نوع مقاله : پژوهشی اصیل
نویسندگان
1 استادیار بخش حقوق خصوصی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه شیراز
2 حقوق خصوصی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه شیراز
چکیده
در این مقاله، «تأثیر روشهای جدید درمان ناباروری بر طلاق» با هدف رفع ابهام از بند «ده» از شروط ضمن عقد سند رسمی ازدواج، بر پایه فقه اسلامی و حقوق ایران مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. پرسش اصلی و بنیادین این است که اگر در ضمن عقد نکاح، شرط فرزند دار شدن درج شود و ضمانت اجرای آن برای زوجه، وکالت در طلاق قرار داده شود و پس از عقد، زوج توانایی بارداری زوجه به صورت طبیعی را نداشته باشد؛ اما این امکان به کمک شیوههای نوین پزشکی وجود داشته باشد، زوجه اختیار استفاده از حق طلاق را خواهد داشت؟ به گفته دیگر شرط باروری منحصر و محدود به روش-های طبیعی است یا باروری به کمک شیوههای نوین پزشکی نیز کافی میباشد؟ به نظر میرسد با توجه به متون فقهی و حقوق ایران، سنجهی بنیادین در شرط فرزندآوری، «امکان» و «قابلیت» فرزندآوری است؛ نه این که فرزندآوری به ناگزیر باید به صورت طبیعی باشد. بدین ترتیب، آن دسته از آراء دادگاهها که بیان داشتهاند فرزندآوری باید به صورت طبیعی باشد، با مبانی فقهی و حقوقی ناسازگاری دارند. خلاصه کلام این که در جهت کاهش چالش طلاق، باید گامهای محکمتری برداشته شود؛ نه این که قانونگذار و رویهی قضایی، خود زمینه ساز انحلال نکاح باشند. نتیجهی این تحقیق در صورت تبدیل شدن به رویه قضایی، موجب «تحکیم نهاد خانواده» خواهد شد.
تازه های تحقیق
بررسی و تحلیل «تأثیر روشهای جدید درمان ناباروری بر طلاق»، بیانگر وجود پیچیدگیهای متعددی از منظر فقهی و حقوقی بوده که منجر به صدور آرائی شده است که خالی از نقد نیستند. شرط فرزندآوری و یا به تعبیر فقیهان «استیلاد» که در بند ده از شروط ضمن عقد سند رسمی ازدواج نیز درج شده است، در رویه قضایی منحصر و محدود به روش طبیعی دانسته شده و باروری به کمک شیوههای نوین پزشکی را شامل نمیشود.
در این نوشتار، باتوجه به دلایل ذیل، این نتیجه حاصل شد که درصورتِ امکانِ درمان ناباروری با روشهای مدرن، زوجه امکان استفاده از طلاق با وکالت از زوج را نخواهد داشت.
1 : «قابلیت و توان باروری»، سنجه اساسی برای تحقق شرط فرزند دار شدن است و نه طبیعی بودن آن.
2 : با توجه به اطلاق شرط ضمن عقد نکاح، تفاوتی بین روشهای طبیعی و نوین نیست. «روشهای طبیعی» مصداق بارزِ بارداری از جنبه «وجودی» محسوب میشوند. در صورتی که انصراف لفظ به یک مصداق ویژه به دلیلی خارج از خود لفظ باشد، یعنی ناشی از سبب خارجی باشد، مانند غلبه وجودی برای یک مصداق، ایرادی در اطلاقگیری وجود ندارد.
3 : سیاست «طلاق حداقلی» و «پرهیز از طلاق غیرضروری» در ایران، زمینه ساز عدم انحصار بارداری به روشهای طبیعی است.
4 : با توجه به پیشینهی تاریخی موارد فسخ نکاح در مواد 1120 تا 1132 قانون مدنی، که در فقه امامیه ریشه دارد، معلوم میشود که بنای قانون گذار بر عدم گسترش موارد انحلال نکاح است.
5 : باید بین «لقاح» و «فرزندآوری» تفاوت قائل شد. درصورتیکه هر سه مرحله لقاح، پرورش و تولد فرزند در آزمایشگاه باشد، میتوان گفت فرزندآوری مصنوعی است؛ درحالیکه در بیشتر موارد چنین نیست.
6 : بارداری زوجه با روشهای نوین پزشکی، درصورتیکه مشکل از جانب وی باشد، عیب محسوب نشده و مانع فسخ است. این رهیافت میتواند پایه قیاس مستنبط العله به تنقیح مناط قطعی، برای باروری زوج با روشهای مدرن قرار گیرد.
7 : این سخن که «عرف» بارداری را منحصر به روشهای طبیعی میداند، تکیه بر مصداقهای قطعی و بیتوجهی به مصادیق دیگر است. هرچند مصداق یقینی از شرط باروری، روشهای طبیعی است؛ اما این انصراف، صرفاً بهعلت کثرت وقوع چنین مواردی است.
8 : عناوین موضوعات احکام شرعی به مصادیق طبیعی آن منحصر نیست. افرادی که با روشی «غیر طبیعی» متولد میشوند، تمام احکام نسبت و ارث و دیگر مباحث شرعی در خصوص ایشان اجرا میشود.
بدون تردید با پیشرفت علم، در چشم اندازی بلند مدت، روشهای نوین، به یک امر متداول تبدیل میشوند.
از طرف دیگر، در طول دوران درمان ناباروری، درصورتیکه سیر درمان، باعث مشقت زوجه شود، میتواند به استناد عسر و حرج خود را رها کند.
پیشنهاد میشود بند ده اصلاح شود؛ یعنی برای رفع ابهام، درصورتیکه نظر زوجه فقط بر طبیعی بودن بارداری و عدم استفاده از روشهای مدرن است، به صراحت در ضمن عقد قید شود.
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
The effect of new infertility treatment methods on divorce
نویسندگان [English]
1 Assistant Professor of Private Law Department, Faculty of Law and Political Sciences, Shiraz University
2 Private Law, Faculty of Law and Political Sciences, Shiraz University
چکیده [English]
In this article, "The effect of new methods of infertility treatment on divorce" has been analyzed with the aim of removing ambiguity from paragraph ten of the conditions while concluding an official marriage document with a link to Islamic jurisprudence and Iranian law. The main question is that if during the marriage, the condition of having
children is included and the guarantee of its fulfillment is included in the divorce, and after the marriage, the husband does not have a natural marriage, but this is possible.
With the help of new medical methods, will the wife have the right to use the right to divorce or not? In other words, is the condition of fertility by natural methods or is fertility with the help of medical methods sufficient? By descriptive-analytical method and by studying the jurisprudential texts and Iranian law and jurisprudence, it was concluded that the main criterion in the condition of childbearing is "possibility" and "ability" to have children, not that childbearing must be natural. As a result, those court rulings that have stated that childbearing must be natural are contrary to jurisprudential and legal principles.
کلیدواژهها [English]