Document Type : Research/Original/Regular
Authors
Iranian Academic Center For Education Culture and Research (A C E C R ) Mashhad
Abstract
The purpose of this research is to study the social capital of housewives living in an informal residence (Shahid Ghorbani neighborhood located in the District 4 of Mashhad).The survey population consisted of housewives living in this neighborhood of which 300 were selected as the research sample using cluster sampling method. Cognitive and structural dimensions of social capital were measured. The cognitive dimension includes interpersonal trust or trust in familiar individuals, social or generalized trust that is trusting strangers, and finally civil trust or trusting public organizations and agencies. The structural dimension involves women's formal and informal participation and their social relationship network (frequency, mode, and intensity). The results suggest that the status of women's trust in the three types of interpersonal, generalized and institutional trust is not considerable. Comparison participation in public and private spheres suggests that more than two thirds of women significantly participate in the public realm, while the majority of respondents have experienced private participation to a small extent. Women suffer a weak social relationship network and, respectively, interpersonal trust and informal participation are the most important variables explaining the women's social relations.
Keywords
تحلیل سرمایۀ اجتماعی زنانِ خانهدار
ساکن در سکونتگاه غیررسمی
(مطالعه موردی: محله شهید قربانی مشهد)
سیمیـن فروغ زاده[1] فرزانه رزاقیان[2] جواد براتی[3] سحر سلطانی[4]
چکیده
واژگان کلیدی: زنان،سرمایۀ اجتماعی،سکونتگاه غیررسمی،محله شهید قربانی،مشهد
سکونتگاه غیررسمی که این روزها بخش جداییناپذیری از محیط شهری است،بهعنوان چالشی فرا روی توسعه پایدار شهری قلمداد شده و همواره از بدو شکلگیری با مسائل مختلف درگیر بوده است.در بیشتر شهرهای درجهیک کشور، بیش از 15 درصد جمعیت در سکونتگاههای غیررسمی ساکن هستند که در این میان، شهرهای مشهد، تهران، اهواز، بندرعباس، چابهار،زاهدان و کرمانشاه از اهمیت بالاتری برخوردارند.شهر مشهد از یکسو دومین کلانشهر مذهبی جهان است و از سوی دیگر از حیث جمعیت و وسعت پس از تهران دومین شهری است که با چالش حاشیهنشینی مواجهه است(رهنما و توانگر،1387: 85).این شهر با جمعیت2.7 میلیون نفر در سال1390 مهمترین شهر حاشیهنشین کشور پس از تهران محسوب شد(امیر فخریان و همکاران،1391: 19).در مشهد۶۶ محله هدف سکونتگاه غیررسمی وجود دارد که در هشت پهنه متمرکز هستند و حدود نیمی از جمعیت مشهد یعنی یکمیلیون و دویست هزار نفر در سکونتگاههای غیررسمی این شهر سکونت دارند(اداره کل راه و شهرسازی خراسان رضوی).
تغییر وضعیت سکونتگاههای غیررسمی،نیاز به توسعه اجتماعمحور دارد.این نوع توسعه از طریق ارتقای ظرفیتهای فردی، خانوادگی و اجتماع محلی دستیافتنی است(محمدی،1387: 93).امروزه برای انجام این تغییر و تحول در اجتماعات محلی بر روی زنان و نسل دوم(فرزندان)تأکید میشود.یکی از عواملی که موجب میشود تا زنان بهطور توانمند در عرصههای مختلف اجتماع گام بگذارند، فرصتها یا سرمایههای آنهاست. برآیند مطالعات نظری نشاندهندۀ آن است که افراد سرمایههای اقتصادی[5]، اجتماعی[6] و فرهنگی[7] متفاوتی دارند که عمدتاً در روابط اجتماعی متبلور میشود و بر ابعاد مختلف زندگی انسان تأثیر میگذارد. در حال حاضر سرمایۀ اجتماعی، در مقایسه با سایر سرمایهها، اصل محوری برای دستیابی به توسعه است(صالحی و مهرعلیزاده،1384: 26). بطوریکه بولن در ولزجنوبی به این نتیجه رسید که سرمایۀ اجتماعی خمیر مایه اصلی توسعه محلهای است(بولن و اونی،1999: 97 ). لذا قبل از انجام هرگونه ظرفیتسازی و اقدام برای تغییر وضعیت، اطلاع از وضعیت سرمایۀ اجتماعی به عنوان بن مایۀ توسعۀ اجتماعی و فرهنگی مهم و ضروری است.
محله شهید قربانی(شیخ حسن)، یکی از سکونتگاههای غیررسمی در شمال شرق مشهد و در پهنه التیمور، واقع درمنطقه چهار شهری است. این منطقه1320هکتار وسعت دارد و با جمعیتی بیش از 246 هزار نفر(123 هزار زن و123 هزار مرد) و سکونت 184 نفر در هر هکتار بعنوان متراکمترین منطقه شهرداری مشهد بوده و 69 هزار خانوار دارد که طبق سرشماری سال1390، بعدخانوار این منطقه3. 6 گزارش شده است. تحلیل مصاحبههای عمیق و اولیه با تعدادی از زنان ساکن در این محله نشان داد، بخش عمدۀ رنج ساکنان ناشی از ضعف یا فقدان سرمایههای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است.
شرط تحقق توسعۀ پایدارمحلهای، توجه و شناخت سرمایۀ اجتماعی است و زنان عنصر سازنده و مهمی درشکلگیری سرمایۀ اجتماعی دیگر اعضای خانواده هستند. در این مطالعه، بعد عینی یا ساختاری سرمایۀ اجتماعی نمایانگر تعاملات و پیوندهای بین اعیانی است(مشارکت رسمیو غیررسمی و شبکه روابط از حیث بسامد و شدت و شیوه) و بعد ذهنی یا شناختی بیانگر تعاملات و پیوندهای بین اذهانی، چون اعتماد اجتماعی(بین فردی، تعمیم یافته و نهادی) است. سنجش علمی و آگاهی از کلیۀ ابعاد و کم وکیف سرمایۀ اجتماعی در بین زنانِ خانهدار، همچنین آگاهی از میزان تاثیر متغیرهای دیگر بر شبکه روابط اجتماعی به عنوان بنمایۀ اولیۀ سرمایۀ اجتماعی از این حیث اهمیت دارد که میزان آگاهی کارگزاران تغییر را برای چگونگی تغییر، ورود به میدان و تعریف گامهای اقدامپژوهی برای توسعۀ اجتماع محلی در سکونتگاههای غیررسمی، افزایش میدهد. سوالات تحقیق چنین است:
* کمیت و کیفیت سرمایۀ اجتماعی زنانِ خانهدار ساکن در محله شهید قربانی مشهد چگونه است؟
* آیا ابعاد مختلف سرمایۀ زنان (از حیث کم و کیف اعتماد، مشارکت و شبکه روابط ) با یکدیگر متفاوت است؟
* وضعیت شبکه روابط اجتماعی به عنوان بنیادیترین جزء سرمایۀ اجتماعی در بین زنان چگونه است و چه عواملی در تقویت آن تعیین کننده است؟
سرمایه و انواع آن
موقعیت افراد بر حسب حجم و نوع سرمایه آنها مشخص میشود و جایگاه آنان را ابتدا در خانواده و سپس در جامعه مشخص میسازد(بوردیو، 1380). با الهام از نظر بوردیو در هرمیدانی میان بازیگران یا گروههای اجتماعی چهار نوع سرمایه ردوبدل میشوند که عبارتند از سرمایه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و نمادین(فکوهی، ۱۳۸1: 300.( درخصوص رابطۀ بین انواع سرمایه، سرمایۀ اقتصادی درمقایسه با سرمایۀ فرهنگی و اجتماعی با سرعت بیشتری به سرمایههای دیگر تبدیل میشود. سرعت فرسایش و اضمحلال سرمایۀ اجتماعی به مراتب بیشتر از سرمایۀ اقتصادی و فرهنگی است و بالاخره سرمایۀ فرهنگی پابرجاترین و ثابتترین سرمایه است(بوردیو، 1992 : 119).
سرمایۀ اجتماعی
به نظر پیر بوردیو، جیمز کلمن و رابرت پاتنام، سرمایۀ اجتماعی از پیوندهای شخصی و تعامل بین شخصی همراه با مجموعهای از روشهای مشترک تشکیل شده است(فیلد، 1386: 28). به زعم بوردیو سرمایۀ اجتماعی بر روابط میان انسانها تمرکز دارد و رفتار و نگرش آنها را تحت تأثیر قرار میدهد و مانند شکلهای دیگر سرمایه، مولد است و دستیابی به هدفهای معینی را امکان پذیر میکند(شویره و فونتن، 1385 :38 ).
در تعریف بوردیو، سرمایۀ اجتماعی مجموعه منابع مادی یا معنوی است که به یک فرد یا گروه اجازه میدهدتا شبکۀ پایداری از روابط کم و بیش نهادینه شده برای آشنایی و شناخت متقابل را در اختیار داشته باشد(تاجبخش، 1384: 147).
به نظر پاتنام عناصر اصلی سرمایۀ اجتماعی، شبکهها، مشارکت، ارزشهای مشترک و اعتماد است(فیلد، 1386: 67). منظور از شبکهها، شبکه روابط و تعاملات موجود در سطح فردی میان افراد، درسطح گروهی میان گروهها، در سطح اجتماعی بین گروهها و در سطح ملی میان گروهها با یکدیگر، نهادهای رسمی و غیررسمی با یکدیگر و میان تمامی گروهها و نهادهای غیر رسمی با دولت است. ازنظر پاتنام، شبکهها در کنار سایر عناصر سرمایۀ اجتماعی میتوانند با تسهیل اقدامات هماهنگ، کارآمدی جامعه را افزایش دهند(تونکیس، 1388: 98). شکلگیری شبکهها و اثرگذاری آنها بر زندگی افراد و گروهها تنها ازطریق مشارکت اجتماعی تحقق مییابد. مشارکت اجتماعی به صورت تعهد مدنی و از طریق کنش جمعی، نقش خود را در ثبات سیاسی و رونق اقتصادی بازی میکند(پاتنام به نقل از تاج بخش، 1384: 98). اعتماد از عناصر مهم سرمایۀ اجتماعی است. پاتنام، پیوندهای اجتماعی متراکم را از بنیادهای ضروری اعتماد در جوامع پیچیده میداند. فوکویاما، اعتماد را انتظاری میداند که از رفتار منظم، صادقانه و همکاریجویانه مبتنی بر هنجارهای مشترک برمیخیزد(پاتنام به نقل از تاج بخش، 1384: 103). بنابراین، اعتماد تنها جزیی از سرمایۀ اجتماعی نیست، بلکه پیش شرطی برای شکلگیری آن نیز هست. کارآمدی و تداوم رابطهها و شبکهها بستگی به وجود اعتماد در میان اعضای آنها دارد. اعتماد بین شخصی یعنی افراد یک اجتماع، یکدیگر را مفید، صادق و با انصاف بدانند و منظور از اعتماد نهادی، مقبولیت، کارایی و محبوبیت دولت و نهادها و سازمانهای دولتی در بین مردم جامعه است(پاتنام، 1392 : 285).
سکونتگاههای غیررسمی، سرمایۀ اجتماعیو توسعه محلهای
پدیده اسکان غیررسمی از مهمترین مشکلات شهرهای بزرگ و تااندازهای شهرهای کوچک در حال حاضر ایران است(ایراندوست و همکاران، 1393: 43). امروزه برای تقلیل آسیبهای این نوع از سکونتگاهها، سیاست توانمندسازی در دستور کار است. این الگو از اواخر دهه1970، از جانب بنگاههای اصلی کمکرسانی بینالمللی بهویژه بانک جهانی و سازمان ملل متحد و موسسهی بینالمللی ایالاتمتحده(USAFD)[8]، اتخاذ شد و به توانمندسازی[9]مشهور شد. توانمندسازی، ایجاد چارچوبهای قانونی، نهادی، اقتصادی، مالی و اجتماعی برای افزایش کارایی اقتصادی و کارآمدی اجتماعی در توسعهی بخش مسکن فقرا است(پوق، 2005). رهیافتی نوین که دیگر مهندسی ساختمان و تزریق منابع مالی صرف راهگشا نمیداند بلکه مهندسی اجتماعی با حمایت و تسهیل بخش عمومی و سازمانهای غیردولتی و محلی و مشارکت فعال موردنظر است(هادیزاده بزاز، 1382: 37).
توانمندسازی ذیل رویکرد توسعه اجتماع محلی قرار میگیرد که شامل نیاز مبنا و دارای مبنا است. در دارایی مبنا، توسعه از درون و با مشارکت ذینفعان اتفاق میافتد و تأکید بر دموکراتیزه کرده جامعه از طریق تکثرگرایی سیاسی، تمرکززدایی مسئولیتها، درگیر ساختن سطوح محلهای، مشارکت آحاد مردم در زندگی اجتماعی و نهادینه شدن آن با توسعه نهادهای مدنی است و اساس اجتماعات محلهای را بر داراییهای آنها قرار میدهد(سین، 1998، به نقل از خاکپور، 1388: 66). در شناسایی داراییهای محلی، به قابلیتها و توانمندیهای ساکنان، انجمنها و نهادهای عمومی محلی توجه میشود که شامل سرمایههای کالبدی و مالی و اجتماعی(همان) است. در مقیاس محلهای، سرمایۀ اجتماعی منابعی است که از طریق حضور بالایی از اعتماد، عمل و کنش متقابل، هنجارهای مشترک رفتاری، تعهدات و تعلقات مشترک، شبکههای رسمی و غیررسمی و کانالهای مؤثر اطلاعات به وجود میآید(کی، 2006: 162). در مقابل، رویکرد نیاز مبنا، استحقاق را مبنای توسعه قرار میدهد. مردم بهعنوان افراد نیازمند تلقی میشوند. توجه صرف به نیازها و کمبودها است و دانش و ظرفیت اجتماع محلی برای حل مشکلات نادیده گرفته میشود(گرانت، 1991: 91).
علاوه بر رویکردهای فوق، نظریه بیسازمانی اجتماعی، شکلگیری سرمایۀ اجتماعی در محله را نشان میدهد. طبق آن تعاملات اجتماعی در محلات فقیر باعث ایجاد مجموعه فرهنگی متفاوت از جریان کار و اجتماع طبقه متوسط میشود که فرهنگ زاغهنشینی مینامند(، 2009، به نقل از موسوی و حسنپور، 1394). دیدگاه فقر شهری بهعنوان شاخهای از نظریه مذکور این ایده را طرح میکند که تمرکز اوضاع نامساعد اجتماعی و اقتصادی در محله با کاهش مشارکت و سرمایۀ اجتماعی همراه است(ترنی وهارکنت، 2007، به نقل از موسوی و حسنپور، 1394). بهگونهای که ساکنان این اجتماعات، معمولاً شبکههای اجتماعی محدودتری نسبت به ساکنان محلات توانگر دارند و بهندرت شامل افرادی میشوند که شاغل هستند(فرناندز و هریس، 1992، به نقل از موسوی و حسنپور، 1391). آنها سازمانهای رسمی کمتری دارند و بهندرت دسترسی به فرصت برای پیشرفت اقتصادی، آموزشی و اجتماعی را در سطح گروهها در اجتماعات طبقه متوسط و حاشیه شهر فراهم مینمایند(لیتل و ین، 1998، به نقل از موسوی و حسنپور، 1394). ساکنان این محلات، ازنظر سرمایۀ اجتماعی فقیرند و میزان مشارکت، اعتماد و شبکه روابط آنها اندک است و سرمایۀ اجتماعیشان به شبکههای کوچکی از دوستان و فامیل محدود میشود(استون و هیوز، 2002 :36 ).
جمعبندی نظری
فرض بنیادی مقاله آن است که سرمایه از عوامل مهم در توسعه اجتماع محلی است و همانگونه که کاهش سرمایۀ اجتماعی با اوضاع نامساعد اجتماعی و اقتصادی مرتبط است، بهبود و تقویت آن نیز به شرایط بهتر یک اجتماع کمتر توسعهیافته، کمک میکند. اهمیت این موضوع تا حدی است که سیاستهای توانمندسازی نیاز مبنایی که بهطور مستقیم و از بعد صرفاً اقتصادی عمل کردهاند، نتوانسته است ساکنان سکونتگاههای غیررسمی شهر را بهصورت پایدار، توانمند سازد. در این رویکرد، مردم افراد نیازمندی تلقی میشوند که برای رفاه خود همواره به کمکهای دولتی وابستهاند و خود را نیازمند کمک از سوی دولت میدانند. امروزه رویکرد توانمندسازی دارایی مبنا موردتوجه است که تمرکز خود را معطوف به مردم و داراییهای آنان میکند و از مشارکت ساکنان برای بهبود وضعیت منطقه، کمک میگیرد. طبق آن برای توسعه اجتماع محلی در سکونتگاههای غیررسمی باید بستر مناسبی برای تقویت سرمایۀ اجتماعی ساکنان فراهم شود.
بهبود و ارتقاء وضعیت سرمایۀ اجتماعی ساکنان، مستلزم شناخت اولیه از کم و کیف این سرمایه نزد افراد تأثیرگذار و ساکن در این اجتماع یعنی زنان است. این تحقیق متمرکز بر سنجش سرمایۀ اجتماعی (شبکه روابط اجتماعی، مشارکت و اعتماد) است. طبق نظریههای موجود، روابط و تعاملات اجتماعی شاخصترین مؤلفه سرمایۀ اجتماعی محسوب میشود. لذا تحقیق علاوه بر بررسی وضعیت اعتماد و مشارکت زنانِ خانهدار ساکن در محله شهید قربانی مشهد، به توصیف و تبیین بنیادیترین جزء سرمایه یعنی شبکه روابط اجتماعی آنها نیز میپردازد.
مرور پیشینه
در دهه اخیر تحقیقات فراوانی یا به مطالعه نظری کلیات مفهوم سرمایۀ اجتماعی، ابعاد و یا مقایسه دیدگاهها پرداختهاند و یا بر پایه تعاریف متفاوت، سرمایۀ اجتماعی گروههای مختلف اجتماعی را مورد بررسی تجربی قرار دادهاند. از حیث کمّی در باب اهمیت موضوع سنجش سرمایۀ اجتماعی طی سالهای اخیر در جامعه ایران، زکّی(1393)نشان میدهد طی سالهای1380تا1391، تعداد281 مقاله با موضوع سرمایۀ اجتماعی در مجلات علمی و پژوهشی تنها در یکی از پایگاههای اطلاعرسانی(جهاد دانشگاهی)به ثبت رسیده است. نیمیاز پژوهشهای سرمایۀ اجتماعی در ایران(54 درصد) بهتنهایی به سال 1389 تا 1393 اختصاص دارد. بررسی پیشینه نشان میدهد، سرمایۀ اجتماعی زنان در میان گروههای سنی مختلف و در جغرافیای متفاوت(شهر و روستا)، تاکنون بارها توصیف شده و یا تأثیرات آن بر موضوعات دیگر بررسی شده است. برخی از تحقیقات بر روی زنان روستایی بوده است (نظیر مطالعه پرنیان و همت، 1393؛نوری پور و همکاران، 1393؛رستمی و همکاران، 1392)و در برخی دیگر، زنان ساکن در شهر، جامعه آماری بودهاند(نظیر مطالعه قجری و علیخانی فردانبه، 1391؛ رئیسی و مقدس، 1390؛رفعت جاه و قربانی، 1390؛ زکی، 1394).
محققان در مطالعات خود از بررسی سرمایۀ اجتماعی زنانِ ساکن در سکونتگاههای غیررسمی غفلت نکردهاند. اما تعداد این مطالعات بسیار کم است. نظیر«تحلیل مشارکتپذیری زنان: ضرورتی در بهسازی سکونتگاههای غیررسمی(مطالعه موردی: محله آبک، منطقه یک شهر تهران)»(سجادی و سوری، 1391)که بر روی زنان30 سال به بالا انجام شد و نشان داد هرچه حس تعلق به مکان در میان زنان بالاتر باشد، میزان مشارکتپذیری آنان نیز بالاتر بوده، اما بالاتر بودن میزان مشارکتپذیری، به معنای بالاتر بودن سطح اقتصادی اجتماعی زنان نیست. در«سرمایۀ اجتماعی، توانمندسازی زنان حاشیهنشین و بازار کار شهری مطالعه موردی:جامعه زنان محلات اسکان غیررسمی تبریز»(خاکپور، 1394) نشان داد شد بین سرمایۀ اجتماعی جامعۀ زنان محلات اسکان غیررسمی تبریز و توانمندسازی آنها برای ورود به بازار کار و کارآفرینی مبتنی بر تعاونی مکان مبنا رابطه معنیداری وجود دارد. نقدی و زارع (1391) در«فرسایش سرمایۀ اجتماعی و مدیریت بحران در مناطق حاشیهنشین موردمطالعه زنان حاشیهنشین شهرک سعدی شیراز»به این موضوع اشاره کردند که از دلایل بروز مشکلات شهری، کمبود یا فرسایش سرمایۀ اجتماعی در محلات است. تاجبخش (1392) هم در« بررسی میزان سرمایۀ اجتماعی در بین حاشیهنشینان شهر ایلام»نشان داد بیشترین میانگین سرمایۀ اجتماعی مربوط به مشارکت اجتماعی (33. 62) و کمترین آن مربوط به روابط اجتماعی (18. 39) است.
بررسی سرمایۀ اجتماعی در سازمانهای بینالمللی هم اهمیت داشته است. به دلیل اهمیت توجه به توسعه امور زنان، این گروه در برنامههای ساماندهی حاشیهها و توانمندسازی که توسط سازمانهای بینالمللی اجرا میشود، یکی از گروههای اصلی است (نقدی، 1391) . نظیر مطالعات بانک جهانی در پایان دهه1990 و یا پیمایش ارزشهای جهانی که اینگلهارت در دهه1990 اولین مطالعه بینالمللی را در 43 کشور انجام داد. همچنین پیمایش جهانی سرمایۀ اجتماعی توسط نارایان و کسیدی در سال 1998و پروژه خانواده، سرمایۀ اجتماعی شهروندان که توسط استون و هیوز در استرالیا در سال 2002 برگزار شد (شارع پور، 1387) . در گزارش چالشهای حاشیهنشینی در نایروبی کنیا (2003) مشخص شد که زنان و کودکان بزرگترین قربانی هستند. زنان از آموزش، پایگاه اجتماعی پایینتر، ساعت کاری طولانیتر و تحرک کمتری نسبت به مردان برخوردارند (هابیتت، 2003) .
بهموازات مطالعات بینالمللی، پژوهشهای متعددی در خارج از کشور به بررسی سرمایۀ اجتماعی پرداختهاند. مور (1990) در پیمایش اجتماعی عمومی نشان داد شبکههای زنان و مردان ازنظر ترکیب متفاوت ولی ازنظر اندازه شبیه است. شبکههای مردان بیشتر شامل همکاران و دوستان و مشاوران و شبکههای زنان بیشتر ارتباطات فامیلی، همسایگی و خانوادگی است . پاتنام هم در کتاب«بولینگ یکنفره» (2001) که با هدف ترسیم کاهش سرمایۀ اجتماعی در آمریکا نوشته است، نشان میدهد زنان در مکالمات و فعالیتهای غیررسمی و انعطافپذیر، مشارکت میکنند. مردان تسهیل گرانی هستند که باعث اتفاق افتادن پدیدهها میشوند. درحالیکه پیوندهای اجتماعی غیررسمی بیشتر در بین زنان رایج است.
برخی از این پژوهشها هم به بررسی سرمایۀ اجتماعی در شهرها با نگاهی به توسعه محلهای پرداختهاند. نظیر نتایج تحقیقات در کانادا و آمریکا که نشان میدهد که سرمایه شرط لازم برای شکلگیری توسعه محلهای شهری است چون روابط و همبستگی محلهای را تسهیل کرده و دسترسی به منابع بیرونی را بهبود میبخشد (دل و ناومن، 2010: 5) بولن هم سرمایۀ اجتماعی را خمیرمایۀ اصلی توسعه محلهای میداند (1999) . فاکس و گرشمن (2000) نیز به این مسئله اشاره دارند که تجارب حاصل از ده پروژه توسعه روستایی در فیلیپین و مکزیک، به ایجاد محیط مناسب برای انباشت سرمایۀ اجتماعی به نفع فقرای روستایی منجر شده است. درمجموع بررسی پیشینه نشان داد تحقیق منتشرشدهای در خصوص کم و کیف سرمایۀ اجتماعی زنان در سکونتگاههای غیررسمی، وجود ندارد. تحقیق حاضر از این منظر که زنان را بهعنوان یکی از مهمترین گروهها برای ایجاد تغییر و توسعه محلی یاد محور مطالعه قرار داده، مهم تلقی شده و جدید است.
روش تحقیق
معرفی ابزار و شیوه نمونهگیری
روش تحقیق پیمایش و ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه بود که با انجام مطالعات اکتشافی (بررسی پیشینه تجربی داخلی و خارجی، مصاحبه عمیق با تعدادی از جامعه آماری) ساخته شد. پرسشنامهها با مراجعه پرسشگر به درب منازل پاسخگویان به شیوۀ انجام مصاحبه با زنانِ خانهدار ساکن دریکی از سکونتگاههای غیررسمی شهر مشهد (محله شهید قربانی) تکمیل شد. کلیه زنان خانهدار ساکن در محله شهید قربانی مشهد، جامعه آماری را تشکیل میدهند. روش نمونهگیری خوشهای مرحلهای و حجم نمونه با استفاده از فرمول حجم نمونه کوکران، 300 نفر محاسبه شد.
تعریف عملیاتی متغیرها
سرمایۀ اجتماعی بهعنوان یک سازه پیچیده و ترکیبی دارای ابعاد متنوعی است. در این تحقیق سرمایۀ اجتماعی چنین تعریف شده است.
جدول شماره 1- تعریف عملیاتی سرمایۀ اجتماعی
مضامین پرسشها |
مؤلفهها |
ابعاد |
انواع سرمایه |
|
درد دل کردن، پول یا وسیله قرض دادن، مشورت کردن، رازدار بودن، ضمانت وام برای اقوام، همسایه و دوست. |
بین فردی |
اعتماد |
شناختی (ذهنی) |
سرمایۀ اجتماعی |
سوءاستفاده مردم از یکدیگر، اطمینان از باز پس گرفتن وسیله یا پول قرض دادهشده، ترس از درد دل کردن با دیگری، اعتقاد به بدگویی و غیبت کردن مردم، اعتقاد به وجود افراد حامی در جامعه. |
تعمیمیافته |
|||
میزان واقعی و صادقانه بودن اخبار در تلویزیون، میزان برخورد عادلانه با سوءاستفاده کنندگان از پول مملکت، میزان انجام بهموقع کار در زمان مراجعه به ادارات، میزان اعتقاد به انجام کارها با پول و پارتی، میزان رفتار عادلانه با متخلفان، میزان اعتقاد به سودجویی بانکها و مؤسسات قرضالحسنه. |
نهادی |
|||
شرکت در آخرین انتخابات ریاست جمهوری، مجلس شورای اسلامی، خبرگان. |
رسمی |
مشارکت |
ساختاری (عینی)
|
|
شرکت در مجالس مولودی و عزاداری، روضهها و دورههای زنانه، ازدواج و ترحیم، عضویت در صندوقهای قرضالحسنه خانگی |
غیررسمی |
|||
تعداد دوستان نزدیک و صمیمی، تعداد رفتوآمد در طول یک ماه با دوستان و خانواده و همسایگان، تعداد افراد (دوست، اقوام و خانواده) در مواقع سختی (نیاز به پول، همفکری و. . ) . |
تعداد رابطه |
شبکه روابط اجتماعی
|
||
تعداد افراد به شیوه رابطه تلفنی در طول روز، مدتزمان صحبت تلفنی با افراد، تعداد افراد به شیوه رابطه حضوری در روز قبل. |
شیوه رابطه |
|||
دعوت به ناهار یا شام در خانه، همراهی در خرید، نگهداری فرزندان یکدیگر در مواقع ضروری، کمک مالی به یکدیگر در مواقع ضروری، همراهی در تفریح و گردش. |
شدت رابطه |
یافتهها
در این بخش ابتدا سیمای جامعهشناختی جامعه موردمطالعه معرفی میشود. پسازآن گزارشی از میزان و چگونگی وضعیت سرمایۀ اجتماعی ارائهشده و درنهایت شبکه ارتباطات اجتماعی زنان تبیین میشود.
ویژگیهای اجتماعی- جمعیتی
از مجموع289 نفر زن خانهدار ساکن در محله شهید قربانی مشهد، اکثریت متأهل (9/92 درصد) و مابقی مطلقه و بیوه بودند. نزدیک به نیمی از آنها (2/49 درصد) جوان بوده و زیر36 سال سن داشتند. گروهی که بین 37 تا 55 سال سن داشتند، 41 درصد نمونه را تشکیل میدهند. حدود6/60 درصد زنان بهغیراز خانهداری هنر دیگری نداشتند. در میان گروهی که خود را صاحب مهارت دیگری غیر از خانهداری میدانستند (40درصد) ، به ترتیب خیاطی، کاردستی، آرایشگری و قالیبافی رواج داشت. همسران جامعه موردمطالعه نیز عمدتاً صاحب مشاغل خدماتی بودند (8/55 درصد) . تعداد اعضای خانواده نیمی از پاسخگویان (1/54 درصد) بین سه تا شش نفر بوده و4/43 درصد نیز بین یک تا سه نفر عضو داشتند. حدود نیمی از زنان پاسخگو (4/57 درصد) عنوان کردند که کل هزینه ماهیانه خانواده اعم از خوراک و لباس و مدرسه بچهها و. . . بین پانصد تا یکمیلیون تومان است. در این مطالعه اکثریت (5/61 درصد) زیر ده سال در محله موردبررسی سکونت داشتند.
توصیف نتایج
سرمایۀ اجتماعی زنان
جدول«2»شاخص کمّی سرمایۀ اجتماعی را نشان میدهد و بیانگر آن است که کمترین میزان این متغیر21. و بیشترین آن 2. 89 است. متوسط سرمایۀ اجتماعی زنان 1. 48 (متوسط رو به پایین) است. انحراف معیار نیز بیانگر متوسط پراکندگی سرمایۀ اجتماعی زنان از میانگین 48/0 است.
جدول شماره2 - توصیف شاخصهای آماری" سرمایۀ اجتماعی زنان"
سرمایۀ اجتماعی |
میانگین |
انحراف معیار |
چولگی |
کشیدگی |
مینیمم |
ماکزیمم |
تعداد |
||
آمار |
خطای استاندارد |
آمار |
خطای استاندارد |
||||||
1. 48 |
48. |
22. |
141. |
20. |
281. |
21. |
2. 89 |
298 |
مطابق نمودار «1» اکثریت افراد موردمطالعه (42. 3 درصد) دارای حد متوسطی از سرمایۀ اجتماعی هستند. پسازاین گروه، یکسوم از زنان (34. 2 درصد) به میزان کم و یا خیلی کمی دارای سرمایۀ اجتماعی هستند.
نمودار شماره 1: نمودار میلهای"وضعیت سرمایۀ اجتماعی زنان (درصد) "
مقایسه ابعاد سرمایۀ اجتماعی
برای سنجش سرمایۀ اجتماعی، سه مفهوم اصلی یعنی اعتماد (بین فردی، تعمیمیافته و نهادی) ، مشارکت (رسمی و غیررسمی) و شبکه روابط اجتماعی
(فراوانی، شیوه رابطه و شدت رابطه) موردنظر بود. جدول«3» به مقایسه چگونگی وضعیت زنان از حیث سه بعد اصلی سرمایه یعنی اعتماد، مشارکت و شبکه روابط میپردازد. اکثریت زنان دارای حد متوسطی از اعتماد، مشارکت و شبکه روابط هستند. اکثریت (44 درصد) زنان اعتماد کم و یا خیلی کمی نسبت به دیگران دارند. در مقایسه با دو مؤلفه اعتماد و شبکه روابط، وضعیت زنان از حیث مشارکت تا حدودی مناسبتر است. بهطوریکه 30. 2 درصد از زنان به میزان زیاد و یا خیلی زیادی مشارکت رسمی و غیررسمی دارند.
برای پاسخ به این سؤال که«آیا سرمایه زنان از حیث کم و کیف اعتماد، مشارکت و شبکه روابط با یکدیگر متفاوت است یا خیر؟»، نتایج آزمون فریدمن[10] در جدول«3» نشان میدهد بالاترین میانگین رتبهای مربوط به احساس اعتماد زنان نسبت به دیگران و پایینترین میانگین مربوط به شبکه روابط است. با توجه به میزان خطای بهدستآمده (754. sig= ، 564. (chi-square =میتوان ادعا کرد تفاوت مشاهدهشده در سه بعد سرمایۀ اجتماعی (اعتماد، مشارکت و شبکه روابط ) ناچیز بوده و قابلیت تعمیم به جامعه آماری را ندارد.
جدول شماره3- مقایسه ابعاد سرمایۀ اجتماعی (درصد معتبر)
ابعاد سرمایۀ اجتماعی |
اعتماد |
مشارکت |
شبکه روابط |
خیلی کم |
10. 4 |
6 |
10. 1 |
کم |
33. 6 |
20. 8 |
25. 5 |
متوسط |
39. 6 |
43 |
40. 9 |
زیاد |
14. 8 |
25. 8 |
17. 8 |
خیلی زیاد |
1. 7 |
4. 4 |
5 |
جمع |
100 |
100 |
100 |
میانگین رتبهای |
2. 03 |
2. 01 |
1. 97 |
مقدار کی دو = 564. درجه آزادی =2 Sig= 754. |
جدول«4» نشان میدهد وضعیت اعتماد زنان در سه گونه اعتماد بین فردی، اعتماد نسبت به اطرافیان خود (اعتماد تعمیمیافته) و اعتماد نسبت به سازمانها چندان مساعد نیست. اکثریت زنان به میزان کم و خیلی کمی این سه نوع اعتماد را دارند. نتایج آزمون (330. sig= ، 848 . (chi-square = هم نشان میدهد وضعیت این سه گونه اعتماد یعنی بین فردی، تعمیمیافته و نهادی در میان زنان مشابه یکدیگر است و تفاوت جدی از این حیث وجود ندارد.
جدول شماره 4- مقایسه ابعاد اعتماد در میان زنان (درصد معتبر)
ابعاد اعتماد |
بین فردی |
تعمیمیافته |
نهادی |
خیلی کم |
23. 8 |
14. 4 |
39. 1 |
کم |
46 |
33. 2 |
24. 9 |
متوسط |
24. 5 |
37. 2 |
20. 5 |
زیاد |
4. 7 |
11. 4 |
12. 5 |
خیلی زیاد |
1 |
3. 7 |
3 |
جمع |
100 |
100 |
100 |
میانگین رتبهای |
1. 97 |
2. 02 |
2. 01 |
مقدار کی دو = 330. درجه آزادی =2 Sig= 848 . |
اعتماد بین فردی زنان در میان گروههای مختلف مورد سنجش قرار گرفت. بیشترین میانگینها به ترتیب متعلق به خانواده خود (2. 53) و اقوام نزدیک خود (2. 29 ) است. این در حالی است که اعتماد بین فردی زنان با همسایهها (0. 71) و دوستان (0. 73) از وضعیت مطلوبی برخوردار نیست.
جدول شماره 5- وضعیت اعتماد بین فردی زنان در گروههای اجتماعی مرتبط
گروههای مرتبط |
هیچ |
کم |
متوسط |
زیاد |
خیلی زیاد |
میانگین |
خانواده خود |
9. 4 |
14. 4 |
21. 8 |
22. 8 |
31. 5 |
2. 53 |
اقوام نزدیک خود |
14. 1 |
17. 1 |
20. 5 |
22. 5 |
25. 8 |
2. 29 |
اقوام نزدیک همسر |
33. 9 |
21. 5 |
16. 8 |
20. 1 |
7. 7 |
1. 46 |
همسایهها |
57. 7 |
23. 2 |
11. 4 |
5. 7 |
2 |
71. |
دوستان |
58. 4 |
22. 1 |
10. 1 |
6. 4 |
3 |
73. |
مقایسه دو عرصه خصوصی و عمومی مشارکت بیانگر آن است که بیش از دوسوم زنان (71. 1 درصد) به میزان زیادی در جامعه مشارکت رسمی دارند. این در حالی است که اکثریت زنان (58. 7درصد) به میزان کم وارد مشارکت غیررسمی. نتایج آزمون فریدمن هم نشان میدهد میانگین رتبهای مشارکت رسمی (1. 57) کمی بالاتر از مشارکت غیررسمی (1. 43) است و معناداری (024. sig= ، 5. 121 (chi-square =، بیانگر تعمیم این تفاوت به جامعه آماری است.
جدول شماره 6 - مقایسه مشارکت رسمی و غیررسمی در میان زنان (درصد معتبر)
ابعاد مشارکت |
رسمی |
غیررسمی |
خیلی کم |
14. 8 |
21. 1 |
کم |
14. 1 |
37. 6 |
متوسط |
0 |
32. 6 |
زیاد |
6. 1 |
8. 1 |
خیلی زیاد |
65 |
0. 7 |
جمع |
100 |
100 |
میانگین رتبهای |
1. 57 |
1. 43 |
مقدار کی دو = 5. 121 درجه آزادی =1 Sig= 024. |
منظور از شبکه روابط، فراوانی رابطه (تعداد) ، شیوه رابطه (حضوری و تلفنی) و شدت رابطه (عمق) زنان با دیگران (دوست، همسایه و خانواده) است. جدول«7»، مربوط به فراوانی روابط زنان با دوستان و همسایه و خانواده است. ملاحظه میشود کمترین میزان این متغیر صفر و بیشترین مقدار آن2. 73 است. متوسط فراوانی روابط زنان1. 27 (متوسط رو به پایین) است. انحراف معیار نیز بیانگر آن است که متوسط پراکندگی فراوانی روابط زنان از میانگین 49/0 است.
جدول شماره7 - توصیف شاخصهای آماری" فراوانی روابط زنان"
سرمایۀ اجتماعی |
میانگین |
انحراف معیار |
چولگی |
کشیدگی |
مینیمم |
ماکزیمم |
تعداد |
||
آمار |
خطای استاندارد |
آمار |
خطای استاندارد |
||||||
1. 27 |
49. |
18. |
141. |
18. - |
281. |
0 |
2. 73 |
298 |
مطابق نمودار «2» نزدیک به نیمی از زنان در نمونه مورد بررسی (42. 3 درصد) دارای حد متوسطی از رابطه با دوستان و همسایه و خانواده هستند. تنها 1. 4 درصد دارای روابط زیاد هستند.
نمودار شماره 2 : نمودار دایرهای"شاخص کیفی تعداد روابط زنان" (درصد معتبر)
از حیث شیوه رابطه نیز، نمودار «3» نشان میدهد بهاستثنای تعداد معدودی از زنان که هیچگونه رابطه تلفنی و حضوری با دیگران ندارند، اکثریت در طول روز با تعداد کمی (یک تا دو نفر) به شیوه حضوری و تلفنی رابطه دارند که دراینبین ارتباط بهصورت تلفنی بیش از حضوری (48 درصد در مقابل 35 درصد) است.
نمودار شماره 3 : نمودار میلهای"شیوه رابطه با دیگران در میان زنان" (درصد)
تبیین شبکه ارتباطات اجتماعی زنان
برای بررسی میزان سهم و تأثیر متغیرهای عمده تحقیق بر شبکه روابط اجتماعی زنان از روش تحلیل رگرسیون خطی[11] و روش پسرونده[12] استفاده شد. در این تحلیل متغیر وابسته، شبکه روابط اجتماعی زنان (شدت و فراوانی رابطه) است. متغیرهای مستقل عبارتند از سن، مدت سکونت در محل، بعد خانوار،
اعتماد بین فردی، اعتماد تعمیمیافته، سرمایه اقتصادی، مشارکت غیررسمی، مدرک فرهنگی (مدرک تحصیلی) ، دفعات مراجعه به اماکن فرهنگی، مهارت فرهنگی (دارا یا فاقد مهارت غیر از خانهداری) .
نتایج در جدول «11» نشان میدهد عملیات رگرسیون تا نه مرحله انجام شده است. از مجموعه ده متغیر مستقل، تنها دو متغیر مشارکت غیررسمی و اعتماد بین فردی در معادله باقی مانده است. این دو متغیر به میزان) 62/ . = (r با متغیر وابسته همبستگی دارند. ضریب تعیین حاصله نیز بیانگر آن است که حدود 39 درصد از تغییرات موجود در شبکه روابط اجتماعی زنان، تابع این دو متغیر است.
جدول شماره 11 - معرفی ضرایب همبستگی و تعیین در گام آخر[13]
Model (مراحل) |
R (ضریب همبستگی) |
R Square ( ضریب تعیین) |
Adjusted R Square (ضریب تعیین تصحیحشده) |
Std. Error of the Estimate (خطای برآورد) |
Durbin-Watson (آماره دوربین واتسون) |
9 |
. 622. |
387. |
380. |
57787. |
1. 433 |
جدول «12» به بررسی معناداری مدل رگرسیونی میپردازد که در اینجا صرفاً گام آخر گزارش شده است. نسبت میانگین مجذورات رگرسیون بر باقیمانده بالاست (000. , sig=54. 357= F ) . سطح معناداری بهدستآمده نیز به طرز معناداری قابلیت پیشبینی متغیر وابسته (شبکه روابط اجتماعی زنان) را دارد.
جدول شماره 12- نتایج آزمون معناداری رگرسیون در گام آخر |
||||||
Model |
Sum of Squares (مجموع مجذورات) |
Df (درجه آزادی) |
Mean Square (میانگین مجذورات) |
F |
Sig. |
|
9 |
Regression |
36. 303 |
2 |
18. 151 |
54. 357 |
000. |
Residual |
57. 436 |
172 |
334. |
|
|
|
Total |
93. 739 |
174 |
|
|
|
نتایج در جدول«13» همجهت و شدت تأثیر و یا سهم متغیرهای مستقل را بر وابسته نشان میدهد. دو متغیر مشارکت غیررسمی و اعتماد بین فردی تنها متغیرهای باقیمانده در مرحله آخر عملیات رگرسیون هستند. ضریب رگرسیون استاندارد بتا به این امر اشاره دارد که به ترتیب متغیرهای اعتماد بین فردی (بتا= 43/0) و مشارکت غیررسمی ( بتا= 26/0) به مرحله نهایی رسیده است و میتواند شبکه روابط اجتماعی زنان را پیشبینی کند.
جدول شماره 13- متغیرهای واردشده در معادله رگرسیون و ضرایب تأثیر آنها
Model |
Unstandardized Coefficients (ضرایب تأثیر استاندارد نشده) |
Standardized Coefficients (ضریب تأثیر استاندارد) |
t |
Sig. |
||
B |
Std. Error |
Beta |
||||
9 |
(Constant) |
910. - |
122. |
|
7. 473- |
000. |
شاخص کل اعتماد بین فردی |
078. |
012. |
439. |
6. 227 |
000. |
|
شاخص کل مشارکت غیررسمی |
058. |
015. |
265. |
3. 762 |
000. |
|
a. Dependent Variable: شبکه روابط اجتماعی زنان |
توسعه سرمایۀ اجتماعی شیوهای برای ظرفیتسازی اجتماعات شهری و بهویژه اجتماعاتی است که از محرومیت رنج میبرند. این تحقیق به شناسایی کم و کیف سرمایۀ اجتماعی زنان در دو بعد شناختی (ذهنی) و ساختاری (عینی) در یکی از سکونتگاههای غیررسمی مشهد پرداخت. بعد شناختی معطوف به کیفیت روابط افراد یعنی اعتماد و بعد ساختاری هم متمرکز بر شبکه روابط اجتماعی و مشارکتهای اجتماعی بود. یافتههای حاصل از پژوهش نگرانکننده است چراکه حکایت از وضعیت نامساعد سرمایۀ اجتماعی زنان در بعد شناختی یعنی اعتماد بین فردی، تعمیمیافته و نهادی دارد. بعد ساختاری هم که دربرگیرنده مشارکت رسمی و غیررسمی و شبکه روابط اجتماعی است، چندان مطلوب نیست.
تحلیل اطلاعات بهروشنی نشان داد، زنانِ خانهدار جوانان در ارتباط با خانواده، اقوام، دوستان و همسایه، اعتماد بین فردی قویتری دارند. اما نکته قابلتأمل آن است که بیشترین این اعتماد را زنان به ترتیب نسبت به خانواده خود (فرزندان و همسر) ، اقوام نزدیک خود (پدر و مادر و خواهر و برادر) ، اقوام نزدیک همسر (پدر و مادر و خواهر و برادر) ، همسایهها و دوستان دارند. این موضوع نشان میدهد که اعتماد بین فردی زنان عمدتاً درونگروهی است چراکه در درجه اول خانواده خود و اقوام نزدیک خود و همسر را پوشش میدهد و وضعیت اعتماد بین فردی در محله که عمدتاً در ارتباط با همسایهها و دوستان معنی پیدا میکند، بسیار ضعیف است. نتیجه احتمالی آن است که چون اعتماد بین فردی از نوع درونگروهی، بالا است و باعث طرد دیگران و مانع گسترش سرمایۀ اجتماعی خواهد شد. این موضوع با نظر فرناندز و هریس که در قالب رویکرد فقر شهری نیز نزدیک است که ساکنان این اجتماعات در مقایسه با سایر محلات دارای شبکههای محدودتری هستند و نظر استون و هیوز را هم تایید میکند که معتقد بود ساکنان این اجتماعات دارای شبکههای کوچکی از دوستان و فامیل هستند. بهزعم تونکیس هرچه ارتباطات جامعه بهخصوص ارتباطات بین گروهی بیشتر و منسجمتر باشد و درنتیجه آن اعتماد میان گروهی شکل بگیرد، جامعه به سمت عدالت خواهد رفت. اما نتیجه نشان داد زنان اعتماد و ارتباطات بین گروهی زیادی نسبت به دوستان و همسایهها ندارند و این نوع اعتماد بین فردی که صرفاً با خانواده خود و اقوام نزدیک وجود دارد، قطعاً برای ایجاد پیوندهای اجتماعی میان ساکنان در محله کافی نیست.
زنانِ خانهدار موردمطالعه دچار ضعف شبکه روابط اجتماعی هستند. اهمیت این موضوع از آن حیث است که سرمایۀ اجتماعی زاده روابط میان افراد است و در این شبکهها است که منابع و فرصت در اختیار افراد قرار میگیرد. اما نتایج نشان میدهد که زنان تا حد زیادی از این فرصت محروم هستند. در همین ارتباط از میان متغیرهای مختلف، سن، مدت سکونت درمحل، بعد خانوار، اعتماد بین فردی، اعتماد تعمیمیافته، سرمایه اقتصادی، مشارکت غیررسمی، مدرک فرهنگی (مدرک تحصیلی) ، دفعات مراجعه به اماکن فرهنگی، مهارت فرهنگی (دارا یا فاقد مهارت غیر از خانهداری) ، به ترتیب دو متغیر اعتماد بین فردی و مشارکت غیررسمی، مؤثرترین تبیینکنندههای شبکه ارتباطات اجتماعی زنان هستند.
علیرغم اینکه سرمایۀ اجتماعی بهمنزله دارایی محسوب میشود و راهحل مناسبی برای ساماندهی این محلات است، نکته حائز اهمیت آن است که موقعیت فرودست زنان در این سکونتگاه غیررسمی، وضعیتی را پدید میآورد که نتیجه آن افت سرمایۀ اجتماعی است. میتوان ادعا کرد که بنیادیترین جزء سرمایه یعنی روابط اجتماعی زنان با یکدیگر تنها در صورتی شکل میگیرد که در وهله اول پایههای اعتماد بین فردی (اعتماد به افراد آشنا اعم از خانواده، اقوام، دوستان و همسایه) و پسازآن زمینههای شکلگیری مشارکت غیررسمی تقویت شود چراکه اعتماد، بهعنوان شرط کلیدی برای موجودیت هر جامعه، همکاری را تسهیل میکند و پیششرط اصلی مشارکت در هر رابطه است. لذا راهبرد پیشنهادی، شبکهسازی و اعتمادسازی است. برای ایجاد و تقویت شبکه و اعتماد بین فردی، اقداماتی نظیر موارد زیر را میتوان انجام داد:
از طریق روابط اجتماعی، نهتنها جامعه اعضای جدید خود را برای ورود به جامعه و بازتولید خود آماده میکند، بلکه تمام اطلاعات انتقال مییابند و عناصر فرهنگی (هنجارها، ارزشها، باورها و. . . ) مصرف و بازتولید میشوند. به این منظور شبکهسازی و گسترش شبکههای روابط اجتماعی، روشی برای گرد هم آمدن زنانِ خانهدار است. کیفیت شبکه دربرگیرنده هنجارها (اعتماد، احساس اثربخشی، معامله بهمثل، پذیرش تنوع، همکاری) و اهداف مشترک است. هدف مشترک میتواند یک مشارکت اجتماعی، مدنی، اقتصادی و. . . باشد. ساختار شبکه هم شامل اندازه، فراوانی، تراکم و روابط قدرت است. این شبکهها صرفاً پیونددهنده نیستند بلکه از جنس متصلکننده باید باشند تا بتوانند زنانِ خانهدار را علیرغم تنوع قومی و خردهفرهنگی، به هم مرتبط کنند. لازمه شکلگیری این شبکه، وجود مکانی با اهداف مشترک و مبتنی بر نیاز جامعه است. مشکل اصلی ساکنان در این مناطق، اقتصادی و از جنس تأمین معاش است، لذا شبکههایی با اهداف اقتصادی و کسب منافع در بازه زمانی کوتاه و کسب منافع آنی برای زنان خانهدار، جذاب است. زمینه شکلگیری این شبکهها، طراحی و سازماندهی پروژههای تولید و کسبوکار و کارآفرینی است که میتواند شامل مهارت و حرفهآموزی، بازارچه خوداشتغالی، تمرکز بر مشاغل خانگی و. . . باشد. اجرای این شبکهها منوط به نقش تسهیلگر دولت و همکاری کارآفرینان و سرمایهگذاری آنها خواهد بود. قوانین هم باید طوری تدوین شود که مسیرهای سوءاستفاده را مسدود کند. با شکلگیری شبکهها، گروه به وجود میآید و کنش و وابستگی متقابل بین اعضاء اتفاق میافتد. درنهایت در فرایند تداوم رابطه و مشارکت، اعتماد پدید میآید.
افزایش آگاهی، مهارت زندگی و حقوق شهروندی، همچنین مدیریت روابط بین فردی در قالب برگزاری کلاس و کارگاه و. . . ضروری است. بخش عمدهای از مشکلات در شکلگیری بیاعتمادی نسبت به دوستان و همسایگان، ناشی از روابط بین فردی از نوع بیقاعده است. زمانی که روابط دچار ضعف شده و یا بیشازاندازه شدید باشد، دچار اختلال میشود که آسیبزاست. بنابراین ارتقاء آگاهی و مهارت افراد (زنان خانهدار) در کنترل روابط اهمیت دارد.
[1]. مربی پژوهش،عضو هیئت علمیسازمان جهاد دانشگاهی خراسان رضوی، مشهد،ایران
[2].نویسنده مسئول: استادیار،عضو هیئت علمیسازمان جهاد دانشگاهی خراسان رضوی،مشهد،ایران farzanehrazzaghian@yahoo.com
[3].مربی پژوهش،عضو هیئت علمیسازمان جهاد دانشگاهی خراسان رضوی،مشهد،ایران
[4] .مربی پژوهش،عضو هیئت علمیسازمان جهاد دانشگاهی خراسان رضوی،مشهد،ایران
تاریخ دریافت: 14/12/95 تاریخ پذیرش: 11/4/97
DOI: 10.22051/jwfs.2019.14462.1390
[5] Economic Capital
[6] Social capital
[7] Cultural capital
[8] United State Agency for International Development
[9] Enabling
[11] Linear
[12] Backward
[13] i. Predictors: (Constant), شاخص کل مشارکت غیررسمی, شاخص کل اعتماد بین فردی / j. Dependent Variable: شاخص شبکه روابط اجتماعی زنان