نوع مقاله : پژوهشی اصیل
نویسنده
پژوهشگر پسا دکترا دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
چکیده
مشارکت مدنی اقشار قومیتی در واسازی ردهبندیهای اجتماعی نقش قابل توجهی ایفا مینماید. در این راستا در پژوهش حاضر سعی شده است مشارکت مدنی زنان بختیاری با توجه به نظریات کارشناسان و متخصصان و خبرگان مورد مطالعه قرار گیرد.
مشارکت مدنی زنان زمینههای رشد گسترده را در فرایند توسعه فراهم کرده و مسایل و مشکلات جوامع در زمینه-های اقتصادی و اجتماعی را از طریق همیاری و اشتراک مساعی حل میکنند. علی رغم توسعه و گسترش ابعاد مختلف زمینههای اجتماعی، مشارکت مدنی در بین زنان بختیاری هنوز از جایگاه شایستهای برخوردار نیست. در این پژوهش با استفاده از روش تحلیل مضمون، بسترهای بازآرایی مشارکت مدنی زنان بختیاری شناسایی شدند. تحقیق بر اساس هدف از نوع کاربردی و از لحاظ ماهیت داده ها از نوع کیفی و نمونه آماری12 تن از زنان بختیاری که در این زمینه تخصص و دارای تجریه کافی بوده میباشد. اطلاعات بر اساس مصاحبههای نیمه ساختار یافته و مطالعه منابع و اسناد جمع آوری شدهاند. یافتهها نشان میدهد از میان 76 کد باز 29 مفهوم پایهای شناسایی شد که در 7 دسته مضامین سازمان دهنده قابل تقسیم بندی هستند. نتایج تحلیلها حاکی از این است که باید در بازآرایی و تجدید آرایش عوامل موثر بر مشارکت مدنی زنان بختیاری به توانمندسازی آنان و توجه به عدالت و برابری در ساختار اجتماعی توجه نمود و لزوم دستیابی به اهداف سیاستها و ساختارهای زمینهای مشارکت اجتماعی را برای زنان توسعه داد.
تازه های تحقیق
نقش زنان در پیشبرد فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی قومیتهای محلی بسیار حساس و حیاتی است. استعداد و توانایی زنان در مشارکتهای مدنی سبب پیشبرد و تعالی جامعه در عصر دانایی محور میشود. لذا هدف مطالعه حاضر بازآرایی مشارکت مدنی زنان بختیاری و بررسی موانع و پیشبردهای آن است. این مطالعه با استفاده از روش تحلیل مضمون و استفاده از نظرات 12 متخصص و خبره که دارای تجربه کافی در این زمینه هستند تهیه شد. درمجموع بر مبنای 76 شناسایی مفاهیم پایه به دست آمده برمبنای تحلیل مضمونی دادهها، 26 مفهوم پایهای شناسایی شد که اساس مدل پژوهش را تشکیل میدهند. این مفاهیم در 7 دسته شامل: عوامل زمینهای، عوامل انگیزشی، مسئولیتپذیری، عدالت، موقعیت اجتماعی، عوامل فرهنگی و عوامل مدیریتی بهعنوان مضامین سازمان دهنده موضوع پژوهش تقسیمبندی شدند.
توجه به عوامل زمینهای نشانهای از تفکرات نظاممند در مشارکت است، زیرا مشارکت ترکیبی از فرایندهای ترکیبی است. درحقیقت عوامل زمینهای ترکیبی از نظام وارههایی است که طبق آن مشارکتهای مدنی جهتگیری میشود. عوامل زمینهای آینه تمامنمای جهتدهی به جایگاههای تصمیمگیری، الگوهای بین آن عوامل، روابط آنها، تلفیق، جریان اطلاعات، سلسله مراتب و جایگاه آن عوامل است. پس باتوجه به اهمیت آن اگر در مشارکت مدنی زنان قومیتهای مختلف از جمله بختیاری تاکنون آنگونه که باید و شاید شاهد تحولی نبودهایم بخشی از آن مربوط به عوامل زمینهای موجود در این ساختار است که نیاز مبرم به ترمیم آن است.
توجه به موقعیت اجتماعی در مشارکت اجتماعی در قومیتها بایستی با احتیاط بحث شود. باتوجه به نتایج مطالعه عواملی چون سطح تحصیلات و وضعیت تأهل بر میزان مشارکت مدنی اثر میگذارد که با مطالعات قادرزاده و یوسفوند (1391) همسو است. اما این نکته را نیز باید در خاطر داشت که مشارکت زنان بختیاری عمدتاً جنبه خیرخواهانه و خانوادگی دارد لذا سواد میتواند چندان مهم نباشد.
توجه به عدالت و برابری نقشی است که در مورد اقلیتها بسیار جدی است. یکی از مصادیق آن توجه به برابری جنسیتی باتوجه به شرایط زن و مرد درنظرگرفته میشود. باتوجه به مردسالاری که در منطقه قوم بختیاری وجود دارد و همچنین کمی آگاهی و بیتفاوتی که زنان در امور مدنی نیز دارند؛ مردان سعی میکنند برحسب شرایط خویش، از ابزارهایی چون زنان بهرهگیرند تا به مقاصد خود دستیابند که با مطالعات رئیسی (1399) مطابق است. زنان بهدلیل سیطرگی مردان بر آنها، خود را در اختیار آنان میگذارند و نیز در جهت اهداف مردان، مشارکت میکنند. در نتیجه یکی از پیامدهای ساختار اجتماعی، سیاسی و فرهنگی بختیاری، ابزاری شدن زنان است که در همسویی با تبعیض جنسیتی مطرح میگردد. نه تنها زن بهعنوان الگو معرفی نمیشود بلکه بهعنوان فردی که منافع جمع و مردان تامین میکند، بهره گرفته می شود. درحقیقت از زنان در این منطقه، بهعنوان ابزاری برای مقاصد مردان استفاده میشود.
باتوجه به ماهیت مشارکت مدنی و عوامل فرهنگی، تلاش میشود در فضای کنش، این امر تبیین نظری شود که فرهنگ چه تأثیری در مشارکت دارد. از آنجا که فرهنگ امری است که با بلوغ فکری شکل میگیرد، فعال سازی کنشگر بر حسب منطقی خردمند انجام میگیرد. برای فعالسازی فرد دارای فرهنگ باتوجه به بلوغ ادراکی در کنش مدنی میتوان با مجاب کردن و اقناع فرهنگی، شخص را وارد کنش کرد. در نتیجه تحریک، تطمیع و تشویق در این فضا (فرد متاهل) تأثیری کمتری دارد. در نتیجه کنشگر با بلوغی فرهنگی که برخاسته از قدرت منطق و فکر است در عرصههای مدنی حضوری فعال مییابد.
برخورداری از مدیریتی فراگیر و یکپارچه و تمام شمول یکی از اصلیترین شروط برای تدوام مشارکت است که در هر جامعه از اساسیترین نیازهای اجتماعی محسوب میشود و افراد جامعه باید از آن برخوردار باشند. مدیریت شایسته تعبیری است معطوف به وضعیت اجتماعی، اقتصادی و سیاسی که حفظ کرامت انسانی و مسئولیتپذیری افراد جامعه را در قبال یکدیگر و ارتقای توانمندیها، از اهداف آن است.
آنچه قابل توجه است رشد قابل توجه نهادهای مدنی با علایق و دغدغههای متنوعی است که نمود آن در بین زنان بختیاری و مشارکت آنان است. درحقیقت نوعی جنسیت زدایی، در برگیرنده شدن و دموکراتیزه شدن نیز در نهادهای مدنی و در عرصههای عمومی جامعه درحال تقویت است. ان چه اهمیت این موضوع را دوچندان میکند پدیدار شدن تغییرات مذکور در بافت جامعه درحالگذار است که گفتمان شایستهسالاری بهجای مردسالاری تغییر پیدا کردهاست، ولی اثرات مرد سالاری هنوز باتوجه به ساختار آن در نوع بینش افراد پای برجای بوده و نقش آن در مشارکت زنان نمودی خاص دارد.
برای موضوع مشارکت مدنی زنان، مطالعات متعددی انجام و برنامهها و الگوهای مختلفی در دنیا تجربهشده اما چالش اصلی، عدم همپوشانی مطالعات، ارزیابی عملکرد مشارکتی، نقصان درک مشترک از مفهوم دقیق مشارکت و کمبود نظام جامع ارزیابی است. این مسئله در مورد زنان بختیاری مستثنی نیست و بایستی بهعنوان دغدغه اصلی در جهت حل آن کوشید.
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
Analysis of civil participation of Bakhtiari women (facilitators and inhibitors)
نویسنده [English]
Postdoctoral Researcher, University of Isfahan, Isfahan, Iran.
چکیده [English]
Civil participation ethnic groups plays a significant role in demolishing social classifications. In this regard, in the present research, an attempt has been made to study the civil participation of Bakhtiari women according to the opinions of experts.
Women's civil participation provides broad growth grounds in the development process and they solve the problems and problems of societies in economic and social fields through cooperation and shared efforts. Despite the development and expansion of various aspects of social fields, civil participation among Bakhtiari women still does not have a worthy position. In this research, using the method of thematic analysis, the platforms for the reorganization of the civil participation of Bakhtiari women were identified. The research is based on the purpose of the applied type and in terms of the nature of the data, it is of the qualitative type and the statistical sample is 12 Bakhtiari women who have expertise and experience in this field. Information was collected based on semi-structured interviews and the study of sources and documents. The findings show that among 76 open codes, 29 basic concepts were identified, which can be divided into 7 categories of organizing themes. The results of the analysis indicate that in rearranging and renewing the factors affecting the civil participation of Bakhtiari women, attention should be paid to their empowerment and attention to justice and equality in the social structure and the need to achieve the goals of policies and structures. It developed a field of social participation for women.
کلیدواژهها [English]