واکاوی کیفی بسترها و الگوی زیسته کودک‌همسری از دیدگاه زنان جوان

نوع مقاله : پژوهشی اصیل

نویسندگان

1 استادجامعه شناسی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه یزد، یزد، ایران.

2 دانشجوی کارشناسی ارشد جامعه شناسی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه یزد، یزد، ایران

3 دانش‌آموخته دکتری جامعه شناسی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه یزد، یزد، ایران.

10.22051/jwfs.2024.44148.2993

چکیده

باوجود تغییردر سبک زندگی و الگوهای ازدواج، همچنان شاهد ازدواج در سنین پایین یا کودک همسری خصوصا در مناطق کوچک‌تر و روستایی هستیم. این پژوهش با هدف کشف الگوهای زیسته زنان جوان از ازدواج در سنین پایین و با رویکرد کیفی انجام شده است. مشارکت کنندگان زنان جوان ۲۷-۱۴ ساله یکی از روستاهای استان یزد است که قبل از 18 سالگی ازدواج کرده اند و با روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند. برای گردآوی داده‌ها با استفاده از مصاحبه نیمه‌ساختاریافته، با ۱۳ زن نوجوان و جوان مصاحبه کردیم. سپس داده‌ها را با روش تحلیل تماتیک تحلیل کردیم. در فرایند تحلیل، هفت تم اصلی ساخته شد که تجربه دختران از ازدواج زودهنگام را توصیف می‌کند: پدرسالاری فرهنگی، هنجار ازدواج زودهنگام، تنگنای روستایی، بزرگسالی نمایشی، نارضایتی انباشته، محدودیت اجتماعی و عدم اولویت تحصیل. نتایج نشان داد دختران نوجوان در بستری فرهنگی زندگی می‌کنند که سعادت و خوشبختی دختر را در ازدواج در سنین پایین می‌دانند. هنجار در اولویت قرار دادن ازدواج توسط خانواده‌ها، دختران نوجوان را به پذیرش ازدواج زودهنگام به عنوان یک الگوی اجتماعی سوق داده است.

تازه های تحقیق

پژوهش با هدف کشف تجربه و تفسیر دختران جوان از ازدواج زودهنگام انجام شد. داده­ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری و سپس با استفاده از روش تحلیل تماتیک مورد تحلیل قرار گرفت. ۸ تم اصلی از مصاحبه­ها کشف شد که عبارتند از: پدرسالاری فرهنگی، تنگنای روستایی، هنجار ازدواج زودهنگام، بزرگ­سالی نمایشی، نارضایتی انباشته، محدودیت اجتماعی و عدم اولویت تحصیل.

کودک­همسری پدیده‌ای است که تحت­تأثیر چندین عامل شکل­گرفته­است. ازدواج زودهنگام در بستر اجتماعی و فرهنگی مبتنی بر پدرسالاری شکل می­گیرد. در جامعه کوچک  که پدرسالاری و مردسالاری وجود دارد، دختران در جهت ایفای نقش زنانه که ب اساس نقش­های همسرداری، خانه داری و مادری تعریف شده­اند آموزش دیده و آموخته­اند که ایفای نقش زنانه خود را در امر ازدواج که نمایانگر زنانگی است نشان دهند. یکی از مهم­ترین دلایل ازدواج در سنین پایین، پدرسالاری و خواست و اراده پدر در ازدواج زود هنگام دختران است. پدرسالاری فرهنگی به عنوان یکی از دلایل کودک همسری در مطالعات  مورد توجه بوده است (حاجیلو و همکاران، ۱۴۰۰؛ مینا و کریمی خنجری، ۱۳۹۹).

زندگی در محیطی کوچک با بافت سنتی دختران را محدود به عرصه خصوصی می­کند. دختران نوجوان خود را در محیطی بسته و سنت­هایی قوام یافته می­بینند. نتایج با مطالعات   حاجیلو و همکاران، ۱۴۰۰؛ فاطیما، ۲۰۲۳؛ سابرامانی و همکاران، ۲۰۲۲؛ هادیاتی و همکاران، ۲۰۲۲؛ در رابطه با اهمیت عامل زیستن در روستا هم­سو است. مطابق با نظریه ویلیام گود، در مناطق شهری و توسعه­یافته به­دلیل مدرنیزاسیون ازدواج با تأخیر انجام می­گیرد؛ چرا که مدرن شدن سبب تغییر نگرش، فرصت تحصیلی و شغلی را برای خانواده­ها و خصوصاً زنان می­شود و با تغییر شیوه های زندگی و کاهش کنترل اجتماعی، ازدواج را با تأخیر انجام می­دهند.

تشکیل خانواده به­عنوان یک ارزش اجتماعی و تعریف ازدواج و تشکیل خانواده به­عنوان یک امر مهم اجتماعی، موجب­شده تا والدین و فرزندان، ازدواج را در اولویت قرار دهند. مهم ­رین دغدغه اغلب دختران نوجوان، ازدواج و مقدمات آن است. ازدواج سبب یافتن منزلت و کسب توجه و تأیید اطرافیان  می­شود. اگر دختری در سن مورد نظر ازدواج نکند مورد سرزنش قرا گرفته و در برخی موارد طرد می­شود. درنتیجه یکی از عامل های کلیدی ازدواج در سنین پایین، تقدم بخشی  اجتماعی و فرهنگی به ازدواج و  غلبه هنجار ازدواج زودهنگام است. چنانی و همکاران، ۱۴۰۱؛ و حاجیلو و همکاران، ۱۴۰۰؛ در مطالعات   خود نشان داده­اند که یکی از دلایل کودک­همسری تعصبات قومی و سنت­های قوی است. این یافته با مطالعات   فتائی و همکاران، ۱۴۰۱؛ نقی زاده و میرغفوروند، ۱۴۰۱؛ سابرامانی و همکاران، ۲۰۲۲؛ میترا و همکاران، ۲۰۲۰؛ راج و همکاران، ۲۰۱۹؛ همسو است.

ازدواج مانند هر پدیده و کنش اجتماعی، در بستر فرهنگی معین شکل­گرفته و تحول می­یابد. سن ازدواج و نحوه تصمیم­گیری آن، نیز از این زمینه جدا نیست. شرایط فرهنگی، اجتماعی روستا به گونه است که ازدواج ارزشی برتر داشته و دختران در همین زمینه فرهنگی وارد زندگی مشترک می­شوند. امروزه بر اثر رسوخ ارزش­های مردن، گسترش تحصیلات، امکان اشتغال زنان و دسترسی به اطلاعات فرامحلی و جهانی، عوامل فرازمینه­ای نیز بر کنش­ها مؤثر است. در اثر همین شرایط تغییراتی درحال رخ دادن است. به­نظر می­رسد خانواده ها از زمینه خاص زندگی خود در روستا فاصله می­گیرند، نوع نگاهشان به زمان مناسب برای ازدواج نیز تغییر خواهد کرد. البته ماندگاری شرایط فعلی بعید به­نظر می­رسد و هر یک از این شرایط پیامدهایی دارد.

پیشنهادهای کاربردی: ازدواج در سن مناسب، مقدمه موفقیت زندگی مشترک است. کلیشه‌های جنسیتی و انتظارات اجتماعی از جمله مواردی است که موجب می­شود پدیده کودک­همسری تداوم یابد. آموزش و سیاست­گذاری در زمینه سن مناسب ازدواج، مخاطرات ازدواج سنین پایین را کاهش می­دهد. شناسایی و آگاهی­بخشی با تأکید بر مناطقی که ازدواج در سنین پایین رواج دارد.

پیشنهادهای پژوهشی: پژوهش در مورد تفسیر والدین، بویژه پدران افراد دارای تجربه کودک همسری و همچنین مردانی که تمایل به ازدواج با دختران سنین پایین دارند، می­تواند ابعاد مهمی از پدیده را بگشاید.

محدودیت ­های پژوهش : به ­دلیل کوچک بودن روستا و نگرانی مشارکت­کنندگان از برچسب زنی، زمان زیادی صرف جلب رضایت دختران برای شرکت در مصاحبه شد. اغلب مشارکت­کنندگان دانش­آموز بودند و نبودن مکان مناسب در مدرسه برای مصاحبه موجب ناقص­ماندن مصاحبه و گاهی به ناچار تکرار مصاحبه شد.

کلیدواژه‌ها

موضوعات

عنوان مقاله [English]

Qualitative Inquiry of Contexts and Lived Patterns of Child Marriage from the Point of View Young Women

نویسندگان [English]

  • Hossein Afrasiabi 1
  • Hanie Mansouri Khosravi 2
  • Maryam Baarluoei 3

1 Professor of Sociology, Faculty of Social Sciences, Yazd University, Yazd, Iran.

2 Master student of Sociology, Faculty of Social Sciences, Yazd University, Yazd, Iran.

3 Ph.D of sociology, Yazd University, yazd, Iran.

چکیده [English]

Despite shifts in lifestyle and marital patterns, the practice of early marriage or child marriage persists, particularly in less populated and rural regions. The primary objective of this study was to investigate the lived experiences of adolescent females who enter into early marriages. The chosen approach to study is qualitative, employing the basic qualitative research method. The study included a sample of female participants aged 14 to 27 years residing in a village in the Yazd province. These individuals were married before the age of 18 and were selected for inclusion in the study using purposive and snowball sampling techniques. In order to gather data, a total of 13 female participants were engaged in semi-structured interviews. Subsequently, the data was subjected to thematic analysis methodology. During the analysis, it was found that eight primary themes can be used to define the experience of girls who enter into early marriages. These themes include cultural patriarchy, the prevalence of early marriage as a societal norm, challenges specific to rural areas, the symbolic transition into adulthood, the accumulation of dissatisfaction, social exclusion, and a non-priority of education. The primary factor contributing to the acceptance of early marriage among young girls as a social norm is the cultural emphasis placed by families on prioritizing marriage. The decision to enter into marriage can be understood and interpreted within the framework of cultural and social contexts.

کلیدواژه‌ها [English]

  • child marriage
  • early marriage
  • marriage
احمدی، کامیل.  (۱۳۹۶). طنین سکوت: پژوهشی جامع درباره ازدواج زود‌هنگام کودکان در ایران، تهران، انتشارات شیرازه.
اسدپور، عهدیه، کمالی، افسانه و سفیری، خدیجه.  (۱۳۹۸). فهم مسئله ازدواج در دوره کودکی از نگاه کودک-زنان ازدواج کرده خراسانی. بررسی مسائل اجتماعی ایران، ۱ (۱۰)، ۱۹۴-۱۶۷. [لینک].
افتخار زاده، سیده زهرا . (۱۳۹۴). تجربه زیسته زنان در ازدواج زود هنگام. پژوهش نامه مددکاری اجتماعی، ۳ (۱)، ۱۵۶-۱۰۸. [لینک].
حاجیلو، فتانه، آقایاری، توکل و علیپور آبدار، فریده.  (۱۴۰۰). علل زمینه­ساز کودک همسری  (مطالعه موردی زنان دارای تجربه زیسته مراجعه کننده به مراکز بهداشتی شهر تبریز)، زن و جامعه، ۱۲  (۴۸)، ۱۱۶-۱۰۶. [لینک].
حبیب­پور، کرم و سلحشور، عصمت.  (۱۴۰۱). مطالعه کیفی خشونت در بین کودک­همسران شهر چابهار: شرایط،استراتژی و پیامدها، بررسی مسائل اجتماعی ایران، ۱۳ (۱)، ۱۴۰-۱۰۵. [لینک].
ریتزر، جورج  (۱۳۸۰). نظریه هـای جامعـه شناسـی در دوران معاصـر ، متـرجم : محسن ثلاثی، تهران: علمی.
فتائی، مهری؛ مطلق، معصومه و آقاجانی مرساء، حسین.  (۱۴۰۱). مطالعه زمینه ها و پیامدهای کودک همسری در استان لرستان، پژوهشنامه مددکاری اجتماعی، 9 (۳۲) ، ۱۴۲-۱۰۵. [لینک].
فتحی، محمدرضا و رحمانی، جهانشاه.  (۱۳۹۴)، کاربرد نظریه یادگیری اجتماعی شناختی بندورا در خود تنظیمی و یادگیری، اولین کنفرانس بین المللی مدیریت، اقتصاد، حسابداری و و علوم تربیتی، ساری. [لینک].
فرهمند، مهناز؛ دانافر، فاطمه و پور ابراهیم آبادی، محبوبه.  (۱۳۹۹). واکاوی تجارب زناشویی کودک همسری:درهم آمیختگی عاطفی-فکری و بی قدرتی، پژوهش جامعه شناسی معاصر، ۱۷ (۹)، ۱۴۵-۱۱۵. [لینک].
کریمی، مریم و شجاعی، سامره.  (1394). بررسی رابطه بین رهبری پدر سالارانه و آوای کارکنان با تاکید بر نقش تعدیل کننده تسهیم دانش کارکنان شعب بانک صادرات استان گلستان، نشریه مدیریت سازمان های دولتی، 10 (2)، 41-21. [لینک].
مرکز آمار ایران (1402). گزارش وضعیت فرهنگی و اجتماعی ایران، بهار 1402، تهران: مرکز آمار ایران. [لینک].
مقدادی، محمد مهدی و جوادپور، مریم.  (۱۳۹6). تأثیر ازدواج زودهنگام بر سالمت جنسی کودکان و ساز و کارهای مقابله با آن، فصلنامه حقوق پزشکی، 11 (40)، 60-31. [لینک].
موسی‌پور، نعمت‌اله؛ فلاحتی، لیلا و مزینانی، مهدی.  (1397).  پدرسالاری فرهنگی؛ سیکی از مدیریت فرهنگی در نظام تربیت معلم ایران، فصلنامه تحقیقات فرهنگی ایران، 11 (4)، 88-55. [لینک].
مینا، محبوبه و کریمی خنجری، فرزاد.  (۱۳۹۹).  عوامل مؤثر بر ازدواج کودکان، جامعه شناسی سیاسی ایران، ۳  (۴)، ۲۶۶۸-۲۲۵۶. [لینک].
ناصری، عرفان و یزدخواستی، بهجت.  (۱۳۹۸) .بررسی عوامل جامعه شناختی مرتبط با عدم ازدواج مجدد زنان فاقد همسر، فصلنامه توسعه اجتماعی،14 (1)،۶۰-۳۱. [لینک].
نقی زاده، سمیه و میرغفوروند، مژگان.  (۱۴۰۱). دانش و نگرش مادران دختران نوجوان در مورد ازدواج زودرس، علل و پیامدهای آن، مجله حیات، 28 (2)، ۱۹۸-۱۸۴. [لینک].
هاوک، پل.  (۱۳۸۶). موفقیت در تربیت فرزندان ( از ۵ تا ۱۸ سالگی) با رویکرد عقلانی- عاطفی،  ترجمه ریاضی وارسی، تهران: رشد.