زیادی را پیرامون عوامل مؤثر بر این پدیده و آثار و پیامدهای آن در حوزههای مختلف انجام دادهاند. نکتهای که میبایست بدان توجه کرد این است که مطالعات صورت گرفته پیرامون طلاق در ایران آنقدر متفاوت و گوناگون هستند که باعث سردرگمی خوانندگان و استفادهکنندگان آن میشود. تنوع در متغیرها و روشها، تفاوت در نمونهها و روش نمونهگیری و سایر ویژگیهای مطالعات طلاق که یک سؤال مشترک را موردبررسی قرار میدهد، غالباً نتایج ناهمسویی را به دست دادهاند که نمیتوان به پاسخ قانعکنندهای دستیافت و بر اساس آن برنامهریزی کرد همچنین باآنکه تحقیقات زیادی پیرامون مسئله طلاق انجامشده، این مسئله هنوز پابرجاست و به سیر صعودی خود ارائه میدهد. بنابراین برای بهکارگیری نتایج این پژوهشها و تفسیر و انتشار آنها، انجام فرا تحلیل[6] طلاق ضروری است و از درون این فرا تحلیل میتوان راهکارهای مناسبی استخراج کرد. با توجه به مطالب ذکرشده پژوهش حاضر با بهکارگیری روش فرا تحلیل در پی پاسخ به این سؤالات است که پژوهشهای طلاق به لحاظ ویژگی عمومی، محتوایی، روشی و ساختاری چگونهاند؟ مهمترین فرضیات تائید شده در پژوهشهای انجامشده کداماند؟ مهمترین علل و عوامل درخواست طلاق در پژوهشهای انجامشده چیست؟ و درنهایت اینکه مهمترین راهکارها و شیوههای کاهش طلاق چه چیزهایی است؟
پیشینۀ تحقیق
پژوهشهایی که در مورد طلاق در ایران صورت گرفته است به بررسی ابعاد مختلف مسئله طلاق اختصاص دارد. این پژوهشها به بررسی علل، مفهوم شناسی، جنبه حقوقی و قضایی، پیامدها، راهکارها و رویکردهایی چون جمعیتشناسی را در بر میگیرد. در این قسمت ابتدا به بررسی علل طلاق در مطالعات خارجی و سپس مطالعات داخلی پرداخته میشود.
بررسی مطالعات خارجی نشان میدهند انقلاب جنسی دهه ۶۰ و تغییر الگوهای ارتباطی میان افراد و پیدایش الگوهای نوین جایگزین ازدواج، به تغییرات وسیعی در آمار ازدواج و طلاق در جوامع غربی منجر شده است. رشد فزاینده روابط پیش از ازدواج و خصوصاً همبالینی در دهه ۷۰، نهتنها به افزایش سن ازدواج و کاهش میزان آن در جوامع غربی منجر شده بلکه آمار طلاق را نیز در این کشورها فزونی بخشید (ژوزه، اولری و مویر، ۲۰۱۰). همچنین اصلاحات قوانین و سیاستهای مبتنی بر تسهیل قوانین طلاق نیز به افزایش آمار طلاق در جوامع غربی منجر شده است (گونزالز و ویتالن، ۲۰۰۹). در بسیاری از کشورهای غربی، شهرنشینی و روند فزاینده اشتغال و استقلال اقتصادی زنان موجب آسان شدن طلاق و افزایش میزان آن شده است (گوتیر، ۲۰۰۹؛ سندستروم، ۲۰۱۱). نتایج تحقیق کرامری (۲۰۰۹) در آمریکا، کینگ بین و کین (۲۰۱۰) در کشورهای غربی بالاخص توسعهیافته شرقی، در اکثر کشورهای آسیای شرقی (دوماراجو و جونز، ۲۰۱۱) و در ترکیه (کاواس، ۲۰۱۰) شواهدی از نتایج تحقیقات دیگران است که مؤید رشد و فزونی این پدیده اجتماعی در اقصی نقاط جهان هستیم. برخی پژوهشهای خارجی نیز به فرا تحلیل پیامدهای طلاق و آثار آن بر فرزندان پرداختهاند. آماتو و کیت (1991) در فرا تحلیلی نشان داد طلاق والدین نتایج منفی در حوزه دستاوردهای تحصیلی، رفتار، سازگاری روانشناختی، اعتمادبهنفس و روابط اجتماعی در فرزندان دارد. همچنین پژوهش دیگری با عنوان پیامدهای جدایی والدین و طلاق بر وضعیت اقتصادی، اجتماعی و هیجانی فرزندان در بوستون (ماندنی، 2000)، نشان داد فرزندان طلاق و مادرانشان تجربه فقر را پس از طلاق احساس میکنند و نسبت به آینده دچار بدبینی شده بودند. همچنین فرزندان طلاق علاوه بر کاهش رفاه اجتماعی و سلامت روانی پایین، احساس انزجار و بیوفایی مینمودند.
صاحبنظران و محققان ایرانی نیز در پژوهشهای خود عوامل مؤثر بر طلاق را موردبررسی قرار دادهاند. تعدادی از این پژوهشها در این قسمت ارائه میشوند:
الف) آثاری که عوامل طلاق را موردبررسی قرار دادهاند
(جدول شماره 1): آثاری که عوامل طلاق را موردبررسی قرار دادهاند
موضوع |
نویسنده/ نویسندگان |
سال |
اشتغال زنان – نشاط زناشویی و گرایش به طلاق (موردمطالعه متأهلان شهر تهران) |
مدیری و رحیمی |
1395 |
مطالعه جامعهشناختی سنخهای طلاق |
صادقی فسایی و ایثاری |
1394 |
تبیین جامعهشناختی عوامل اجتماعی مؤثر بر طلاق |
صداقت و اسدیان |
1393
|
بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر میزان گرایش به طلاق در شهر یاسوج |
مختاری، میر فردی و محمودی |
|
بررسی عوامل مؤثر بر طلاق زودهنگام در بین جوانان شهری شهر بوشهر |
عنایت، نجفی اصل و زارع |
1392
|
سنجش عوامل اجتماعی مؤثر بر درخواست طلاق زنان در شهر تهران |
اسحاقی و همکاران |
1391
|
آسیبشناسی طلاق (علل و عوامل) و راهکارهای پیشگیری از آن |
صدرالاشرفی، خنکدار طارسی، شمخانی و یوسفی افراشته |
|
تأثیر تعامل خانواده و ماهواره در بروز پدیده طلاق (مطالعه موردی شهرستان گرگان) |
نعیمی |
1390
|
مطالعه کیفی عوامل نارضایتی زناشویی و اقدام به طلاق |
محسن زاده، نظری و عارفی |
|
عوامل طلاق در استان مازندران |
گتابی و نازک تبار |
|
بررسی علل ناسازگاری و طلاق در خانوادههای شهرستان ایذه |
شهولی و رضایی فر |
|
بازدارندهها و تسهیلکنندههای اقتصادی- اجتماعی طلاق |
قدسی، بلالی و عیسی زاده |
|
عوامل اجتماعی مؤثر بر طلاق طی دهه اخیر موردمطالعه استان یزد سالهای 86-80 |
توسلی و ندوشن |
|
بررسی علل طلاق در دادگاههای خانواده تهران |
هنریان و یونسی |
|
بررسی علل اجتماعی گرایش به طلاق در بین زنان مراجعهکننده به دادگاه خانوادۀ شیراز |
غیاثی، معین و روستا |
1389 |
بررسی وضعیت و عوامل مرتبط با طلاق از دیدگاه زوجین مطلقۀ شهرستان گناباد در سالهای 1388-1387 |
مشکی، شاه قاسمی، دلشاد نوقانی و مسلم |
|
تحلیل جامعه شناختی عوامل مؤثر بر گرایش زوجین به طلاق در استان اصفهان |
دهاقانی و نظری |
|
تأثیر سواد شهرنشینی هزینه خانوار و درآمد و توزیع آن بر نرخ طلاق در ایران |
موسایی، مهرگان و گرشاسبی فخر |
|
عوامل اجتماعی مؤثر بر شدت درخواست طلاق از سوی زنان شهرستان سردشت |
فخرایی و حکمت |
|
بررسی عوامل مؤثر در بروز طلاق در شهرستان فلاورجان |
زرگر و نشاط دوست |
1386 |
بررسی توصیفی علل و عوامل مؤثر در بروز آسیب اجتماعی طلاق در جامعه ایران با توجه به آمار و اسناد موجود |
کاملی |
|
عوامل مؤثر در طلاق برحسب طبقه اجتماعی مورد: شهر تهران |
آقاجانی مرسا |
1384 |
بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر تقاضای طلاق زوجین متقاضی طلاق شهرستان ساری سالهای 1380-1379 |
کلدی، صدرالسادات و تقی پور |
|
بررسی برخی عوامل مؤثر بر تقاضای طلاق در بین زوجین متقاضی شهر تبریز طی سالهای 80-1379 |
کلدی و شعبانی |
1383 |
علل کاهش ازدواج و افزایش میزان طلاق |
بازنشسته و جاویدان |
|
بررسی علل طلاق در شهر گناباد |
ریحانی و عجم |
1381 |
بررسی مقدماتی عوامل مؤثر بر طلاق و راههای پیشگیری از آن |
سپهریان |
1379 |
بررسی علل طلاق در استان خراسان |
رحیمی |
ب) آثاری که پیامدهای طلاق را موردبررسی قرار دادهاند.
(جدول شماره 2): آثاری که پیامدهای طلاق را موردبررسی قرار دادهاند
نویسنده/ نویسندگان |
سال |
عنوان |
اخوان تفتی |
1382 |
پیامدهای طلاق در گذار از مراحل آن |
کلانتری، روشنفکر و جواهری |
1390 |
آثار و پیامدهای طلاق مرور نظاممند تحقیقات انجامشده در ایران با تأکید بر ملاحظات جنسیتی (1390-1376) |
ج) آثاری که با رویکردهای (حقوقی، اقتصادی و روانشناسی) به بررسی طلاق پرداختهاند.
(جدول شماره 3): آثاری که رویکردهای (حقوقی، اقتصادی و روانشناسی) به بررسی طلاق پرداختهاند
رویکرد |
موضوع |
نویسنده/ نویسندگان |
سال |
روانشناسی و مشاوره |
بررسی رابطه بین هوش هیجانی و هوش معنوی در زنان و مردان در شرف طلاق و سازگار |
رقیبی و قره چاهی |
1392 |
حقوقی |
تصمیمات نهایی دادگاه در طلاق و آثار ناشی از آن |
اسدی |
1389
|
اقتصادی |
بررسی ارتباط بیکاری و طلاق در ایران طی دوره 1385-1345 |
عیسی زاده، بلالی و قدسی |
|
حقوقی |
طلاق و لایحه حمایت خانواده |
حبیبی تبار |
1388 |
روانشناسی |
بررسی احساس تمایل و تقصیر با استرس افسردگی و اضطراب متقاضیان طلاق در شهرهای اصفهان و اراک |
یزد خواستی، منصوری، زاده محمدی و احمدآبادی |
1387 |
روانشناسی |
فراوانی نسبی اختلالات طیف دوقطبی طلاق مراجعهکننده به مراکز مشاوره خانواده شهر اصفهان و رابطه آن با برخی از ویژگیهای جمعیت شناختی |
افشار، مسائلی، برکتین و کیانی |
|
روانشناسی |
بررسی ویژگیهای شخصیتی، مهارتهای اجتماعی، سبکهای دلبستگی ویژگیهای جمعیت شناختی بهعنوان پیشبینهای موفقیت و شکست رابطه زناشویی در زوجهای متقاضی طلاق و عادی در اهواز |
شکرکن، خجسته مهر، عطاری، حقیقی و شهنی ییلاق |
1385 |
روانشناسی |
بررسی رابطه باورهای ارتباطی با دلزدگی زناشویی و مقایسه آن در زنان متقاضی طلاق و زنان خواهان ادامه زندگی مشترک |
ادیب راد و ادیب راد |
1384 |
(جدول شماره 4): آثاری که بهصورت فرا تحلیل به مسئله طلاق پرداختهاند
موضوع |
نویسنده/ نویسندگان |
سال |
مسائل فرزندان طلاق در ایران و مداخلات مربوطه: فرا تحلیل مقالات موجود |
یحیی زاده و حامد |
1394 |
فرا تحلیل تحقیقات انجامشده در زمینه طلاق در طول سالهای 1388-1378 |
اسماعیلزاده، سلطانی، فیضی، نو فرستی، معین الغربایی و اناری |
1392 |
فرا تحلیل مطالعات انجامشده درزمینۀ سطح، روند و تعیینکنندههای طلاق در ایران و کشورهای منتخب طی سالهای 90-1365 |
کاظمیپور و خوشنویس |
روش تحقیق
روش مورداستفاده در این تحقیق، فراتحلیل است. گلاس برای اولین بار، واژه فراتحلیل برای اشاره به یک فلسفه بکار برد نه بهعنوان یک تکنیک آماری، گلاس استدلال میکرد که مرور ادبیات پژوهش درباره هر موضوعی بایستی به همان اندازه سیستماتیک و نظامدار صورت گیرد که در پژوهش اولیه صورت میگیرد و بایستی نتایج پژوهشهای انفرادی را درزمینهٔ توزیع یافتهها به بخشی از آن بهوسیله ویژگیهای آن پژوهش و بخشی دیگر بهصورت تصادفی تعیین میشوند، تفسیر کند. از زمان انتشار کتاب فرا تحلیل در تحقیقات علوم اجتماعی و روشهای آماری در فراتحلیل در اوایل 1980 روش فرا تحلیل یک پذیرش عمومی در مجامع علمی پیدا کرد و بهعنوان یک رویکرد روششناسی ارجح در مرور کمی مطالعات پژوهشی در تحقیقات علوم اجتماعی و رفتاری گسترش پیدا کرد. بهطوریکه جستوجوی کلی واژه فرا تحلیل در سایت مرکز اطلاعاتی منابع تعلیم و تربیت (ٍEric) بین سال 1980 تا 2003 بیش از 1000 مورد مقاله پژوهشی در مجلات و کنفرانسهای مختلف با این عنوان نشان داد (ایزانلو و حبیبی، 1389: 71).
در فراتحلیل، پژوهشگر نتایج تحقیقات مختلف و متعدد را باهم ترکیب کرده و نتایج جدید و منسجم را با استفاده از روشهای نیرومند آماری استخراج میکند. در تحقیق فراتحلیل، محقق با ثبت ویژگیها و یافتههای تودهای از تحقیقات در قاب مفاهیم کمی، آنها را آماده استفاده از روشهای نیرومند آماری میکند (دلاور، 1384). در این نوع پژوهش پژوهشگر به ارزشیابی آن دسته از پژوهشهای گذشته میپردازد که سؤال پژوهشی مشترکی را موردمطالعه قرار دادهاند. با انجام اینگونه پژوهشها علاوه بر بهرهمند شدن از دستاوردهای آنها میتوان عملکرد نظام پژوهشی کشور را در هر حوزه علمی و در هر موضوع خاص مورد ارزیابی قرار داد (زاهدی و محمدی، 1384: 54-53). در این تحقیق نیز هدف بررسی تحقیقات انجامشده درزمینهٔ طلاق در ایران است. در این پژوهش گزارشهای متعدد بر اساس موضوعات موردمطالعه دستهبندی و روشهای به کار گرفتهشده بررسی و یافتههای این تحقیقات دستهبندی و تحلیلشدهاند.
جامعه آماری و حجم نمونه
جامعه آماری تحقیق، شامل تحقیقات انجامگرفته در مورد علل طلاق در محدوده زمانی سالهای (1395-1381) است. در جریان اجرای این مطالعه، کلیدواژه طلاق، در مرکز دادههای پایگاه اطلاعات علمی[7]، بانک نشریات و مجلات ایرانی2، پرتال جامع علوم انسانی3 و پایگاه مجلات تخصصی نور4 جستوجو شد. بر اساس نتایج جستوجوی اولیه و بررسی چکیده تحقیقات و مشخص شدن ارتباط و تناسب مقالات با موضوع، تعداد 19 مقاله که به بررسی موضوع علت طلاق در استانهای مختلف ایران پرداختهاند برای انجام فراتحلیل و استخراج اطلاعات انتخاب گردیدند.
ابزار جمعآوری اطلاعات
ابزار جمعآوری اطلاعات در فرا تحلیل پرسشنامه معکوس است که بر اساس سؤالهای اساسی در حیطه موردبررسی طرح میگردد. در این تحقیق از پرسشنامه حاوی سؤالات مختلف از بخشهای تحقیق (شامل ویژگی عمومی اثر، ویژگی محتوایی، روشی و ساختاری) برای ارزیابی تحقیقات استفاده شده است. پس از انجام ارزیابی تحقیقات، دادهها با استفاده از نرمافزار spss مورد تحلیل قرار گرفت.
نتایج پژوهش
الف) بررسی پژوهشها به لحاظ ویژگی عمومی،محتوایی،روشی و ساختاری
آثاری که در جدول شماره 5 آورده شده است تحقیقاتی است که طی سالهای (1395- 1381) نگاشته شده است. از مجموع 19 مقاله موردبررسی تعداد 9 مقاله بهصورت مستقیم در عنوان تحقیق اصطلاح عوامل اجتماعی و جامعهشناختی را آوردهاند. در بقیه مقالات نیز عوامل اجتماعی و فرهنگی طلاق از متغیرهای مهمی بوده که موردبررسی قرا گرفته است. همچنین دو تحقیق برگرفته از طرحهای پژوهشی است. در بررسی جنسیت مؤلفان پژوهشهای موردمطالعه، مشخص شد که 68 درصد محققان را مردان و 32 درصد را زنان تشکیل دادهاند. تحقیقاتی که بیش از یک مؤلف داشتند نام نویسنده مسئول ملاک قرار گرفته است.
شهرهای موردبررسی در آثار واردشده به فرا تحلیل را میتوان به سه دسته طبقهبندی کرد: 1) کل کشور با 10.52 درصد. 2) شهر تهران با 15.78 درصد و بقیه شهرها و شهرستانها با 78.94 درصد.
نمونههای موردبررسی هم شامل بررسی زوجین با 52.63 درصد، اسناد با 21.05 درصد، زنان و مردان جداشده با 10.54 درصد و زنان با 15.78 درصد است.
(جدول شماره 5): ویژگی عمومی آثار واردشده به فرا تحلیل
نویسنده/نویسندگان |
سال |
شهر |
نمونه بررسی |
موضوع |
فسایی و ایثاری |
1394 |
تهران |
مطلقهها |
مطالعه جامعهشناختی سنخهای طلاق |
مختاری و همکاران |
1393 |
یاسوج |
متأهلین |
بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر میزان گرایش به طلاق در شهر یاسوج |
عنایت و همکاران |
1392 |
بوشهر |
زوجین و مطلقهها |
بررسی عوامل مؤثر بر طلاق زودهنگام در بین جوانان شهری شهر بوشهر |
اسحاقی و همکاران |
1391 |
تهران |
زنان |
سنجش عوامل اجتماعی مؤثر بر درخواست طلاق زنان در شهر تهران |
هنریان و یونسی |
1390 |
تهران |
زوجین |
بررسی علل طلاق در دادگاههای خانواده تهران |
توسلی و ندوشن |
1390 |
یزد |
زنان و مردان جداشده |
عوامل اجتماعی مؤثر بر طلاق طی دهه اخیر موردمطالعه استان یزد سالهای 86-80 |
قدسی و همکاران
|
1390 |
کل کشور |
اسناد |
بازدارندهها و تسهیلکنندههای اقتصادی- اجتماعی طلاق |
گتابی و نازک تبار
|
1390 |
مازندران |
اسناد |
عوامل طلاق در استان مازندران |
نعیمی |
1390 |
گرگان |
زوجین |
تأثیر تعامل خانواده و ماهواره در بروز پدیده طلاق (مطالعه موردی شهرستان گرگان) |
غیاثی و همکاران
|
1389
|
شیراز |
زنان |
بررسی علل اجتماعی گرایش به طلاق در بین زنان مراجعهکننده به دادگاه خانوادۀ شیراز |
دهاقانی و نظری
|
1389 |
اصفهان |
زوجین |
تحلیل جامعهشناختی عوامل مؤثر بر گرایش زوجین به طلاق در استان اصفهان |
فخرایی و حکمت |
1389 |
سردشت |
زنان |
عوامل اجتماعی مؤثر برشدت درخواست طلاق از سوی زنان شهرستان سردشت |
کاملی |
1386 |
تهران |
اسناد |
بررسی توصیفی علل و عوامل مؤثر در بروز آسیب اجتماعی طلاق در جامعه ایران با توجه به آمار و اسناد موجود |
ریاحی و همکاران |
1386 |
کرمانشاه |
زوجین |
تحلیل جامعهشناختی میزان گرایش به طلاق (مطالعه موردی شهرستان کرمانشاه( |
زرگر و نشاط دوست |
1386 |
فلاورجان |
زوجین |
بررسی عوامل مؤثر در بروز طلاق در شهرستان فلاورجان |
شکرکن و همکاران |
1385 |
اهواز |
زوجین |
بررسی ویژگیهای شخصیتی، مهارتهای اجتماعی، سبکهای دلبستگی و ویژگیهای جمعیت شناختی بهعنوان پیشبینهای موفقیت و شکست رابطه زناشویی در زوجهای متقاضی طلاق و عادی در اهواز |
آقاجانی مرسا |
1384 |
تهران |
زوجین |
عوامل مؤثر در طلاق برحسب طبقه اجتماعی مورد: شهر تهران |
کلدی و شعبانی |
1383 |
تبریز |
زوجین |
بررسی برخی عوامل مؤثر بر تقاضای طلاق در بین زوجین متقاضی شهر تبریز طی سالهای 80-1379 |
ریحانی و عجم |
1381 |
گناباد |
زوجین |
بررسی علل طلاق در شهر گناباد |
یافتهها و مندرجات در جدول 6 حاکی از آن است آثار واردشده به فرا تحلیل از نظر ویژگیهای عمومی خوب ارزیابی شده است.
(جدول شماره 6): توزیع نسبی ارزیابی ویژگیهای عمومی روش در آثار واردشده به فرا تحلیل
عنوان ارزیابی |
نوع ارزیابی |
|||
ضعیف |
متوسط |
خوب |
جمع |
|
میزان رعایت اصول ویرایشی |
0 |
33.3 |
66.7 |
100 |
میزان رعایت اصول فهرستنویسی |
0 |
38.9 |
61.1 |
100 |
میزان رعایت ماخذگذاری و ارجاع دهی در نقلقولها |
5.6 |
33.3 |
61.1 |
100 |
میزان برخورداری اثر از توازن لازم به لحاظ فصول و بخشهای مختلف |
16.7 |
38.9 |
44.4 |
100 |
جدول شماره 7 نشان میدهد اغلب پژوهشها 42.1 درصد بهصورت دونفره انجام شده است. در مرتبه بعدی پژوهش بیش از دو نفر وجود دارد.
(جدول شماره 7): توزیع نسبی ارزیابی اثر به لحاظ تعداد نویسندگان در هر مقاله
ارزیابی به لحاظ تعداد نویسندگان |
فراوانی |
درصد |
منفرد |
4 |
21.1 |
دونفره |
8 |
42.1 |
بیش از دو نفر |
7 |
36.8 |
در بحث ویژگیهای محتوایی پژوهشهای واردشده به فراتحلیل از ابعاد مختلف محتوایی مورد ارزیابی قرارگرفتهاند که توضیحات در ادامه، گزارش این ارزیابی است.
برای بررسی محتوایی، 19 ویژگی پژوهشهای واردشده به فراتحلیل با استفاده از یک طیف بین ضعیف تا خوب مورد ارزیابی قرار گرفته است. مشاهده درصدهای مندرج در جدول 8 نشان میدهد، 10 ویژگی از متوسط به بالا ارزیابی شده است. که یکی میزان رعایت تناسب عنوان و موضوع و دیگری ارتباط بین طرح مسئله و اهداف و... است. همچنین درمجموع 2 ویژگی تعریف مفهومی و عملیاتی ضعیف است. 7 ویژگی نیز در حد متوسط به دست آمده است.
(جدول شماره 8): توزیع نسبی ارزیابی از ویژگیهای محتوایی آثار واردشده به فرا تحلیل
عنوان ارزیابی |
نوع ارزیابی |
نتیجه ارزیابی |
||
ضعیف |
متوسط |
خوب |
||
میزان رعایت تناسب بین عنوان و موضوع |
0 |
50 |
50 |
خوب |
میزان استحکام بیان مسئله |
11.1 |
61.1 |
27.8 |
متوسط |
میزان تناسب روش با اهداف |
5.6 |
55.6 |
38.9 |
متوسط |
میزان استحکام سؤال یا سؤالات اساسی طرحشده |
22.2 |
44.4 |
33.3 |
متوسط |
میزان استحکام فرضیه یا فرضیهها |
9.1 |
18.2 |
72.7 |
خوب |
طرح فرضیهها با رویکرد بدیع و نو |
9 |
45.5 |
45.5 |
خوب |
قابلیت آزمون فرضیهها |
0 |
20 |
80 |
خوب |
رعایت تناسب و تناظر بین سؤالات و اهداف |
5.6 |
38.9 |
55.6 |
خوب |
ارتباط بین طرح مسئله و اهداف |
5.6 |
33.3 |
61.1 |
خوب |
ارتباط بین طرح مسئله و فرضیهها |
0 |
36.4 |
63.6 |
خوب |
ارتباط طرح مسئله و سؤالات |
5.6 |
55.6 |
38.9 |
متوسط |
مرور ادبیات و پیشینه مطالعه صورت گرفته |
27.8 |
22.2 |
50 |
خوب |
میزان برخورداری اثر از چارچوب نظری |
16.7 |
50 |
33.3 |
متوسط |
میزان ارتباط چارچوب نظری با مبانی نظری |
8.3 |
50 |
41.7 |
متوسط |
میزان ارتباط چارچوب نظری با سؤالات و فرضیهها |
8.3 |
41.7 |
50 |
خوب |
میزان ارتباط چارچوب نظری با اهداف |
50 |
10 |
40 |
خوب |
میزان ارتباط مدل تحلیلی با چارچوب و مبانی نظری |
22.2 |
61.1 |
16.7 |
متوسط |
تعریف مفهومی |
55.6 |
27.8 |
16.7 |
ضعیف |
تعریف عملیاتی و شاخص سازی |
64.7 |
11.8 |
23.5 |
ضعیف |
نتایج جدول 9 حاکی از آن است که پرکاربردترین روش در آثار موردبررسی، پیمایش بوده است بهطوریکه از 19 پژوهش مورداستفاده، 14 پژوهش (73.68 درصد) با این روش مطالعه شده است. این نتیجه نشان میدهد که اغلب پژوهشهای واردشده به فراتحلیل از روش کمی استفاده کردهاند. به لحاظ سطح مطالعه 16 پژوهش (84.22 درصد) بهصورت ترکیبی از توصیف و تبیین بودهاند و از سطح اکتشاف فراتر رفتهاند. نتیجه دیگر حاکی از آن است که ابزار و تکنیک جمعآوری اطلاعات نیز، اغلب از تکنیک پرسشنامه (42.10 درصد) و ترکیبی از مصاحبه و اسناد (26.31 درصد) استفاده شده است. به لحاظ روش نمونهگیری در 16 پژوهش (84.21 درصد) از روشهای احتمالی استفاده شده است و در 3 پژوهش دیگر (15.79 درصد) از روش غیر احتمالی استفاده شده است. در تجزیهوتحلیل دادهها در 15 تحقیق (78.94 درصد) از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده است. اعتبار 8 پژوهش (42.10 درصد) و روایی 10 پژوهش (52.63 درصد) از پژوهشهای واردشده به فراتحلیل سنجیده شده است.
(جدول شماره 9): توزیع فراوانی ارزیابی از نوع روش و تکنیک مورداستفاده در آثار واردشده به فرا تحلیل
ویژگی روش |
نوع |
تعداد مقالات |
درصد |
روش مطالعه |
اسنادی- تاریخی |
2 |
10.52 |
پیمایشی |
14 |
73.68 |
|
مشاهده مشارکتی |
1 |
5.26 |
|
تلفیق نوع اول و دوم |
1 |
5.26 |
|
تحلیل محتوا |
1 |
5.26 |
|
مجموع |
19 |
100 |
|
نوع مطالعه بر اساس هدف |
توصیفی |
3 |
15.78 |
توصیفی و تبیینی |
16 |
84.22 |
|
مجموع |
19 |
100 |
|
ابزار و تکنیک گردآوری دادهها |
پرسشنامه |
8 |
42.10 |
مصاحبه |
1 |
5.26 |
|
پرسشنامه معکوس |
2 |
10.52 |
|
تلفیقی از تکنیکها |
3 |
15.78 |
|
مصاحبه و اسناد |
5 |
26.31 |
|
مجموع |
19 |
100 |
|
روش نمونهگیری |
احتمالی تصادفی ساده |
9 |
47.36 |
احتمالی سیستماتیک |
5 |
26.31 |
|
احتمالی چندمرحلهای |
2 |
10.52 |
|
غیر احتمالی |
3 |
15.78 |
|
مجموع |
19 |
100 |
|
سطح تجزیهوتحلیل دادهها |
آمار توصیفی |
3 |
15.78 |
آمار استنباطی و پیشرفته |
1 |
5.26 |
|
توصیفی و استنباطی |
15 |
78.94 |
|
مجموع |
19 |
100 |
|
روشهای اعتبار سنجی |
انجام پیشآزمون بر روی گردآوری دادهها |
5 |
26.31 |
تائید و اثبات اعتبار ابزار گردآوری دادهها |
8 |
42.10 |
|
روشهای پایایی سنجی |
انجام پایایی ابزار گردآوری دادهها |
10 |
52.63 |
مجموع |
19 |
100 |
بر اساس جدول شماره 10، پنج ویژگی ساختاری واردشده به فراتحلیل بهوسیله یک طیف بین ضعیف تا خوب موردبررسی قرار گرفته است. اغلب این پژوهشها ازنظر ویژگیهای ساختاری متوسط هستند و پژوهشها ازنظر ارتباط بین مباحث نظری و دادههای میدانی در حد ضعیف ارزیابیشده است.
(جدول شماره 10): توزیع نسبی از ویژگیهای ساختاری و نظری پژوهشها
عنوان ارزیابی |
نوع ارزیابی |
نتیجه ارزیابی |
||
ضعیف |
متوسط |
خوب |
||
ارتباط بین مباحث نظری و دادههای میدانی |
9/5 |
9/52 |
2/41 |
ضعیف |
ارتباط بین راهکارها و اهداف |
0/20 |
0/60 |
0/20 |
متوسط |
ارتباط بین مدل تحلیلی و راهکارها و نتایج |
0/25 |
0/58 |
7/16 |
متوسط |
ارتباط بین چارچوب نظری با راهکارهای ارائهشده |
3/33 |
0/50 |
7/16 |
متوسط |
ارتباط بین سؤالات و راهکارهای پیشنهادی |
6/28 |
9/42 |
6/28 |
متوسط |
در بررسی وضع استفاده هر یک از نظریهها در پژوهشهای واردشده به فراتحلیل مشخص شد که در حدود 56.10 درصد تحقیقات در سطح خرد و 43.9 درصد تحقیقات در سطح کلان موردبررسی قرارگرفتهاند. در میان نظریههای جامعهشناسی، نظریه مبادله و همسان همسری با 12.19 درصد بیشتر از سایر نظریهها بهکاربرده شده است. همچنین نظریههای شبکه با 9.75 درصد و نظریههای نیاز - انتظار، آنومی و بحران وجدان جمعی با 7.31 درصد در مراتب بعدی قرار دارند.
(جدول شماره 11): وضع استفاده هریک از نظریهها در پژوهشهای واردشده به فرا تحلیل
نظریه |
وضعیت استفاده در مقالات |
درصد |
فراوانی |
درصد |
|
خرد |
مبادله |
5 |
12.19 |
23 |
56.10 |
شبکه |
4 |
9.75 |
|||
همسان همسری |
5 |
12.19 |
|||
نیاز- انتظار |
3 |
7.31 |
|||
توسعه خانواده |
1 |
2.43 |
|||
نقشها |
1 |
2.43 |
|||
کنش متقابل نمادین |
1 |
2.43 |
|||
جامعهپذیری |
1 |
2.43 |
|||
کاشت |
1 |
2.43 |
|||
تسری |
1 |
2.43 |
|||
کلان |
قشربندی اجتماعی |
1 |
2.43 |
18 |
43.90 |
بحران ارزشها |
2 |
4.87 |
|||
تصورات اجتماعی |
1 |
2.43 |
|||
انحرافات اجتماعی |
1 |
2.43 |
|||
آنومی |
3 |
7.31 |
|||
بحران وجدان جمعی |
3 |
7.31 |
|||
نظامها |
2 |
4.87 |
|||
فمینیستی |
1 |
2.43 |
|||
سرمایه اجتماعی |
1 |
2.43 |
|||
نظم |
1 |
2.43 |
|||
کارکردگرایی ساختاری |
1 |
2.43 |
|||
تغییرات اجتماعی |
1 |
2.43 |
|||
مجموع |
41 |
|
41 |
100 |
بر اساس جدول شماره 12 در پژوهشهای واردشده به فراتحلیل دیدگاه 17 نظریهپرداز در مورد مسئله طلاق موردبررسی قرارگرفته شده است که از این میان بیشترین استفاده از نظریههای دورکیم با (16.66 درصد) و نظریه هیل و باورمن (13.33 درصد) درزمینهٔ همسان همسری بوده است. همچنین (33.33 درصد) تحقیقات بر اساس نظریات کلاسیک و (66.67 درصد) نظریات بر اساس نظریههای مدرن ارائه شده است.
(جدول شماره 12): سهم هر یک از صاحبنظران در پژوهشهای واردشده به فرا تحلیل
صاحبنظران |
وضعیت استفاده از نظریه |
درصد |
فراوانی |
درصد |
|
کلاسیک |
مارکس |
1 |
3.33 |
10 |
33.33 |
دورکیم |
5 |
16.66 |
|||
پارسونز |
2 |
6.66 |
|||
مرتن |
1 |
3.33 |
|||
هومنز |
1 |
3.33 |
|||
مدرن |
وود |
1 |
3.33 |
20 |
66.67 |
دنیس جودله |
1 |
3.33 |
|||
الیزابت بات |
2 |
6.66 |
|||
گیدنز |
2 |
6.66 |
|||
برنارد |
1 |
3.33 |
|||
گرونبرگ |
1 |
3.33 |
|||
هومنز |
1 |
3.33 |
|||
گربنر |
1 |
3.33 |
|||
هیل |
4 |
13.33 |
|||
باورمن |
4 |
13.33 |
|||
بکر |
1 |
3.33 |
|||
لوینگر |
1 |
3.33 |
|||
مجموع |
30 |
100 |
30 |
100 |
ب) بررسی مهمترین فرضیات تائید شده در پژوهشهای انجامشده
از مجموع 19 مقاله واردشده به فراتحلیل 43 فرضیه استخراج شده است که به چهار دسته اجتماعی و فرهنگی، اقتصادی، روانشناختی و فردی تقسیمبندی شده است.
(جدول شماره 13): توزیع فرضیههای پژوهشهای فراتحلیل
|
فرضیهها |
اجتماعی و فرهنگی |
وجود رابطه مثبت دخالت دیگران در زندگی زوجین و میزان برآورده نشدن انتظارات همسران از یکدیگر |
بیشتر بودن میزان همسانی زوجینی زنان غیر متقاضی طلاق از میزان همسانی زوجینی زنان متقاضی طلاق |
|
معنادار بودن گرایش زنان به طلاق و اعتیاد یا مصرف مشروبات الکلی |
|
معنادار بودن گرایش زنان به طلاق و خشونت همسر |
|
رابطه مثبت و مستقیم نگرش مثبت به طلاق و پیامدهای آن با میزان تقاضای طلاق در زنان |
|
وجود تفاوت معناداری در میانگین میزان ارزشهای سنتی در بین مردان در حال طلاق در قبل و بعد از ازدواج |
|
وجود تفاوت معناداری در میانگین میزان ارزشهای مدرن در بین زنان در حال طلاق در قبل و بعد از ازدواج |
|
وجود تفاوت معناداری در میانگین میزان ارزشهای مدرن در بین مردان در حال طلاق در قبل و بعد از ازدواج |
|
وجود تفاوت معناداری در وضعیت تطابق ارزشهای زوجین با یکدیگر در بین دو گروه موردبررسی و میزان طلاق |
|
وجود تفاوت معناداری در میانگین میزان ارزشهای مدرن در گروه در حال طلاق برحسب محل سکونت |
|
وجود تفاوت معناداری در سبک انتقال ارزشها توسط خانواده در بین دو گروه در حین طلاق و عادی |
|
وجود رابطه معنادار بین میزان گرایش زنان به طلاق و برآورده شدن انتظارات از نقش همسری |
|
رابطه مستقیم بین میزان برآورده نشدن انتظارات همسران از یکدیگر و میزان گرایش به طلاق |
|
بیشتر بودن سرمایه اجتماعی زنان غیر متقاضی طلاق از سرمایه اجتماعی زنان متقاضی طلاق |
|
بیشتر بودن سرمایه فرهنگی زنان غیر متقاضی طلاق از سرمایه فرهنگی زنان متقاضی طلاق |
|
بیشتر بودن میزان شاخص نظم در درون خانواده در بین زنان غیر متقاضی طلاق از میزان این شاخص در زنان متقاضی طلاق |
|
رابطه مثبت اختلاف فرهنگی ناشی از عدم تفاهم نگرشها و ارزشهای زوجین بر افزایش طلاق |
|
طلاق در طبقات پایین بیشتر ناشی از فاصله نقشهاست |
|
طلاق در هر سهطبقه پایین و متوسط و بالا بیشتر ناشی از سبک زندگی است. |
|
طلاق در طبقات متوسط بیشتر ناشی از تفاوت فرهنگی است |
|
پایبندی دینی بیشتر زنان غیر متقاضی طلاق نسبت به زنان متقاضی طلاق |
|
وجود رابطه معنادار بین میزان گرایش زنان به طلاق و ازدواج اجباری |
|
فردی |
وجود رابطه معنادار بین میزان گرایش زنان به طلاق و تفاوت سنی زوجین |
وجود رابطه معنادار بین میزان گرایش زنان به طلاق و تفاوت عقاید زوجین |
|
وجود رابطه معنادار بین میزان گرایش زنان/ زوجین به طلاق و تفاوت تحصیلات زوجین |
|
وجود رابطه معنادار بین میزان گرایش زنان به طلاق و ناباروری |
|
وجود رابطه معنادار بین میزان گرایش زنان به طلاق و عدم صداقت همسر |
|
اقتصادی |
رابطه مثبت مشکلات اقتصادی عدم تأمین مایحتاج و تشدید اختلافات زناشویی با افزایش طلاق |
رابطه مثبت اشتغال زنان و استقلال مالی آنها با افزایش طلاق |
|
طلاق در طبقات پایین ناشی از عدم توانایی مخارج زندگی است |
|
روانشناختی |
وجود رابطه بین عوامل احساسی زوجها با ناسازگاری و طلاق |
وجود رابطه بین آرمانگرایی زوجها با ناسازگاری و طلاق |
ج) شناخت علل مؤثر بر پیدایش و گسترش طلاق بر اساس پژوهشهای واردشده به فراتحلیل
با توجه به 19 مقالهای که مورد فراتحلیل قرار گرفتند 28 عامل برای پیدایش، بروز و گسترش طلاق بهدستآمده است. علل مؤثر بر پیدایش و گسترش طلاق بر اساس پژوهشهای واردشده به فراتحلیل به چهار دسته کلی تقسیمبندی شده که بیشترین سهم مربوط به علل اجتماعی و فرهنگی با (57.9) فردی و روانی با (30.52) و اقتصادی با (11.57) درصد است.
در درون هر یک از تقسیمبندیها و بهطور جزئیتر از میان عوامل ذکرشده برای طلاق، عامل مداخله اقوام و اطرافیان در زندگی زوجین بیشترین عاملی بوده که حدود 11.57 درصد (11 تحقیق) از آن بهعنوان عامل مؤثر بر طلاق تأکید کردهاند. پس از مداخله اقوام و اطرافیان بهعنوان یکی از عوامل مهم در پیدایش و گسترش طلاق، بیکاری و مشکل امرارمعاش دومین عاملی است که در 10.52 درصد از تحقیقات بهعنوان علت پیدایش و گسترش طلاق در پژوهش فراتحلیل حاضر استخراج شده است. عامل اعتیاد زن یا شوهر و الکلیسم با 9.47 درصد سومین علت طلاق در تحقیقات موردبررسی است. همچنین سه عامل تفاوت ارزشها و عدم تفاهم با 8.42 درصد، اختلاف تحصیلی زوجین و خشونت همسر با 6.31 درصد چهارمین و پنجمین علتی میباشند که در تحقیقات موردبررسی از آنها بهعنوان علت بروز و گسترش طلاق یاد شده است. در ادامه عوامل دیگری چون: اختلاف سن، نبودن فرهنگ گفتوگو، ازدواج تحمیلی، تصور مثبت از پیامدهای طلاق، ناهمسانی زوجین، توقعات نابجای همسری، کمبود مهارتهای زندگی در رتبههای بعدی علل طلاق قرار میگیرند. فهرست عوامل مؤثر بر بروز و گسترش طلاق بهطور کامل در جدول زیر آمده است.
(جدول شماره 14): توزیع مهمترین علل مؤثر بر طلاق
* |
علتها |
فراوانی |
درصد |
فراوانی |
درصد |
اجتماعی و فرهنگی
|
مداخله اقوام و اطرافیان |
11 |
57/11 |
55 |
9/57 |
اعتیاد زن یا شوهر و الکلیسم |
9 |
47/9 |
|||
تفاوت ارزشها و عدم تفاهم |
8 |
42/8 |
|||
نبودن فرهنگ گفتوگو بین خانواده هاو مشکلات ارتباطی |
5 |
26/5 |
|||
ازدواج تحمیلی و سنتهای غلط |
4 |
21/4 |
|||
تصور مثبت از پیامدهای طلاق |
3 |
15/3 |
|||
ناهمسانی زوجین |
3 |
15/3 |
|||
کمبود مهارتهای زندگی |
3 |
15/3 |
|||
برآورده نشدن انتظارات همسری |
2 |
10/2 |
|||
توقعات نابجای زوجین |
3 |
15/3 |
|||
تضاد ارزشی بر اثر وسایل ارتباطجمعی جدید چون ماهواره |
1 |
05/1 |
|||
نقش خانواده در امر جامعهپذیر کردن و انتقال درست ارزشها |
1 |
05/1 |
|||
تفاوت تربیتی |
1 |
05/1 |
|||
زمینههای قومی |
1 |
05/1 |
|||
اقتصادی |
بیکاری و مشکل امرارمعاش |
10 |
52/10 |
11 |
57/11 |
وضع مالی والدین بهعنوان حامیان طلاق |
1 |
05/1 |
|||
فردی و روانی |
عدم مسئولیتپذیری |
1 |
05/1 |
29 |
30.52 |
میزان آشنایی با یکدیگر |
1 |
05/1 |
|||
فساد اخلاقی |
1 |
05/1 |
|||
روابط جنسی خارج از خانه |
1 |
05/1 |
|||
تفاوت ویژگی شخصیتی |
1 |
05/1 |
|||
عدم صداقت و عدم مشورت در امور زندگی |
1 |
05/1 |
|||
سابقه دوستی و ارتباط قبل از ازدواج |
1 |
05/1 |
|||
داشتن زن دیگر |
2 |
10/2 |
|||
خشونت همسر |
6 |
31/6 |
|||
بیماری جنسی یا روانی همسر |
3 |
15/3 |
|||
اختلاف تحصیلی زوجین |
6 |
31/6 |
|||
اختلاف سن |
5 |
25/5 |
|||
* |
مجموع |
95 |
100 |
95 |
100 |
د) شناختمهمترینراهکارهایحلمسئلهازدیدگاهمطالعاتانجامشده
از مجموع مقالات این فراتحلیل، 28 راهکار برای کاهش نرخ طلاق و جلوگیری از آثار نامناسب آن استخراج شده است. تجزیهوتحلیل یافتههای پژوهشی طرحها بر پایه دستهبندی و ترکیب راهکارهای مطرحشده و نهایتاً ارائه منسجم از یافتههای پراکنده طرحها یکی از اهداف این مطالعه و از خصوصیات اصلی فراتحلیل است. راهکارهای ارائهشده در تحقیقات را میتوان بر اساس خطاب راهکارها به نهادها و دستگاههای اجرایی گروهبندی کرد. با توجه به اینکه تعداد راهکارهای مربوط به هر نهاد زیاد بوده سعی شده است راهکارهای مختلف بهنوعی مقولهبندی و تلخیص گردد:
راهکارها به چهار دسته راهکارهای مربوط به نهادهای اجتماعی و فرهنگی، آموزشی، اقتصادی و حمایتی، قانونگذار و نظارتی تقسیمبندی شده است. از مجموع راهکارهای ارائهشده 44.42 درصد راهکارها مربوط به نهاد آموزشی است که بیشترین فراوانی (3 مورد) 10.71 درصد از آن مربوط به افزایش مهارت و دانش ارتباطی مردان و زنان و ارائه آموزشهای نظری و عملی به آنها بهمنظور کسب آگاهی از جنس مخالف و پرهیز از بهکارگیری کلیشههای جنسیتی است. راهکار دومی که در قسمت نهاد آموزشی درصد بیشتری (7.14 درصد) را نسبت به دیگر راهکارها به خود اختصاص داده است شامل ترسیم دقیق و کارشناسانه پیامدهای روانی اجتماعی فرهنگی و اقتصادی طلاق بهمنظور جلوگیری از اخذ تصمیمات فوری و توسعه مراکز مشاوره قبل از ازدواج و آموزش قبل از ازدواج است.
راهکارهای مربوط به نهادهای اجتماعی و فرهنگی با 42.85 درصد در مرتبه بعد از راهکارهای مربوط به نهاد آموزشی قرار دارد. راهکار مربوط به نهاد اجتماعی و فرهنگی خود به دو دسته خانواده (32.14 درصد) و صداوسیما (10.71 درصد) تقسیمبندی شده است. بیشترین راهکار در حوزه خانواده مربوط به کم کردن پدرسالاری با فراوانی 2 (7.14 درصد) است.
راهکارهای مربوط به نهاد قانونگذار و نظارتی با (7.14 درصد) و راهکار مربوط به نهاد اقتصادی و حمایتی با (3.57 درصد) در مرتبه سوم و چهارم قرار دارند.
(جدول شماره 15): توزیع راهکارهای کاهش طلاق
نهادها |
علتها |
فراوانی |
درصد |
فراوانی |
درصد |
||
نهادهای اجتماعی و فرهنگی |
خانواده |
پرهیز خانوادهها از دخالت بدون آگاهی در زندگی فرزندان. طراحی زمینههای عملی کاهش حضور و دخالت اطرافیان |
1 |
3.57 |
32.14 |
12 |
42.85 |
کم کردن پدرسالاری در خانواده |
2 |
7.14 |
|||||
توجه به سن مناسب ازدواج |
1 |
3.57 |
|||||
پرهیز از ازدواج سرسری |
1 |
3.57 |
|||||
افزایش نظم درون خانواده (همگامی- همفکری و همدلی) |
1 |
3.57 |
|||||
در همسرگزینی علاوه بر مسائل اقتصادی- تحصیل و درآمد به پاره فرهنگهای یکدیگر توجه نمایند. |
1 |
3.57 |
|||||
باید به زنان فرصت داد تا راه زندگیشان را خود انتخاب کنند و از تسلط مردان خارج شوند. |
1 |
3.57 |
|||||
بررسی همسانی فرهنگی – اجتماعی و مذهبی و ارتقا آگاهی در این عرصه |
1 |
3.57 |
|||||
صداوسیما |
ترویج فرهنگ مراجعه خانوادهها به مرکز مشاوره در صداوسیما |
1 |
3.57 |
10.71 |
|||
آموزش نحوه درست استفاده کردن از وسایل همچون ماهواره |
1 |
3.57 |
|||||
افزایش سرمایه اجتماعی (مانند اعتماد) |
1 |
3.57 |
|||||
نهاد آموزشی |
فراگیر کردن فرهنگ گفتوگو بین خانواده |
1 |
3.57 |
13 |
46.42 |
||
در نظر گرفتن سازمان یا مرجعی جهت تمرکز نموده بر مسائل خانواده |
1 |
3.57 |
|||||
شناخت ارزشها و الگوهای طرف مقابل قبل از ازدواج |
1 |
3.57 |
|||||
توسعه مراکز مشاوره قبل از ازدواج و آموزش قبل از ازدواج |
2 |
7.14 |
|||||
افزایش مهارت و دانش ارتباطی مردان و زنان و ارائه آموزشهای نظری و عملی به آنها بهمنظور کسب آگاهی از جنس مخالف و پرهیز از بهکارگیری کلیشههای جنسیتی |
3 |
10.71 |
|||||
ترسیم دقیق و کارشناسانه پیامدهای روانی اجتماعی فرهنگی و اقتصادی طلاق بهمنظور جلوگیری از اخذ تصمیمات فوری |
2 |
7.14 |
|||||
تصحیح نگرشها درزمینهٔ طلاق بهطوریکه پیامدهای آن بازگو شود |
1 |
3.57 |
|||||
آشنایی زوجین با اصول رفتارهای جنسی |
1 |
3.57 |
|||||
آموزش والدین نسبت به روحیات جوانان |
1 |
3.57 |
|||||
نهادهای اقتصادی و حمایتی |
بیکاری جدی گرفته شود و با اصلاح ساختار اقتصادی- رونق در تولید- آموزشهای مختلف کاریابی و کارآفرینی با حمایت جدی دولت این مشکل کاهش یابد |
1 |
3.57 |
1 |
3.57 |
||
نهاد قانونگذار و نظارتی |
قبل از هرگونه تشکیل پرونده قانونی ملزم به استفاده از مشاوره توسط افراد متخصص شوند و سپس اجازه تشکیل پرونده به آن داده شود |
1 |
3.57 |
2 |
7.14 |
||
توجیه مسئولین نظام قضایی کشور بهمنظور همکاری با پژوهشگران اجتماعی تا بتوان با بررسی آنها به شناخت مشکل و ارائه راهحل آن پرداخت. |
1 |
3.57 |
|||||
مجموع |
28 |
100 |
28 |
100 |
بحث و نتیجهگیری
طلاق خاتمه دادن به پیوند زناشویی تحت شرایط خاص، قانونی، شرعی و عرفی است که پسازآن زن و شوهر نسبت به یکدیگر حقوق و تکلیفی ندارند. پژوهشهای متعددی نشاندهنده آثار و عوارض منفی جسمی، روانی، اخلاقی و اجتماعی طلاق برای زنان و مردان مطلقه، فرزندان طلاق و اجتماع است. طلاق همانطور که بر جامعه آثار شوم بر جای میگذارد، تعادل انسانها را ناپایدار میسازد. طلاق باعث ازهمپاشیده شدن کانون گرم خانواده میشود و همبستگی بین زن و مرد را میگسلد. در بحث عوامل اجتماعی مؤثر بر طلاق با توجه به تحلیلهای صورت گرفته میتوان گفت عوامل مؤثر بر طلاق متعدد است؛ اما در اینجا مهمترین و مؤثرترین عوامل موجود در تحقیقات موردبررسی اشاره میشود. در این جمعبندی مقایسهای بین یافتههای بهدستآمده از تحقیقات داخلی در مقایسه با تحقیقات جهانی نیز خواهیم داشت.
بر اساس تحلیل پژوهشهای موردبررسی درزمینهٔ طلاق، علل به چهار دسته کلی تقسیمشدهاند. از عوامل مهمی که در نتایج، فرا تحلیل به آن رسیده است ویژگیهای خانواده و خانوادگی زوجین و نقش آنان در مسئله طلاق است. در تحقیقات جهانی نیز مشکلات و بهویژه خشونت خانوادگی بهعنوان عاملی مؤثر بهویژه در رواج تقاضای طلاق در میان زنان نشان دادهشده است. برخی مصادیق خشونت خانوادگی که در این بررسیها به آن اشاره شده است شامل عصبانی بودن همسر، فحاشی همسر، بدبینی، کتک زدن همسر، به کار بردن کلمات نامناسب در ارتباط و مشاجرات لفظی، عدم همدلی، توافق و مشورت در امور زندگی است (کلانتری، 1390: 151)؛ اما عوامل اجتماعی و فرهنگی مؤثر بر طلاق در نتایج فرا تحلیل عبارتاند از:
1- مداخله نابجای خانواده و اقوام در زندگی زوجین: در سطح اجتماعی رایجترین عامل مؤثر بر طلاق در مقالات موردبررسی دخالت نابجای خانواده و اقوام ذکر شده است. دختر و پسری که سالها نزد خانواده و بستگان خود تحت کنترل و کفالت آنها به سر بردهاند اکنونکه میخواهند در نقش جدید زن و شوهر زندگی جدیدی را آغاز کنند در ابتدا همراه با وابستگی به خانواده و تأثیر و نفوذ خانواده میباشند. اگر این وضع تا مدت طولانی ادامه یابد ضررهای ناشی از آن دوام ازدواج را تهدید میکند اینگونه وابستگیها باعث عدم استقلال زن و مرد در زندگی مشترک و تضعیف موقعیت آنها در زندگی شده منجر به بروز نابسامانیهایی در تصمیمگیریها و برنامههای زندگی گشته و عدم امنیت فکری و آرامش روحی را به دنبال داشته و سرانجام منجر به طلاق میگردد (رحیمی، 1379: 110).
2- نقش خانواده در جامعهپذیر کردن و انتقال درست ارزشها: امروزه کارگزاران جامعهپذیری بسیار متنوع میباشند. در میان این کارگزاران خانواده میتواند با سبک تربیتی و انتقالی خود و سیاستگذاری مناسب بسیار مهم جلوه کند. درواقع پیامدهای منفی بسیاری از کارگزاران جدید جامعهپذیری را میتوان با انتقال صحیح ارزشها و هنجارها توسط خانواده بهطور فراوانی کاهش داد؛ اما در نقطه مقابل اگر خانواده بهعنوان یکی از مهمترین کارگزاران جامعهپذیری نتواند نقش خود را بهخوبی به انجام رساند شاهد بسیاری از آسیبها ازجمله طلاق هستیم.
3- ازدواج تحمیلی و سنتهای غلط: ازدواجهای تحمیلی را میتوان سلب حق مشروع در گزینش همسر دانست. درواقع میتوان آن را نوعی تضییع حق انتخاب در افراد دانست. والدین با تحمیل ازدواج بر فرزندان علاوه بر خسارت مادی، روحی و جسمی نیز به آنها وارد میکنند که این خود عاملی برای جدایی و طلاق و جدایی زوجین است. این عامل خود میتواند زمینهساز علل دیگر طلاق (عدم برآورده شدن انتظارات، عدم تفاهم و...) شود.
بعد از عامل دخالت اقوام و والدین در بروز طلاق دومین عاملی که نتایج فراتحلیل بهعنوان عامل تأثیرگذار و مهم در بروز و گسترش طلاق بدان رسیده است. بحث بیکاری، مشکلات مالی و امرارمعاش بوده است. آنگاه که سخن بر سر وضع اقتصادی انسانها است باید پذیرفت که شرایط سخت معیشت باز بر تعادل روانی انسانها تأثیر میگذارد و در این میان واکنش انسانها در برابر پیوند خانوادگی از آن بیتأثیر نمیماند (سوروکین، 1997). مکانیسم این تأثیرگذاری چنین است که افراد بیکار، میزان کمتری از تفاهم، ارتباط و نظم در روابط خانوادگی با همسر خود دارند. دوران سخت و محرومیت اقتصادی، تعاملات مثبت زوجین )خاصه مردان( را کاهش و آنان را به سمت طلاق سوق میدهد. این موضوع، بهویژه در اوایل زندگی زناشویی، که هنوز امکانات مناسب برای زندگی فراهم نیست، مصداق بیشتری دارد. چهبسا بسیاری از رفتارهایی که زوجین )بهخصوص مردان( در چنین موقعیتهایی از خود بروز میدهند، ریشه در فشار اقتصادی دارد و چون آنها امکانات و منابع لازم برای مواجهه مثبت با این فشار را ندارند، مرتکب چنین رفتارهایی میشوند (گتابی و نازک تبار، 1390: 119). اهمیت این عامل در تحقیقات خارجی نیز بیانشده است. ازجمله وامارتین و بومباس (1989) و یدانوف (1990) ، استوراسلی و مارکمن (1990)، کوردک (1993) و وستمن و دیگران (2004) در تحقیقاتی که انجام دادهاند مشکلات مالی و اقتصادی را بهعنوان یکی از مهمترین عوامل اختلافات زناشویی نشان دادهاند( کلانتری و همکاران،1390: 152). همچنین درآمد والدین بهعنوان حامیان طلاق از دیگر عوامل اقتصادی در امر علل طلاق بوده است.
از عوامل مؤثر دیگری که برای طلاق توسط زوجین بیان شده است بحث ویژگیهای روانی و فردی است. پژوهشهای خارجی همچون کوردک (1993)، بوچارد و لوزیر (1999) نشان دادهاند که بهطورکلی ویژگیهای شخصیتی و فردی افراد پیشبین سازگار بودن زناشویی است. والسن نیز (1999) نیز با استفاده از مدل پنج عاملی شخصیت به بحث ویژگیهای شخصیتی افراد در این امر پرداختهاند که پیشبینی کننده سازگاری یا عدم سازگاری میشود (شکر کن و همکاران، 1385: 4). طبق ارزیابی پژوهشها در تحقیق حاضر تحصیلات، یکی از عوامل فردی (زمینهای) مؤثر بر طلاق است. تحقیقات جهانی نیز بر وجود رابطه منفی میان سطح تحصیلات زوجین و طلاق تأکید کردهاند. بهطور نمونه، نتایج مطالعات مورگان و ریندفوش (1985) و بوم باس (1991) نشان میدهد که خطر ازهمپاشیدگی ازدواج با سطح تحصیلات رابطه معکوس دارد و افراد دارای سطح تحصیلات بالاتر کمتر متقاضی طلاق هستند. همچنین یافتههای دیگر نشان میدهد که موفقیت در ازدواج با سن و تحصیلات همبستگی مستقیم دارد (کلانتری و همکاران،1390: 149). خشونت همسر، عامل دیگری است که یافتههای تحقیق نشان میدهند در امر بروز و گسترش طلاق نقش مهمی را ایفا میکند. طبق تحقیقات انجامشده، خشونت در ابعاد گوناگون آن، یکی از فاکتورهای مهم افزایش طلاق در سطح جامعه است. خشونت و طلاق دارای رابطه دوسویه است که هر دو دارای تأثیراتی چون کاهش اعتمادبهنفس زنان، رواج ترس و نگرانی دائمی بین آنها در مقابله و رویارویی با مشکلات، افزایش میزان انحرافات، آمار کودکان طلاق، آسیبهای ناشی از عدم نظارت تربیتی صحیح از جانب والدین بهواسطه قرار داشتن در بحران رفتاری نسبت به فرزندان خود، درگیری محاکم قضایی و دادگاههای خانواده و دادگستری و پزشکی قانونی درنتیجه شکایت و دادخواهی زنان، رسیدگی به پروندههای تشکیلشده در محاکم قضایی که خود نیز آسیبهای جدی دیگر را به همراه دارد گوشههایی از پیامدهای منفی طلاق ناشی از خشونت در خانواده است (سیف زاده و قنبری برزیان، 1392: 128).
[1]-استادیار جامعه شناسی دانشگاه مازندران(نویسنده مسئول)-09111137242-a.firozjayan@umz.ac.ir
[2] -کارشناسی ارشد جامعه شناسی،دانشگاه هرمرگان
[3] -کارشناسی ارشد جامعه شناسی،دانشگاه مازندران
[4] - کارشناسی ارشد جامعه شناسی،دانشگاه مازندران
تاریخ ارسال: 2/2/1396 تاریخ پذیرش:22/8/1396
DOI: 10.22051/jwfs.2017.15089.1438
[5] . Dominion et al
[6] . Meta- analysis
[7] . Sid 2. Mag iran 3. Ensani 4. Noormags