The Effectiveness of Life Review Therapy on Loneliness and Resilience in Divorced Single Parent Mothers

Document Type : Research/Original/Regular

Authors

1 psychology department, psychology, ferdowsi uni, mashhad,iran.

2 Associate Professor of Ferdowsi University of Mashhad

3 Psychology, Islamic azad university of Torbat jam, Iran.

Abstract

The aim of this research was to determine the effectiveness of life review therapy on loneliness and resilience in divorced single parent mothers in 2016. In this research, an accessible sample of divorced single parent mothers in Mashhad city who had replied to the life review therapy request of the researcher was used. The research sample included 20 divorced mothers who were randomly assigned to the experimental group (10 persons) and control group (10 persons). The participants of the experimental group attended 10 sessions of 90 minutes of the life review therapy and participants of the control group did not receive any treatment. This research was a quasi-experimental pre-test, post-test design with a control group. The instrument in this current study were the loneliness questionnaire (UCLA) and Connor Davidson Resilience Scale.  Both groups completed questionnaires as pre-test and post-test. The results showed that group life review therapy was effective on reducing the loneliness (F=54/17,P<0001) and improving the resilience (P<0001 ,F=98/29 )) of divorced single parent mothers. Thus, life review therapy can be used as an effective and successful treatment in reducing loneliness and increasing the resilience of divorced single parent mothers and as adjunct therapy for other treatments.

Keywords

تأثیر درمان مرور زندگی بر احساس تنهایی و تاب‌آوری مادران مطلقه تک والد

 

راحله مهدویان فرد[1]          زهره سپهری شاملو[2]            هدی زاهد[3]

    چکیده

هدف این پژوهش، تعیین اثر درمان مرور زندگی بر احساس تنهایی و تاب‌آوری مادران مطلقه تک والد در سال 1395 بود. در این پژوهش از یک نمونه‌ی در دسترس مادران مطلقه تک والد در شهر مشهد استفاده شد که به فراخوان پژوهشگر برای درمان مرور زندگی پاسخ مثبت دادند. نمونۀ پژوهش شامل 20 نفر مادر مطلقه بود که به روش تصادفی در دو گروه آزمایش (10 نفر) و کنترل (10 نفر) جایگزین شدند. شرکت‌کنندگان گروه آزمایش در 10 جلسۀ 90 دقیقه‌ای، تحت گروه‌درمانی مرور زندگی قرار گرفتند و شرکت‌کنندگان گروه کنترل هیچ‌گونه درمانی دریافت ننمودند. طرح پژوهش از نوع پیش‌آزمون- پس‌آزمون با گروه کنترل بود. ابزار پژوهش عبارت بودند از: «مقیاس بازنگری شدۀ احساس تنهایی UCLA» و «مقیاس تاب‏آوری کانر- دیویدسون CD-RISC». هر دو گروه پرسشنامه‌ها را به‌عنوان پیش‏آزمون و پس‏آزمون پر نمودند. نتایج نشان داد که درمان مرور زندگی به شیوۀ گروهی در کاهش احساس تنهایی (F=54/17,P<0001) و افزایش میزان تاب‏آوری (P<0001, F=98/29) مادران مطلقه تک والد اثربخش بوده است؛ بنابراین می‏توان نتیجه گرفت درمان مرور زندگی می‏تواند در کاهش احساس تنهایی و افزایش تاب‏آوری مادران مطلقه اثربخش و موفقیت‌آمیز بوده و به‏عنوان درمان کمکی برای سایر درمان‏ها مورداستفاده قرار گیرد.

     واژگان کلیدی: درمان مرور زندگی، احساس تنهایی، تاب‏آوری، مادران مطلقه، تک والد

مقدمه و بیان مسئله

طلاق به پایان یک ازدواج قانونی که خود نیز به شکل قانونی انجام می‏شود اشاره دارد (واگنر[4]،2010.( روان‏شناسان و دیگر دانشمندان علوم اجتماعی معتقدند که طلاق اغلب دردناک‌ترین و آسیب‌زننده‌ترین رویداد برای خانواده‌های درگیر آن است (آماتو[5]، 2010). امروزه پدیدة طلاق در سطح دنیا رو به فزونی است و در کشور ما نیز میزان آن طی سال‌های اخیر افزایش یافته است. طبق آمار رسمی در ایران، شاخص نسبت ازدواج به طلاق در نه ماهه اول سال 1395، 9/3 بوده است، به عبارتی در مقابل هر 9/3 ازدواج ثبت‌شده یک طلاق به ثبت رسیده است و در مقایسه با سال 1394 که این شاخص 2/4 گزارش‌شده، 3/0 کاهش داشته است. از طرفی میزان این شاخص در نه‌ماهه اول 95 در استان خراسان رضوی 6/3 اعلام‌شده که نسبت به شاخص کل کشوری 3/0 کمتر است (سازمان ثبت‌احوال کشور، 1395).

طلاق در بسیاری از موارد، سبب فروپاشی شخصی، خانوادگی و اجتماعی می‏گردد و این امر در مورد زنان در مقایسه با مردان اثر تخریب‌کننده‌تری دارد (موسای[6]، 2011). صادق فسایی و ایثاری (1391) نیز در مطالعه خود مبنی بر تحلیل جنسیتی از زندگی پس از طلاق، به این نتیجه رسیدند که باوجوداین که چالش‌های زندگی پس از طلاق، هر دو جنس را متأثر می‏کند، اما در کل زنان به دلیل موانع جنسیتی، آسیب‌های اجتماعی بیشتری را پس از طلاق تجربه می‏کنند.

از سویی نتایج پژوهش کروزیر[7] و همکاران (2007، به نقل از اعظم آزاده و تافته، 1394) افزایش بیماری‌های روانی را در میان مادران مجرد نسبت به مادران متأهل نشان می‏دهد. درواقع علائم روان‏شناختی مانند پریشانی، افسردگی، تنهایی، خشم، پشیمانی، نداشتن کنترل در زندگی و درماندگی در این گروه از زنان تنها به واکنش حاد پس از تنش طلاق مربوط نمی‏شود، بلکه برای بسیاری از آن‌ها، این مشکلات عاطفی پس از جدایی نیز سال‌های متمادی ادامه می‏یابد (اون و بوث[8]، 2000؛ به نقل از میرزازاده، ثابت و برجعلی، 1397). عبدالخدیر و بیفولکا (2011) نشان دادند که در میان زنان مسلمان، مادران مطلقه نسبت به مادران غیر مطلقه در زندگی تجربه میزان بیشتری از استرس را دارند. برسلاو و همکاران (2014) نیز نتیجه گرفتند که طلاق با اختلالات روان‏شناختی افسردگی اساسی و سوءمصرف الکل رابطه مثبت دارد.

نتایج پژوهش ظفر و کوثر[9] (2014) نیز نشان می‏دهد که زنان مطلقه افسردگی، اضطراب، استرس، احساس تنهایی و اضطراب اجتماعی بیشتری را نسبت به زنان متأهل تجربه می‏کنند. نتایج پژوهش سیف (2004) نشان می‏دهد که طلاق در ایران نسبت به جامعه آمریکا افراد را به میزان بیشتری متحمل پیامدهای ناشی از آن می‏نماید و همچنین زنان مطلقه ایرانی بیش از مردان آسیب می‏بینند.

احساس تنهایی[10] نارسایی و ضعف محسوس در روابط بین فردی است که به نارضایتی از روابط اجتماعی منجر می‏شود (پونزتی[11]، 1990). فیچر و فیلیپس[12] (1982) تنهایی را برحسب تفاوت و شکاف مابین سطح مطلوب و سطح موجود روابط اجتماعی افراد با در نظر گرفتن جنبه‌های کمی و کیفی آن تعریف نموده‌اند. به نظر آن‌ها مبنای احساس تنهایی فاصله و شکاف بین آرمان‌های فرد (آنچه می‏خواهد) و دستاوردهای او (آنچه به دست آورده است) در روابط و صمیمیت‌های بین فردی است که هر چه این شکاف بیشتر باشد احساس تنهایی بیشتر خواهد بود. افرادی که به دلیل طلاق ارتباطات اجتماعی معنادار خود را از دست می‏دهند، در معرض خطر احساس تنهایی هستند. این احساس اگر طولانی‌مدت شود، عملکرد اجرایی را مختل می‏کند، زیرا منجر به عدم احساس اطمینان در مقابل تهدیدات اجتماعی می‏گردد (اولونی و لایر[13]، 2008). از سویی یافته‏ها نشان می‏دهند میزان احساس تنهایی در فرهنگ‌های جمع‌گرا، جایی‌که افراد مسئولیت‌های بیشتری به خاطر شکست‌های بین فردی مانند طلاق می‏پذیرند، بالاتر است (اندرسون[14]، 1999؛ به نقل از رحیم زاده و همکاران، 1390).

تاب‏آوری[15] به‏عنوان منبعی برای تسهیل چیرگی بر سختی‌ها، مشکلات، مقاومت در برابر تنش‏ها و از بین بردن اثرات روانی آن‌ها تعریف‌شده است (کایچتی و گرمزی[16]، 1993)؛ و مفهومی ست که تمرکز ما را از شکست خوردن در شرایط سخت به‌سوی رشد ویژگی‌های فردی و اجتماعی سوق می‏دهد (لی بن برگ و آنگار[17]، 2008؛ نقل از زارع و مهمان نوازان، 1394). درواقع تاب‏آوری نوعی ترمیم خود با پیامدهای مثبت هیجانی، عاطفی و شناختی است (ماسن[18]، 2001). مطالعات مختلف بر روی تاب‏آوری تأکید می‏کند که تاب‏آوری فراتر از برخورد با تجربیات آسیب‌زاست، بدین معنا که فرد قدرت بازگشت و رشد به شیوۀ مثبت در برابر شرایط نامناسب را دارد (کنات و دیویس[19]، 2014) و عامل مهمی در تعدادی از گروه‌های در معرض خطر و نقش میانجی بسیار مهمی در بروز بسیاری از اختلالات روانی محسوب می‏گردد (مایلنت[20] و همکاران، 2002). لازم است به لزوم توانمندسازی مادران مطلقه تک والد، به‏عنوان یکی از گروه‌های در معرض خطر که با مسائل فراوانی مثل فقر، ناتوانی و بی‌قدرتی درزمینهٔ امور اقتصادی خانواده مواجه هستند توجه شود (زارع و مهمان‌نوازان، 1394). همان‌طور که نامداری و نوری (1397) نشان دادند یکی از متغیرهای مهم در چگونگی رویارویی با چالش‌های زندگی مادران مطلقه تک والد پرورش و ارتقای تاب‏آوری ایشان است که سازگاری پس از طلاق را در آن‌ها افزایش می‏دهد.

راچمن[21] (1986؛ به نقل از کاظمیان،1391) پیشنهاد کرد که هرگاه حادثه‌ای تلخ و ناگوار مانند طلاق روی دهد، افراد باید در همان زمان و یا بعد در طول زندگی، به ارزیابی و جمع‌بندی آن رویداد اقدام کنند؛ اما به لحاظ ماهیت تلخ و بار عاطفی ناراحت‌کننده این‌گونه حوادث، اغلب افراد از تلفیق و یکپارچه ساختن آن‌ها خودداری می‏کنند که به این رفتار، بازداری شناختی گفته می‏شود (راچمن، 1980؛ به نقل از هرسک و موراتگلو[22]، 1999). باتلر[23] (1963) کسی بود که اولین بار اصطلاح مرور زندگی[24] را در مقالۀ خود ارائه کرد (مستل- اسمیت[25]و همکاران، 2007؛ به نقل از کاظمیان، 1391). وی مرور زندگی را کنش طبیعی و فرایند ذهنی عمومی تعریف می‏کند که در آن فرد تجربیات هشیار گذشته خود و به‌ویژه تعارضات حل‌نشده‌اش را فرامی‌خواند، به آن فکر می‏کند و مورد ارزیابی قرار می‏دهد و با هدف دستیابی به خودشناسی بیشتر در آن تعمق می‏کند. جنبه درمانی مرور زندگی از این لحاظ است که زنده شدن این تجارب و تعارضات، باعث ارزیابی مجدد، حل آن‌ها و درنتیجه انسجام و یکپارچگی شخصیت می‏شود (نورمن[26]، 1997؛ به نقل از هالند[27]، 2011). هایت و هایت (2007) بر این باورند که درمان مرور زندگی، دسته‌ای از تکنیک‌های روان‌درمانی با تمرکز بر یکپارچگی روانی تاریخچه زندگی فرد است. از مراجعان خواسته می‏شود خاطراتشان را بر اساس ساختاری مطابق با مراحل زندگی کودکی، نوجوانی، جوانی، میان‌سالی و ... . با جزئیات گزارش دهند. سپس شکست‏ها و ناکامی‌های زندگی با بازسازی شناختی به منابع و نقاط قوت بازتعریف می‏شوند. نتایج مداخلات درمان مرور زندگی عبارتند از: کاهش افسردگی، افزایش رضایت از زندگی، خود پذیری، پیوند طلبی، تخلیه هیجانی و ارتباط مجدد با خانواده و دوستان. بنابراین مرور زندگی در اصل یک فرایند درمانی اسـت کـه بـه بیـنش و درک بیشتر از خود همراه با تغییرات هیجانی، رفتاری و شناختی منجر می‏گردد (ویس[28]، 2010).

درمانگرانی که با رویکرد مرور زندگی کار می‏کنند باید از وجود دو عامل در طول درمان آگاهی داشته باشند: اول اینکه باید در محتوای بیان‌شده، تغییر مثبتی ایجاد کرد و دوم، اهمیت رابطه بین فردی مراجع و درمانگر که یک عامل ضروری در این درمان است (کتدرال[29]، 2004؛ به نقل از اسماعیلی، 2015). هدف از درمان مرور زندگی این است که به مراجع کمک شود تا از بازداری شناختی کم کنند و افکار مزاحم و ناخواسته و عواطف مربوط به حوادث منفی گذشته را مورد پردازش عاطفی قرار دهند. هدف دیگر، ایجاد موقعیتی است که طی آن مراجع و مشاور، معانی جدیدتر و ساختاریافته‌تری را برای تجارب گذشته و حال مراجع خلق کنند و به مراجع در جمع‌بندی موفقیت‌آمیز تجارب زندگی و کاهش اضطراب کمک شود. درمان مرور زندگی معمولاً با دیدگاه روان پویایی، مفهوم‌سازی می‏شود که طی آن مراجع به کمک درمانگر حوادث و تجارب را فراخوانی و منعکس می‏سازد؛ اما فنونی که طی درمان مرور زندگی استفاده می‏شود از رویکردهای گوناگونی گرفته شده است. این درمان شامل تفاسیر درمانگر و استفاده از تفاسیر جهت پردازش شناختی و عاطفی تجارب مراجع است. به‌طور خاص وظیفه درمانگر، اکتشاف هدایت‌شده تعارضات، تفاسیر همدلانه و تعابیر مثبت از حوادث و بررسی خطاهای شناختی مراجع است که به درک بهتر تجارب زندگی کمک می‏کند و باعث ایجاد خویشتن پذیری در وی می‏شود (هرسک و موراتگلو، 1999).

درمان مرور زندگی (LRI) تاکنون بیشترین کاربرد را در درمان بسیاری از اختلالات روانی سالمندان داشته است (رِکر و چامبرلاین، 2011؛ آکستین و کرن[30]،2010). مرکر و فورست میر[31] (2012؛ به نقل از مرکر و باچم[32]، 2013) بر این باورند که این درمان نه‌تنها بر روی افراد سالمند مؤثر است بلکه برای بسیاری از مراجعانی که در گروه‌های سنی دیگر می‏باشند نیز مفید است. درواقع در مقایسه اثربخشی درمان مرور زندگی بر افسردگی افراد جوان و بزرگ‌سال با سالمندان، هیچ‌گونه تفاوتی در میزان اندازه اثرها وجود نداشت. درواقع مراجعان بزرگ‌سالی که از یک بیماری مزمن مانند سرطان یا ایدز رنج می‏برند، به همان میزان افراد سالمند که با پایان زندگی‌شان روبرو هستند، از این درمان سود می‏برند (پینکوارد[33] و فورست میر، 2012).

ارزیابی‌های مختلف و مطالعات متعدد نشان می‏دهد که حتی کودکان و نوجوانان می‏توانند از این درمان بهره ببرند، به‌طور مثال این درمان برای کودکانی که از والدین زیستی خود جدا شده بودند (مرگنسترن[34]، 2011؛ به نقل از مرکر و باچم[35]، 2013) یا نوجوانانی که پیشینه مهاجرت داشتند اثربخش بوده است (​​زالپور، عابدین و حیدری، 2011). مرکر (2009) نیز در یک مطالعه موردی نشان داد که LRI در درمان اختلال استرس پس از سانحه مؤثر است. کاربرد این درمان در کار با بیماران دچار بیماری آلزایمر و زوال عقل و بیماران افسرده با کاهش توان شناختی روبه‌پیشرفت است (هایت و هایت، 2007). یک فرا تحلیل اخیراً نشان داد که LRI، اثرات مداخله قوی‌تری نسبت به خاطره پردازی[36] یا داستان‌نویسی[37] دارد (پینکوارد و فورست میر، 2012) و نیز اثربخشی بالای LRI به‌طور خاص در درمان دسته اختلالات افسردگی وجود داشت (همان منبع). همچنین این درمان برای درمان بیماران مبتلا به سرطان، در بیمارستان‏ها و در مراقبت‌های پایانی و همچنین در مراقبت‌های پایان زندگی سودمند بوده است (آیلر و گرایمز[38]، 2008).

مطالعات نشان می‏دهد درمان مرور زندگی احساسات افسردگی در بیماران سرطانی را کاهش و بهزیستی روانی و معنویت آن‌ها را افزایش می‏دهد (اندو، تسودا و موریتا[39]، 2007؛ اندو و همکاران، 2008).

این روش درمانی برای گروه‌های خاص نیز پیشنهاد شده است، ازجمله درمان اختلال استرس پس از سانحه پیچیده[40] در گروه بیمارانی که در کودکی مورد سوءاستفاده جنسی قرارگرفته‌اند (کلویتر، کوهن و کانن[41]، 2006) و درمان سوگ پیچیده[42] (شیر، بولن و نی میر[43]، 2011؛ به نقل از مرکر و باچم، 2013). نتایج پژوهش کلابین[44] و همکاران (2018) نیز حاکی از اثربخشی درمان مرور زندگی همراه با یادگیری مهارت‌های حافظه در مراقبت تسکین‌دهنده بیماران سرطانی است. در ایران نیز اسماعیلی (1389) نشان داد که این درمان بر کاهش اضطراب و نشانگان اختلال استرس پس از سانحه تأثیر دارد؛ و در پژوهشی دیگر (2015) به اثر ارتقاء بخش این درمان بر امید به زندگی زنان نابارور دست‌یافت. یافته‌های پژوهش کاظمیان (1391) نیز حاکی از تأثیر این درمان در کاهش اضطراب دختران نوجوان خانواده‌های طلاق بود.

شریف و همکاران (2018) نشان دادند مداخلات مرور زندگی در ارتقای کیفیت زندگی سالمندان اثرگذار است. در جامعه ما، با توجه به آمار روزافزون طلاق و به وجود آمدن خانواده‌های تک والدی که مادر سرپرستی فرزندان را به عهده می‏گیرد و توجه به این نکته که طلاق به‏عنوان یک رویداد استرس‌زا، سطح بالایی از آشفتگی روانی را برای مادران مطلقه ایجاد می‏کند، به نظر می‏رسد که روان‌درمانی یک اصل ضروری و لازم برای این گروه افراد باشد. تاکنون مطالعه‌ای درباره اثربخشی درمان مرور زندگی بر کاهش آسیب‌های طلاق مادران مطلقه انجام نشده است؛ اما ازآنجایی‌که طلاق پایانی بر یک زندگی زناشویی ست و مجموعه‌ای از تجربیات مثبت و منفی را برای فرد مهیا می‏سازد، این سؤال برای محقق مطرح می‏شود که آیا درمان مرور زندگی می‏تواند به یکپارچه‌سازی موفقیت‌آمیز تجربیات زندگی مادران تک والدی که طلاق را تجربه نموده‏اند کمک کند و با بازبینی تجارب زندگی و قالب دهی مجدد و بازسازی شناختی حوادث زندگی، فهم و درک فرد را از تاریخچه زندگی شخصی‌اش گسترش داده و این تغییر در شناخت‌های وی، احساسات بهتری را برایش فراهم کند و درنهایت در کاهش احساس تنهایی و افزایش تاب‏آوری مادران مطلقه‌ای که تک والد هستند مؤثر باشد؟ این پژوهش باهدف بررسی تأثیر درمان مرور زندگی بر احساس تنهایی و تاب‌آوری مادران مطلقه تک والد انجام شد و فرضیه‌های پژوهش عبارتند از:

1- درمان مرور زندگی بر احساس تنهایی مادران مطلقه تک والد مؤثر است.

2- درمان مرور زندگی بر میزان تاب‏آوری مادران مطلقه تک والد مؤثر است.

 

روش پژوهش

جامعه آماری، نمونه و روش اجرای پژوهش: طرح پژوهش حاضر به لحاظ روش از نوع نیمه آزمایشی و با طرح پیش‏آزمون- پس‏آزمون با گروه کنترل و به لحاظ هدف نیز از نوع کاربردی بود. جامعه پژوهش حاضر متشکل بود از تمام زنان مطلقه شهر مشهد که صاحب فرزند بودند. انتخاب نمونه پژوهش به شیوۀ در دسترس صورت گرفت. ملاک‌های پذیرش عبارت بودند از: سرپرست فرزندان بودن، سواد خواندن و نوشتن داشتن و سن بین30 تا 45 سال و علاقه‌مندی به شرکت در جلسه‌های گروه. 20 نفر به شیوۀ در دسترس انتخاب و به‌صورت تصادفی در گروه‌های آزمایشی و کنترل جایگزین شدند (10 نفر در هر گروه). میانگین و انحراف استاندارد سن زنان به ترتیب در گروه آزمایش 37 و 52/4 و در گروه کنترل 8/36 و 68/4 بود. برای تجزیه‌وتحلیل داده‏ها در سطح توصیفی از شاخص‌های میانگین و انحراف استاندارد و در سطح استنباطی از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. قبل از انجام مداخله، یک ارزیابی به‏عنوان پیش‏آزمون در هر دو گروه انجام شد و از آزمودنی‏ها خواسته شد تا پرسشنامه‌های احساس تنهایی و تاب‏آوری را تکمیل کنند. افراد گروه آزمایش 10 جلسه (هر هفته یک جلسه به مدت 90 دقیقه) تحت درمان گروهی قرار گرفتند و افراد گروه کنترل در لیست انتظار باقی ماندند. پس از اتمام جلسات هر دو گروه آزمایش و کنترل مجدداً پرسشنامه‌های احساس تنهایی و تاب‏آوری را تکمیل نمودند.

مقیاس بازنگری شدۀ احساس تنهایی (ULCA): این مقیاس توسط راسل، پیلاوو و کاترون[45] (1980؛ به نقل از بهرامی، سودانی و مهرابی زاده، 1389) و با توجه به مقیاس اصلی (UCLA) ساخته شد. ازآنجاکه در مقیاس اصلی احتمال سوگیری در پاسخ‌دهی وجود داشت، این کارشناسان در پی ساخت مقیاسی بازسازی‌شده و تازه برآمدند. مقیاس تازه دارای 20 ماده است که در آن نمرۀ فرد از جمع نمره‌های این 20 ماده به دست می‏آید. پایایی این مقیاس جدید، با شیوۀ باز آزمایی، 94/0 و با مقیاس اصلی دارای پایایی باز آزمایی 96/0، شایان مقایسه است. بهرامی، سودانی و مهرابی زاده (1389) در پژوهش خود، ضریب پایایی این پرسشنامه را با استفاده از روش آلفای کرونباخ و گاتمن، به ترتیب 95/0 و 95/0 به دست آورند. همچنین برای بررسی روایی مقیاس بازنگری شده احساس تنهایی، از روش روایی سازه استفاده نمودند و ضریب همبستگی میان این مقیاس و تعریف ارائه شده از احساس تنهایی 65/0 به دست آمد که در سطح 001/0 p< معنادار بود.

 مقیاس تاب‏آوری کانر- دیویدسون[46] (CD-RISC): برای سنجش میزان تاب‏آوری، از مقیاس تاب‏آوری کانر- دیویدسون (CD-RISC) استفاده شد. این پرسشنامه دارای 25 سؤال بوده و طیف پاسخگویی آن از نوع لیکرت است. نحوه امتیازدهی به این صورت است که به ترتیب از گزینه کاملاً غلط تا کاملاً درست نمرات 0 تا 4 تعلق می‏گیرد. برای به دست آوردن امتیاز کلی پرسشنامه، مجموع امتیازات سؤالات باهم جمع می‏شوند. این امتیاز دامنه‌ای از 0 تا 100 را در بر خواهد داشت. هر چه این امتیاز بالاتر باشد، بیانگر میزان تاب‏آوری بیشتر فرد پاسخ‌دهنده است و برعکس. نقطه برش این پرسشنامه امتیاز 50 است. به عبارتی نمره بالاتر از 50 نشانگر افرادی است که تاب‏آورند و هر چه این امتیاز بالاتر از 50 باشد، به همان میزان شدت تاب‏آوری فرد نیز بالاتر خواهد بود و برعکس. روایی (به روش تحلیل عوامل و ورایی همگرا و واگرا) و پایایی (به روش باز آزمایی و آلفای کرانباخ) توسط سازندگان آزمون در گروه‌های مختلف عادی و در معرض خطر احراز گردیده است (کانر و دیویدسون، 2003). نسخه فارسی این مقیاس توسط جوکار (1386) تهیه شده است. در پژوهش بشارت و همکاران (1386) روایی و پایایی این پرسشنامه مورد تائید قرار گرفته است (به نقل از حق رنجبر و همکاران، 1390). در پژوهش حق رنجبر و همکاران (1390) نیز پایایی پرسشنامه با استفاده از آزمون ضریب آلفای کرونباخ مورد آزمون قرار گرفت که آلفای 84/0 برای این پرسشنامه به دست آمد؛ بنابراین این ابزار از پایایی خوبی برخوردار است.

 

یافته‌ها

با توجه به اطلاعات به‌دست‌آمده از بررسی ویژگی‌های جمعیت شناختی آزمودنی‌ها، در گروه آزمایش 3 نفر (30%) دارای تحصیلات پنجم ابتدایی، 2 نفر (20%) سیکل و 5 نفر (50%) دیپلم بودند. به‌طور میانگین 2 فرزند داشتند. میانگین مدت تأهل آن‌ها 5/9 سال و میانگین مدت‌زمانی که از جدایی‌شان می‏گذشت 1/7 سال بود. در گروه کنترل نیز 2 نفر از آزمودنی‏ها (20%) دارای تحصیلات پنجم ابتدایی، 4 نفر (40%) سیکل و 4 نفر (40%) دیپلم بودند. میانگین تعداد فرزند، 9/1 بود. میانگین مدت تأهل آن‌ها 75/10 سال و میانگین مدت‌زمانی که از جدایی‌شان می‏گذشت، 3/6 سال مشخص شد. میانگین و انحراف استاندارد دو گروه آزمایش و کنترل در متغیر احساس تنهایی در پیش‏آزمون و پس‏آزمون در جدول 1 ارائه‌شده است:

جدول 1: میانگین و انحراف استاندارد گروه‏ها در پیش‏آزمون و پس‏آزمون در متغیر احساس تنهایی

پس‏آزمون

پیش‏آزمون

گروه

SD

M

SD

M

01/7

44/5

60/40

90/52

13/7

42/5

30/49

50/51

آزمایش

کنترل

 

تحلیل کوواریانس یک‌راهه بین گروه‏ها برای تعیین اثربخشی مداخله مرور زندگی بر احساس تنهایی آزمودنی‏ها اجرا شد. متغیر مستقل، گروه (آزمایش، کنترل) بود؛ و متغیر وابسته نمرات احساس تنهایی افراد پس از پایان مداخله بود. نمره‌های احساس تنهایی مشارکت‌کنندگان در اجرای پیش از مداخله به‏عنوان متغیر هم پراش در این تحلیل مورداستفاده قرار گرفت.

بررسی‌های مقدماتی برای اطمینان از عدم‌تخطی از مفروضه‌های بهنجاری، خطی بودن، همگنی واریانس‏ها و همگنی شیب‌های رگرسیون انجام شد. برای بررسی تساوی واریانس خطای دو گروه، از آزمون لوین استفاده شد. نتایج این آزمون نشان داد این پیش‌فرض در مرحله پیش‏آزمون و پس‏آزمون (79/1 = F1,18، 05/0p>) برقرار است. بررسی همگنی شیب ضرایب رگرسیون نیز نشان داد این پیش‌فرض (153/ 0= F1,16، 05/0p>) برقرار است. نتایج تحلیل کوواریانس مقایسه احساس تنهایی گروه‏ها در مرحله پس‏آزمون، پس از کنترل اثر پیش‏آزمون در جدول 2 ارائه‌شده است. با توجه به نتایج، تفاوت دو گروه در مرحله پس‏آزمون معنادار است (005/0 p<).

جدول 2: نتایج تحلیل کوواریانس مقایسه احساس تنهایی گروه‏ها در مرحله پس‏آزمون

منبع تغییرات

مجموع مجذورات

df

میانگین مجذورات

F

p

اندازه اثر (مجذور اتا)

پیش‏آزمون

54/83

1

54/83

27/2

15/0

118/0

گروه

61/645

1

61/645

54/17

001/0

51/0

خطا

75/625

17

81/36

 

 

 

کل

00/45177

20

 

 

 

 

               

میانگین و انحراف استاندارد دو گروه آزمایش و کنترل در متغیر تاب‏آوری در پیش‏آزمون و پس‏آزمون نیز، در جدول 3 ارائه‌شده است:

جدول 3: میانگین و انحراف استاندارد گروه‏ها در پیش‏آزمون و پس‏آزمون در متغیر تاب‏آوری

پس‏آزمون

پیش‏آزمون

گروه

SD

M

SD

M

52/10

25/13

30/76

80/56

15/14

37/24

30/38

90/44

آزمایش

کنترل

 

تحلیل کوواریانس یک‌راهه بین گروه‏ها برای تعیین اثربخشی مداخله مرور زندگی بر تاب‏آوری آزمودنی‏ها اجرا شد. متغیر مستقل، گروه (آزمایش، کنترل) بود؛ و متغیر وابسته نمرات میزان تاب‏آوری افراد پس از پایان مداخله بود. نمره‌های تاب‏آوری مشارکت‌کنندگان در اجرای پیش از مداخله به‏عنوان متغیر هم پراش در این تحلیل مورد استفاده قرار گرفت. بررسی‌های مقدماتی برای اطمینان از عدم‌ تخطی از مفروضه‌های بهنجاری، خطی بودن، همگنی واریانس‏ها و همگنی شیب‌های رگرسیون انجام شد. برای بررسی تساوی واریانس خطای دو گروه، از آزمون لوین استفاده شد. نتایج این آزمون نشان داد این پیش‌فرض در مرحله پیش‏آزمون و پس‏آزمون (95/2 = F1,18، 05/0p>) برقرار است. بررسی همگنی شیب ضرایب رگرسیون نیز نشان داد این پیش‌فرض (50/1= F1,16، 05/0p>) برقرار است. نتایج تحلیل کوواریانس مقایسه میزان تاب‏آوری گروه‏ها در مرحله پس‏آزمون، پس از کنترل اثر پیش‏آزمون در جدول 4 ارائه‌شده است. با توجه به نتایج، تفاوت دو گروه در مرحله پس‏آزمون معنادار است. (005/0 p<)

جدول 4: نتایج تحلیل کوواریانس مقایسه میزان تاب‏آوری گروه‏ها در مرحله پس‏آزمون

منبع تغییرات

مجموع مجذورات

df

میانگین مجذورات

F

p

اندازه اثر (مجذور اتا)

پیش‏آزمون

88/1216

1

88/1216

22/15

001/0

47/0

گروه

24/2396

1

24/2396

98/29

000/0

64/0

خطا

82/1358

17

93/79

 

 

 

کل

00/93055

20

 

 

 

 

 

بحث و نتیجه‌گیری

یافته‌های پژوهش حاضر نشان داد که درمان مرور زندگی سبب کاهش احساس تنهایی و افزایش تاب‏آوری زنان مطلقه تک والد شده است. در درمان مرور زندگی تجربه‌های شخصی افراد بازگو می‏شود، تجربه‌های منفی و مثبت مورد بازبینی قرار می‏گیرد. همان‌گونه که نتایج پژوهش اعظم آزاده و تافته (1394) نشان می‏دهد این‌گونه زنان تجارب تلخ گذشته خود را با استراتژی افسردگی پاسخ می‏دهند و پیش‌بینی آینده‌ای مبهم و تاریک در قالب نگرانی برای آینده فرزندان و احساس عدم توانایی در مداخله برای بهبود این وضع، با فشار روحی و کاهش احساس شادمانی در زندگی همراه است. این گروه از مادران تحت تأثیر ارزیابی منفی زندگی خویش، با همان نوع تفکر و کنش در برابر امور زندگی و کمیت و کیفیت روابط اجتماعی واکنش نشان می‏دهند و با این کار به احساس تنهایی و ناشادی خود در زندگی می‏افزایند. دینر و همکاران (1991؛ نقل از اعظم آزاده و تافته، 1394) نیز در نظریه تجربیات مؤثر خود بیان می‏دارند که احساس شادی و سلامت روان با ارزیابی کلی مثبت از زندگی و فراوانی برجسته‌ترین تجربیات تأثیرگذار و منحصربه‌فرد هر فردی مرتبط است. درمان مرور زندگی با تأکید بر تجربه‌های مثبت و برهه‌هایی از زندگی افراد که در آن زمان به رؤیایی مؤثر با مسائل زندگی پرداخته است، این فرصت را به ایشان می‏دهد که نسبت به داستان زندگی خویش احساس کنترل بیشتری داشته باشند و این حس کنترل به طبع خود سبب افزایش عزت‌نفس و احساس مؤثر بودن و مفید بودن و دور نگاهی مثبت‌تر نسبت به آینده به آن‌ها می‏دهد (لگراند[47]، 2011). درواقع این درمان به تغییر نوع نگاه و ارزیابی افراد از زندگی و تجارب خود اشاره دارد و به ایشان این توانمندی را می‏دهد که تجربیات حال و گذشته خود را از زاویه‌ای دیگر و از پشت لنزهایی نگاه کنند که تنها بر احساس شکست، ناکامی و احساس نا مؤثر بودن متکی نباشد. زمانی که این درمان به‌صورت گروهی انجام می‏شود، افراد با به اشتراک‌گذاری خاطرات خود با اعضای گروه و شنیدن آن‌ها و نحوه سازگاری و مقابله آن‌ها با مسائلی مشابه با آنچه خود تجربه کرده‌اند، به این نتیجه می‏رسند که در این مسیر تنها نیستند و از طرفی معنا بخشی این درمان به حوادث زندگی سبب تغییر ادراک شخصی و بازسازی شناختی شده و به سازگاری مؤثر آن‌ها با مسائلشان کمک می‏کند. باتلر (2002) براین باور است که بحران‌هایی مثل طلاق فرصتی برای رشد محسوب می‏شوند. وی مرور زندگی را یک فرآیند روانی عمومی و بهنجار جهانی می‏داند. وی عقیده دارد برخی از تأثیرات مثبت مرور نمودن زندگی یک فرد می‏تواند تصحیح نمودن اشتباهات گذشته، رفتن به‌سوی پذیرش زندگی سپری‌شده به‌جای احساس شکست داشتن و رسیدن به احساس غرور و منحصربه‌فرد بودن در رویارویی با سختی‌های زندگی و درنهایت هدف‌گذاری و ترسیم نقشه راهی برای مسیری روبه‌جلو را در برداشته باشد.

در پژوهش حاضر آنچه به نظر می‏رسد سبب کاهش احساس تنهایی و افزایش تاب‏آوری زنان مطلقه گردیده این است که درمان مرور زندگی با رویکردی معنوی موجب می‏شود تا فرد با بازبینی تجارب زندگی و بازسازی شناختی حوادث زندگی مفهوم و درک خویش از تاریخ زندگی شخصی‌اش را گسترش دهد که این امر به‌طور مستقیم بر احساسات فرد تأثیر می‏گذارد. با توجه به نتایج پژوهش می‏توان گفت زنان مطلقه به لحاظ عاطفی نیاز به حمایت و پشتیبانی زیادی دارند و به دلیل آن‌که در برخی موارد پس از تجربه طلاق انزوا را انتخاب می‏کنند و پیوندهای خانوادگی خود را کم می‏کنند، قرار گرفتن در فضای گروه‌درمانی و در میان افرادی باتجربه‌های یکسان، می‏تواند سبب شود که کمتر احساس تنهایی کنند. علاوه بر اینکه با توجه به همگن بودن افراد گروه در داشتن تجربه طلاق و سرپرستی فرزند(ان)، امکان بهره بردن از تجربه‌های یکدیگر، همدلی و درک شدن برای ایشان مهیا می‏شود.

وقوع مرور زندگی ذاتاً و فی‌نفسه یک فرآیند درمانی است که منجر به بینش و درک بیشتر از خود، همراه با تغییرات عاطفی، رفتاری و شناختی است که این امر به‌خودی‌خود سبب افزایش تاب‏آوری که طبق تعریف ماستن (2001؛ به نقل از سامانی، جوکار و صحراگرد، 1386) نوعی ترمیم خود با پیامدهای مثبت هیجانی، عاطفی و شناختی است، می‏شود. در حقیقت تاب‏آوری که بازگشتی به تعادل اولیه یا رسیدن به تعادل سطح بالاتر (در شرایط تهدیدکننده) است، سازگاری موفق در زندگی را فراهم می‏کند.

در پایان، این پژوهش با محدودیت‌هایی نیز روبه‌رو بوده است، که از آن جمله تصادفی نبودن روش نمونه‌گیری و احتیاط در تعمیم نتایج به جامعه مادران مطلقه تک والد است. همچنین نتایج این پژوهش قابل‌تعمیم به مادرانی که به دلایل دیگری ازجمله بیوه بودن، بیماری و یا زندانی بودن همسر به‌نوعی تک والد محسوب می‏شوند، نیست. گستردگی آسیب‌های فردی و اجتماعی ناشی از طلاق، گواهی است بر اهمیت مشاوره پیش از ازدواج و اهتمام در انتخاب آگاهانه همسر و پیشگیری از رویداد استرس‌زای طلاق.

قدردانی: از مرکز بنیاد کودک برای همکاری صمیمانه‌شان سپاسگزاریم.

 

 

 



[1] دانشجوی دکتری مشاوره، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه فردوسی مشهد

[2] دانشیار گروه روانشناسی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه فردوسی، مشهد (نویسنده مسئول) z.s.shamloo@um.ac.ir

[3] کارشناسی ارشد روانشناسی، دانشگاه آزاد، واحد تربت جام.

تاریخ دریافت: 14/07/1396                                      تاریخ پذیرش:06/03/1397

DOI:10.22051/jwfs.2020.17495.1582

[4]Wagner

[5] Amato

[6] Musai

[7] Crosier 

[8] Owen & Booth

[9] Zafar  & Kausar

[10] loneliness

[11] Ponzetti

[12] Fischer & Philips

[13] O’Luanaigh, & Lawlor

[14] Anderson

[15] Resilience

[16] Ciccheti & Gramzy

[17] Libenberg & Ungar

[18] Masten

[19] Cenat & Derivois

[20] Mylant

[21] Rachman

[22] Hirsch & Mouratoglou

[23] Butler

[24] Life Review

[25] Mastel-Smith

[26] Norman

[27] Holland

[28] Weiss

[29] Catherall

[30] Eckstein & Kern

[31] Forstmeier

[32] Bachem

[33] Pinquart

[34] Morgenstern

[36] reminiscence work

[37] story-telling

[38] Aylor & Grimes

[39] Ando, Tsuda & Morita

[40] Complicated PTSD

[41] Cloitre, Cohen & Koenen

[42] complicated grief

[43] Shear, Boelen  & Neimeyer 

[44] Kleijn

[45] Russell, Peplau, & Cutron

[46] Connor Davidson Resilience Scale

[47] Legrand

  1. Abdul Kadir, N. & Bifulco, A. (2011).Vulnerability, life events and depression amongst Moslem Malaysian women: comparing those married and those divorced or separated. Social Psychiatry and Psychiatric Epidemiology, 46, 853-862.
  2. Amato, P. (2010). Research on Divorce: Continuing Trends and New Developments. Journal of Marriage and Family.201. 72(3):650-66.
  3. Ando, M., Tsuda, A., Morita, T. (2007). Life review interviews on the spiritual well-being of terminally ill cancer patients. Support Care Cancer. 15(2):225-31.
  4. Ando, M., Morita, T., Okamoto, T., Ninosaka, Y. One-week short-term life review interview can improve spiritual well-being of terminally ill cancer patients. . Psychooncology, 17(9): 885-90.
  5. Aylor, A. L. & Grimes G. C. (2008). End-of-life review. American Journal of Hospice and Palliative Medicine, 25(3): 233–6. 
  6. Breslau, J., Miller, E.R., Sampson, N.A., Alonso, J., Andrade, L.H., Bromet, E.J., de Girolamo, G., Demyttenaere, K., Fayyad, J., Fukao, A., Gălăon, M., Gureje, O., He, Y., Hinkov, H.R, Hu, C., Kovess-Masfety, V., Matschinger, H., Medina-Mora, M.E., Ormel, J., Posada-Villa, J., Sagar, R., Scott, K.M., & Kessler, R.C. (2011). A multinational study of mental disorders, marriage, and divorce. Acta Psychiatrica Scandinavica, 124, 474-486.
  7. Butler R. (2002). Living With Grief: Loss in later life. Washington, D.C. Hospice Foundation of America.               
  8. Cenat, J.M., & Derivois, D. (2014). Psychometric properties of the Creole Haitian version of the ResilienceScale amongst child and adolescent survivors of the 2010 earthquake. Comprehensive Psychiatry, 55, 388-395.
  9. Ciccheti, D. & Gramzy, N. (1993). Milestone in the development of resilience. Dev Psychopathol, 5(2): 497-774.
  10. Conner, M. & Davidson, J.R.T. (2003). Development of a new resilience scale: the Conner- Davidson Resilience Scale (CD-RISC). Depression and Anxiety. 18:76- 82.
  11. Eckstein, D. & Kern, R. (2010).  Feminist readings of older women’s life stories. Journal of Aging Studies. 10(2): 58-68.
  12. Esmaeily, M. (2010). Study the efficacy of life review therapy by emphasis on the principles of ontology on reducing the symptoms of post-traumatic disorder. Quarterly Cultural Consultation. 1(2):1-20. (Text in Persian)
  13. Esmaeily, M. (2015). Efficacy of life review therapy with emphasis on Islamic ontology on life expectancy promotion in infertile women. Acta Medica Mediterranea, no 31, 1381-1385.
  14. Fischer, C. & Philips, S. (1982). Who is alone? Loneliness a Sourcebook of Current theory. Research and Therapy. Newyork; 22-30.
  15. Jokar, B. (2008). The mediating role of resilience in the relationship between general and emotional intelligence and life satisfaction. Contemporary Psychology, 2(2): 3-12. (Text in Persian)
  16. Haight, B. K. & Haight, B. S. (2007). The handbook of structured life review. Baltimore, Health Professions Press.
  17. Hagh Ranjbar, F; Kakavand, A. R; Borjali, A; & Barmas, H. (2011). Resilience and quality of mothers with mentally retarded children. Journal of Behavioral Sciences. 1(1): 177-187. (Text in Persian)
  18.  Hirsch, C.R., & Mouratoglou, V.M. (1999). Life review of an adult with memory Difficulties. International Journal of Geriatric Psychiatry, 14:261-265.
  19. Holland, D.S. (2011). The effects of life review on ego integrity versus ego despair in the geriatric population: A case study. Miami Institute of Psychology.
  20. Kazemian, S. (2012). The effect of life review on the rate of anxiety in adolescent girls of the divorced families. Knowledge & Research applied psychology. 13(1): 10-17. (Text in Persian)
  21. Kleijn, G., Lissenberg-Witte, B.I., Bohlmeijer, E.T., Steunenberg, B,, Knipscheer-Kuijpers, K., Willemsen, V., et al. (2018). The efficacy of Life Review Therapy combined with Memory Specificity Training (LRT-MST) targeting cancer patients in palliative care: A randomized controlled trial. A RCT testing the efficacy of LRT-MST targeting cancer patients in palliative care. 1-13.
  22. Legrand, J.C. (2011). The relationship between selected biographical characteristic and anxiety and depression of participants in a divorce workshop, Texas University.
  23. O’Luanaigh, C. & Lawlor, B.A. (2008). Loneliness and the health of older people. International Journal of Geriatric Psychiatry. 23(12): 1213–1221.
  24. Masten, A. S. (2001). Ordinary magic: Resilience processes in development. Am Psychol. 56(3): 227-238.
  25. Mearcker, A. (2009). Life review technique in the treatment of PTSD in the patients: Rational and Three single case studies. Journal of Clinical Neuropsychology. 8(3): 236-249.
  26.  Maercker, A. & Bachem,R. (2013). Life-review interventions as psychotherapeutic techniques in psychotraumatology.). Eur J Psychotraumatol. 4: 1-9.
  27. Mirzazadeh, R. Hosseinsabet, F. & Borjali, A. (2018). Effectiveness of forgiveness training on increasing positive emotions and empathy in divorced women on welfare. Journal of Women and Family Studies, 6(1): 133-147. (Text in Persian)
  28. Mylant, M; Ide, B; Cuaves, E. & Meehan M. (2002). Adolescent children of alcoholics: Vulnerable or resilient? Journal of the American Psychiatric Nurses Association; 8: 57-64.
  29. Musai, M. (2011). The relationship between divorce and economic-Social variables in Iran. British Journal of Arts and Social Sciences, 1(2): 89-93.
  30. Pinquart M, & Forstmeier, S. (2012). Effects of reminiscence interventions on psychosocial outcomes: A meta-analysis. Aging and Mental Health,16(5):541–558.
  31. Ponzetti J. (1990). Loneliness among college students. Family Relations, 22(2): 336-40.
  32. Rahimzade, S; Pooretemad, H. R; Asgari, A; Hojat, A. R. (2010).  Conceptual basics of loneliness: A qualitative study.  Evolutionary Psychology: Iranian Psychologists. 8(30): 123-141. (Text in Persian)
  33. Recker, A. & chamberlain, C. (2011). A controlled study of Imagery Rehearsal for chronic night mares in Assault survivors with PTSD. Journal of marital and family therapy, 31(1): 121-131.
  34.  Recker, A. & chamberlain, K, (2000) . Exploring existential meaning : Optimimizing human development across the life span . Thousand Oaks , CA:Stage Publications Inc.
  35. Sadeghi Fasayi, S. & Isary, M. (2012). Gender analysis of life after divorce. Woman in development and politics. 10(3): 5-30. (Text in Persian)
  36. Samani, S; Jokar, B; Sahragard, N. (2007). Resilience, mental health and life satisfaction. Iranian Journal of Psychiatry and Clinical Psychology. 13(3): 290-295. (Text in Persian)
  37. Seif, S. (2004). The differential study of outcome divorce rate in Iranian and American men and women. Family and Research; 1(1): 81-104.
  38. Sharif, F., Jahanbin, I.,  Amirsadat, A. &  Hosseini Moghadam, M. (2018). Effectiveness of Life Review Therapy on Quality of Life in the Late Life at Day Care Centers of Shiraz, Iran: A Randomized Controlled Trial. Int J Community Based Nurs Midwifery, 6(2): 136–145.
  39. Taghadosi, M; Fahimifar, A. (2014). The Effect of Life Review Therapy on Spiritual Approach on Quality of Life among Patients with Cancer. Bi-monthly Feiz Scientific Research. 18(22): 135-144. (Text in Persian)
  40. Wagner, V. (2010). Behavior symptomatology and an intervention approach with children of divorce in a school setting. Retrieved from: http://196.2183.35/bitstream/handle.
  41. Weiss, J.C. (2010). A comparison of cognitive group therapy to life review group therapy with adults. Dissertation abstract, West Virginia University, Morgantown, West Virginia.
  42. Zafar, N. & Kausar R. (2014). Emotional and Social Problems in Divorced and Married Women. FWU Journal of Social Sciences 18(1):31-35.
  43. Zare, H. & Mehman Navazan, A. (2015). The effect of encouragement on the promotion of general self-efficacy and the resilience of female headed households. Journal of Women and Family Studies. 3(1): 37-57. (Text in Persian)
  44. Zalpour, K., Abedin, A. & Heidari, M. (2011). The effectiveness of “autobiography review” and “hot seat” techniques in the form of group therapy on anger reduction in male adolescents with conduct disorder. Journal of Clinical Psychology, 2(3): 39–50.
6.     Azam Azade, M; Tafte, M. (2015). Narrative of Female Heads of Households from Barriers to Happiness (A Case Study of Female Heads of Households in Tehran). Journal of Women and Family Studies, 3(2): 33-60. (Text in Persian)
31.  Namdari, A. & Nuri, N. (2018). The role of perceived social support and reflection on women's reconciliation after divorce. Social Issues in Iran. 9(1):25-50. (Text in Persian)