Document Type : Research/Original/Regular
Authors
1 department of education,S counselor
2 Professor
3 professor
Abstract
The proper functioning of family is an influential factor in the flourishing and progress of family members which ultimately results in the growth of society. Family educational interventions in all fields, especially in the field of performance, promote the mental, social and moral health of its members. The purpose of this study was to determine the effectiveness of teaching the indigenous model of happiness-based family on the function of family by using the semi-experimental pre-test post-test design with a control group (waiting list group) and a three-month follow-up. Among married volunteer teachers of Qom province, 30 teachers were selected and randomly assigned to the experimental and control group (waiting list group). The experimental group was then trained for nine ninety minute sessions in nine consecutive weeks under a training of the indigenous model of happiness-oriented family. In order to gather the research data, the Oxford Happiness Inventory (HOI), Family Assessment Device (FAD) and Symptom Checklist-90 (SCL90) were used. The results of mixed method MANOVA analysis with repeated measurements showed a significant difference between the mean scores of the pre-test and post-test of the experimental group and the waiting group (control group). Also scores in the follow-up phase had a relative stability that indicated the effectiveness of the mentioned intervention program. Based on this, it is concluded that the training program based on the indigenous model of happiness-based family may be used to make progress in the family's positive performance.
Keywords
اثربخشی آموزش مبتنی بر مدل بومی خانواده شادی محور
بر عملکرد خانواده
منصوره سادات چاوشی[1] سیده منور یزدی[2] سیمین حسینیان[3]
چکیده
عملکرد مناسب خانواده، عامل بسیار تأثیرگذاری در شکوفایی و پیشرفت اعضای خانواده است که درنهایت رشد جامعه را در پی خواهد داشت. مداخلات آموزشی خانواده در تمامی زمینهها بهویژه در حوزه عملکرد، باعث ارتقای سلامت روانی، اجتماعی و اخلاقی اعضای آن میشود.هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش مدل بومی خانواده شادی محور بر عملکرد خانواده بودکه با استفاده از طرح نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون _ پسآزمون با گروه کنترل و پیگیری سهماهه انجام شد. از بین فرهنگیان متأهل داوطلب استان قمتعداد 30 نفر انتخاب شدند و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل قرار داده شدند. سپس گروه آزمایش به مدت نه هفته متوالی، در نه جلسه نوددقیقهای، تحت آموزش مدل بومی خانواده شادی محورقرار گرفت. جهت جمعآوری دادهها از پرسشنامه شادکامی آکسفورد، پرسشنامه سنجش عملکرد خانواده و پرسشنامه سلامت روان استفاده شد. نتایج تحلیل مانوا از طریق روش آمیخته با اندازهگیریهای مکرر نشان داد که بین میانگین نمرات پیشآزمون و پسآزمون گروه آزمایش و گروه انتظار (گروه کنترل) تفاوت معناداری وجود دارد همچنین نمرات در مرحله پیگیری از ثبات نسبی برخوردار بودند که نشانگر اثربخش بودن برنامه مداخله مذکور هست. بر این اساس اینچنین نتیجهگیری میشود که از بسته آموزشی مبتنی بر مدل بومی خانواده شادی محور میتوان برای افزایش عملکرد مثبت خانواده استفاده کرد.
واژگان کلیدی: تأهل، خانواده شادی محور، عملکرد خانواده
مقدمه
خانواده[4]، یکی از مهمترین نهادهای جامعه و شکلدهنده شخصیت آدمی است به این دلیل که اولین نقطهای است که افراد در آن احساس و فکر و رفتار میکنند، یادمی گیرند و رشد مییابند. (کار[5]،2012). پارک و پترسون[6] (2006) در طی تحقیقاتشان اظهار داشتند برای ارتقاء توانمندیها، نیازمند بررسیهای بسیاری برای آموزش جامعه بهطورکلی و برای خانواده بهطور خاص هستیم چراکه خانواده مهمترین نهاد و زمینهای است که موجبات شیوههای مختلف اندیشیدن را فراهم ساخته، بافت اجتماعی برای رشد انسان را ایجاد کرده و پایه و اساس سلامت جامعه را نیز بر عهده دارد.
پرواضح است که چگونگی عملکرد خانواده، سلامت روانی، اجتماعی و اخلاقی اعضای خود را تحت تأثیر قرار میدهد. درواقع آنچه در درون خانواده جریان دارد، عامل کلیدی در ایجاد و تداوم سلامت فرد و جامعه است (اعزازی،1392). مطلوبیت، رضایت، خشنودی، کیفیت و عملکرد مناسب خانواده عامل بسیار تأثیرگذاری در شکوفایی رشد و پیشرفت اعضای خانواده و در دید وسیعتر شکوفایی جامعه است (اولیور و میلر،1994).
عملکرد خانواده[7]، بازتاب انعطافپذیری، ابقای مرزها، الگوهای رابطهای، تجربه خانواده مبدأ و بافت فعلی است و در صورتی بهینه است که حالتی انطباقی داشته و شامل ارتباطی خوب میان اعضای خانواده و سطح پایین تعارض خانوادگی باشد عملکرد صحیح خانواده در هر یک از مراحل مختلف زندگی زناشویی منجر بهسلامتی خانواده و در مقابل آن عملکرد ناسالم آن منجر به بروز عوارض و آسیبهای مختلف خانوادگی و ازجمله طلاق میشود (تامیلسون[8]،2010)
ابعاد عملکرد خانواده دربرگیرنده شش ویژگی است که بهوسیله توان اعضا در شناسایی و سازش با حوزه وظایف خانوادگی مشخص میشود که عبارت است از: 1) حل مشکل؛ بهمنظور حفظ عملکرد خانواده و حل مشکلات خانوادگی که عملکرد کامل خانواده را تهدید میکند. 2) آمیزش عاطفی که به میزان توجه و دغدغهمندی اعضای خانواده به فعالیتهای یکدیگر اشاره دارد. 3) نقشها؛ نقشها به الگوهای رفتاری اشاره دارد که بهوسیله اعضای خانواده به نمایش گذاشته میشود. 4) همراهی عاطفی است که به کیفیت واکنشهای عاطفی اعضای خانواده اشاره دارد. 5) ارتباط؛ تبادل اطلاعات بین اعضای خانواده میتواند مستقیم در هر زمان شناخته شود. 6) کنترل رفتار است که به حالتهای مختلف کنترل رفتار در موقعیتهای گوناگون اشاره دارد (دی و وانگ[9]،2015).
تحقیقات زیادی تأثیر عملکرد خانواده بر مؤلفههای گوناگون خانواده و بالعکس را موردبررسی قرار دادهاند.
اپن شاو[10] (2012) در پژوهش خود به رابطه بین عملکرد خانواده و انعطافپذیری خانواده و کیفیت زندگی مراجعین توانبخشی پرداخت. یافتههای پژوهش وی حاکی از آن است که عملکرد خانواده و پایداری خانواده نقش مهمی در کیفیت زندگی افراد کمتوان دارد. آلکرناوی[11] (2012) در پژوهش خود نشان داده است که پیشبینیکنندۀ اصلی عملکرد خانواده، رضایت زناشویی و ساختار خانواده است. بوی سن و بوسا[12] (2013) عملکرد خانواده و رضایت از زندگی و شادی را بررسی کرد. آنها نشان دادند که عملکرد بهتر خانواده بهطور قوی با شادی افراد و رضایت بیشتر زندگی ارتباط دارد. داشتن روابط خوب با خانواده برای رضایت از زندگی اعضای خانواده مفید است. علاوه بر این سطوح بالاتر پیوستگی (چگونگی نزدیکی اعضای خانواده به یکدیگر) و درجه انعطافپذیری خانواده بهطور مثبتی با شادی و رضایت از زندگی ارتباط دارد. همچنین نوع خانواده نیز اهمیت دارد. افراد در خانوادههای با عملکرد خانوادگی ضعیف یا شدید نسبت به افرادی که خانوادههای متعادل دارند شادی و رضایت از زندگی کمتری دارند. یافتهها بر اهمیت پویاییهای درون خانوادگی حمایتی و نقش آن در رشد رفاه فردی تأکید کرده است. جی یانگ، وانگ، زانگ و لیو[13] (2014) در پژوهش خود به بررسی عملکرد خانواده، رضایت زناشویی و حمایت اجتماعی در بیماران همودیالیزی و همسرانشان پرداختند. نتایج نشان میدهد که انطباقپذیری خانواده بهطور مثبت با حمایت درون خانواده که بیماران درک کردهاند و با حمایت عاطفی که همسرانشان درک کردهاند، ارتباط مهمی دارد. همچنین حمایت اجتماعی، انطباقپذیری را بهبود میبخشد. ماتجویک، جوانوویک و لازاری ویک[14] (2015) در پژوهششان به بررسی الگوهای عملکرد خانواده و شیوههای فرزند پروری در گروه نوجوانان با واکنشهای افسردگی پرداختند. نتایج نشان داد که عملکردهای سالم و حمایتی خانواده و به همان اندازه نقش مشارکت فعال پدران عامل بسیار مهمی در بهبود رشدی نوجوانان داشته است. کاسی موا و بیکتا گیرو[15] ا (2016) به بررسی توزیع عملکرد خانواده در تصور مردان و زنان پرداختند. با توجه به نتایج توزیع عملکرد مطلوب خانواده بین زن و شوهر ازنظر درک مفهوم عملکرد خانواده یکسان بود به این معنا که هردو بر این باور بودند که عملکردهای اقتصادی و حفاظت از خانه بر عهده مرد و حفظ جو روانی خوب در خانه از وظایف زن است. پژوهش نامنی، شفیعآبادی، دلاور، احمدی (1393) تلفیق دو روش خانوادهدرمانی راهحل محور و ساختاری را اثربخش ارزیابی و افزایش عملکرد خانواده را گزارش کردند. پژوهشهای اکحوان، سودانی، گچی (1394)، زارع، عباسپور و یوسفی (1394) و حسینی (1394) نیز نشان داد که آموزش مهارتهای زندگی بر عملکرد خانواده اثربخش هست. خالدی و عارفی (1394) آموزش مهارتهای ارتباطی را باعث افزایش عملکرد خانواده معرفی کردند. کیمیایی و گرجیان (1394) دریافتند که مشاوره زناشویی مبتنی بر کاربرد عملی الگوی مهارت ارتباط صمیمانه (PAIRS) منجر به بهبود عملکرد خانوادگی زوجهای دارای ناسازگاری زناشویی میباشند. پژوهش بختیاری (1394) آموزش مهارت حل تعارض بر عملکرد خانواده و کیفیت روابط زوجین را اثربخش ارزیابی کرد. سیدمحرمی، قنبری، اصغری (1395) نتایج مشاوره گروهی به روش ساختاری را بر عملکرد خانواده و رضایت زناشویی مثبت دیدند و مطالعه طولی واینی و گلدبرگ (2012)، نشان داد که خانوادهدرمانی ساختاری بر بهبود عملکرد خانواده اثربخش است.
خانواده شاد میتواند منشأ تأثیرات مثبتی در حیطههای مختلف خانواده ازجمله عملکرد خانواده باشد. با توجه به اثرات شگرف شادی در ابعاد مختلف فردی و اجتماعی آن از یکسو و نبود الگوی جامع خانواده شادی محور مبتنی بر فرهنگ بومی ایران از سوی دیگر، پژوهشگر حاضر بر آن شد تا طی پژوهشی کیفی و با استفاده از نظریه برخاسته از دادهها، مدل بومی خانواده شادی محور را استخراج کند. پژوهش مذکور از طریق مصاحبه با نوزده متخصص حوزه مشاوره خانواده و بیستویک خانواده شاد و بامطالعه متون داخلی و خارجی مربوط به عوامل شادی به شیوه مثلث سازی انجام گرفت؛ و درنهایت این مدل در ده محور تدوین شد که هر محور دارای طبقات و زیرگروههایی است. محورهای دهگانه این الگو شامل کیفیت روابط زوجینی، سبک والدگری، الگوهای شخصیتی، مهارتهای زندگی، نظام ارزشی، سرمایه سلامت مثبت، امنیت، نظام ساختاری خانواده، هوش هیجانی و ویژگیهای محیطی هست. سپس یک بسته آموزشی مبتنی بر این الگو برای نه جلسه نوددقیقهای طراحی شد (چاوشی،1397).
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر مدل بومی خانواده شادی محور بر عملکرد خانواده است. با توجه به هدف پژوهش فرضیه زیر تدوین گردید:
آموزش مبتنی بر مدل بومی خانواده شادی محور بر عملکرد خانواده تأثیر دارد.
روش پژوهش
روش پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیشآزمون _ پسآزمون با گروه کنترل و پیگیری سهماهه بود. جامعه پژوهش شامل کلیه فرهنگیان شاغل استان قم که با پر کردن پرسشنامه شادی آکسفورد حدنصاب نمره شادی را کسب نموده بودند. نمونه پژوهش حاضر بـر اساس نمونهگیری در دسترس از بین فرهنگیان شاغل انتخاب شدند. بر این اساس از طریق اتوماسیون اداری برای کلیه فرهنگیان استان قم فراخوانی داده شد تا افراد متأهلی که احساس میکنند شاد نیستند و تمایل دارند شادی را در خانواده خود ایجاد کرده و آن را افزایش دهند در جلسات آموزشی که به همین منظور تشکیل میشود شرکت نمایند. بعد از ثبتنام افراد داوطلب برای آنها آزمون شادی آکسفورد و آزمون 90SCL انجام شد. تعداد 30 نفر از داوطلبینی که در آزمون شادی آکسفورد نمره پایین شادی کسب کردند اما بر اساس آزمون 90 SCL دچار افسردگی شدید یا مشکل حاد روانی نبودند، انتخاب شدند و بهطور تصادفی 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه انتظار (کنترل) قرار گرفتند. میزان تحصیلات شرکتکنندگان فوقدیپلم، لیسانس و فوقلیسانس بود. سنشان بین بیستوپنج تا چهلوپنج سال و سن ازدواجشان از پنجتا بیست سال بود. همگی دارای فرزند بودند. تعداد فرزندان از یک فرزند تا سه فرزند متغیر بود. در این پژوهش داده پرتی نداشتیم چون نمرات اخذشده از آزمون عملکرد خانواده برای 30 نفر گروه آزمایش و انتظار (کنترل)، در دامنه عملکرد متوسط رو به پایین تا عملکرد بد قرار داشتند که از همه موارد استفاده شد.
پس از تعیین نمونه پژوهش و مشخص شدن گروههای انتظار (کنترل) و آزمایش، در مرحله پیشآزمون، آزمون عملکرد خانواده بر روی هر دو گروه اجرا شد. سپس گروه آزمایش تحت آموزش بسته مبتنی بر الگوی بومی خانواده شاد محور قرار گرفت (گروه لیست انتظار تحت آموزش این بسته قرار نگرفت). این آموزش در نه جلسه نوددقیقهای و در طی نه هفته متوالی انجام شد. بعد از اتمام دوره آموزشی، مجدداً برای هر دو گروه، آزمون عملکرد خانواده انجام شد. این آزمون بعد از گذشت یک دوره سهماهه برای هر دو گروه بهعنوان پیگیری اجرا شد. لازم به ذکر است که با توجه به معیارها و ضوابط اخلاقی، بعد از زمان پیگیری، برای افرادی که در گروه لیست انتظار بودند آموزش بسته مبتنی بر الگوی بومی خانواده شادی محور اجرا شد. برای تجزیهوتحلیل دادهها از روش آمیخته مانووا با اندازهگیریهای مکرر استفاده شد.
ابزار سنجش
در این پژوهش از سه پرسشنامه استفاده شد:
پرسشنامه شادکامی آکسفورد[16]: این آزمون در سال 1989 توسط آرگایل و بر اساس پرسشنامه افسردگی بک[17] ساختهشده است. این پرسشنامه 29 گویه چهارگزینهای دارد که توسط هیلز و آرگایل (2001) تجدیدنظر شده (مرادی و طاهری، 1393). پسازاینکه هر فرد در هر گویه یکی از گزینهها را انتخاب کرد امتیازات هر گویه باهم جمع میشود تا امتیاز کلی به دست آید. طریقه نمرهگذاری اینگونه است که نمره 1 تا 4 اختصاصیافته و دامنه نمرات هر فرد 29 تا 116 هست؛ که نمره برش در این پرسشنامه 57 است که نمرات بالاتر از 57 نشانه شادی است. آرگایل و همکاران پایایی پرسشنامه شادکامی آکسفورد را به کمک ضریب آلفای کرونباخ 90/0 و پایایی باز آزمایی آن را طی هفت هفته 78/0 گزارش کردهاند. در پژوهشی که توسط علی پور و آگاه هریس (1386) انجام دادند، همسانی درونی گویه های این پرسشنامه با نمره کل آن از روش الفا کرونباخ 91/0 گزارش شد. در پژوهش حاضر نیز ضریب همبستگی الفا کرونباخ برای نمره کل پرسشنامه 86/0 میباشد.
پرسشنامه سلامت روان (SCL90)[18]: فرم اولیه این پرسشنامه بهوسیلهی دراگوتیس، لیپمن و کووی (1973) طرحریزیشده است. آنها در سال 1984 پرسشنامه مذکور را مورد تجدیدنظر قرار داده و فرم نهایی آن را بانام فهرست تجدیدنظر شده علائم روانی تهیه نمودند. این فهرست شامل 90 گویه پنجدرجهای (هیچ، کمی تا حدی، زیاد و خیلی زیاد) است. شیوهی نمرهگذاری به این صورت است که نمرات حاصل از پاسخهای آزمودنی به کلیه گویه ها باهم جمع و بر تعداد کل گویه ها تقسیم و در 100 ضرب میشود. میانگین بیشتر از 300 گویای مشکل روانی جدی در فرد و میانگین بین 90 تا 200 دال بر قابلتوجه بودن مشکل فرد است. در تحقیق ناتالی (1970) ضرایب پایایی این آزمون با استفاده از روش باز آزمایی بین 78/0 تا 90/0 گزارششده است. مرعشی ضریب پایایی این آزمون را به روش توصیف بین 80/0 تا 93/0 و با روش آلفای کرونباخ بین 80/0 تا 93/0 گزارش کرده است (به نقل از باقری، 1393). روائی، این پرسشنامه در پژوهشهای زیادی در خارج و داخل مورداستفاده قرارگرفته و از روائی بالایی برخوردار بوده است. در این پژوهش همسانی درونی با روش کرونباخ 82/0 بهدستآمده است.
پرسشنامه سنجش عملکرد خانواده[19] (FAD): این پرسشنامه توسط اپستاین، بالدوین و بیشاپ[20] (1983) بر پایه مدل مک ماستر[21] تهیهشده است. این ابزار دارای 60 گویه است. الگوی مک مستر بر آن گروه از ابعاد کارایی خانواده متمرکز است که بیشترین تأثیر را بر سلامت جسمی و عاطفی اعضای خانواده نشان بدهد. این مدل شش جنبه از کارکرد خانواده را مدنظر دارد که شامل حل مسئله، ارتباط، نقشها، همراهی عاطفی، آمیزش عاطفی و کنترل رفتار هست که علاوه بر این ابعاد یک بعد عملکرد کلی را نیز در نظر گرفته که نمرهی آن شامل مجموع نمرههای ابعاد ذکرشده است. نمرهگذاری با استفاده از طیف لیکرت 4 درجهای که از نمره یک (کاملاً موافقم) تا نمره چهار (کاملاً مخالفم) انجام میپذیرد و گویه هایی که توصیفکننده عملکرد ناسالم هستند، نمره معکوس میگیرند. درمجموع نمرات بالاتر نشاندهنده عملکرد ضعیفتر خانواده و نمرات کمتر نشاندهنده عملکرد سالمتر خانواده است. پایایی این آزمون دارای ضریب آلفای کرونباخ 92/0 گزارششده است. یوسفی (1391) بر روی جامعه ایرانی ضرایب پایایی همسانی درونی ازجمله آلفای کرونباخ و تصنیف برای 60 گویه و 7 عامل طیف ضرایب مقدار 83/0 تا 82/0 اعلام کرد. در این پژوهش آلفای کرونباخ کل پرسشنامه 88/0 و برای خرده مقیاسهای آن بین 71/0 تا 89/0 بهدستآمده است.
بسته آموزشی مبتنی بر الگوی بومی خانواده شادی محور: هم چنانکه قبلاً ذکر شد از الگوی بومی خانواده شادی محور یک بسته آموزشی استخراج شد که بر اساس ابعاد هوش هیجانی، کیفیت رابطه زوجی، ساختار نظام خانواده، سبک والدگری و مهارتهای زندگی طراحی و برای آموزش در نه جلسه نوددقیقهای تدوین شد. انتخاب متغیرهای بسته آموزشی بر این اساس انجام شد: 1- متغیرهایی که قابلیت آموزش بهصورت گروهی را داشته باشند. 2- متغیرهایی که با توجه به در نظر گرفتن زمان امکان آموزش را دارا باشد 3 - متغیرهایی که بر اساس مصاحبه با متخصصان و خانوادههای شاد از درجه اهمیت بیشتری برخوردار بودند. محتوای هر یک از جلسات در جدول زیر آورده شده است.
جدول 1- بسته آموزشی مبتنی بر الگوی بومی خانواده شادی محور
جلسه |
اهداف جلسه |
محتوای جلسه |
اول |
جلسه توجیهی (آشنایی با موضوع و نحوه برگزاری جلسات) و آشنایی با ساختار خانواده
|
-آشنایی شرکتکنندگان با آموزشگر، اعضای دیگر، دوره و قوانین مربوط به آن -آشنایی اعضا با نظام ساختار خانواده شامل آشنایی با مفهوم نقش و انواع آن در خانواده -آشنایی با مفهوم زیر منظومهها و وظایف آنها -آشنایی با مفهوم قدرت و انواع قدرت -آشنایی با مفهوم مرز و انواع آن -ارائه تکلیف |
دوم |
کیفیت روابط زوجینی (بخش اول) |
- مرور کوتاه مطالب جلسه گذشته و بررسی تکلیف هفته قبل - بیان اهمیت ارتقای روابط زوجینی -آموزش مهارت برقراری ارتباط مؤثر - آموزش اصول دهگانه ارتباط سالم -ارائه تکلیف برای هفته آینده |
سوم |
کیفیت روابط زوجینی (بخش دوم) |
-مرور کوتاه جلسه گذشته و بررسی تکالیف هفته قبل -آموزش مهارت همدلی - تکنیکهای افزایش صمیمیت و افزایش تعهد نسبت به رابطه - آموزش تکنیک قدردانی - آموزش حل تعارض -ارائه تکالیف برای جلسه آینده |
چهارم |
آموزش هوش هیجانی (بخش اول) |
-مرور کوتاه مطالب جلسه گذشته و بررسی تکالیف هفته پیش - آشنایی با هوش هیجانی و تفاوت آن با IQ -آموزش زیربنای تفکر منطقی و غیرمنطقی بر اساس اصول ABC -آموزش خطاهای شناختی و نحوه به چالش گذاشتن آنها -آموزش تکنیک افزایش خوشبینی -ارائه تکلیف |
پنجم |
آموزش هوش هیجانی (بخش دوم) |
-مرور کوتاه مطالب جلسه گذشته و بررسی تکالیف هفته پیش - آشنایی با مراحل کنترل خشم -آموزش راهکارهای کوتاهمدت و بلندمدت کنترل خشم -آموزش مدیریت استرس - ارائه تکلیف |
ششم |
آموزش مهارتهای زندگی (بخش اول) |
- مرور مباحث جلسه قبل و بررسی تکالیف -اهمیت و فواید نظم و برنامهریزی در خانواده - آموزش برنامهریزی مؤثر در خانواده و شناسایی موارد برنامهریزی - آموزش مدیریت زمان در خانواده - ارائه تکلیف |
هفتم |
آموزش مهارتهای زندگی (بخش دوم) |
- مرور مباحث جلسه قبل و بررسی تکالیف انجامگرفته - بررسی دیدگاه زوجین در مورد مشکلات زندگی - آموزش رویکرد حل مسئله - آموزش مهارتهای تصمیمگیری فردی و خانوادگی - ارائه تکلیف |
هشتم |
آموزش والد گری مثبت (بخش اول) |
- مرور مباحث جلسه قبل و بررسی تکالیف انجامگرفته - بررسی چهار سبک مختلف فرزند پروری - تأکید بر سبک فرزند پروری مقتدرانه - آموزش ایجاد زیر منظومه والدینی مستحکم و مستقل برای تربیت فرزندان - ارائه تکلیف |
نهم |
آموزش والد گری مثبت (بخش دوم) |
- مرور تکالیف جلسه قبل شنایی با انواع نیازهای فرزندان در طول مراحل رشد آنان -آشنایی با ویژگیهای فرزندان در دورههای سنی مختلف و لزوم رفتار مناسب والدین متناسب با این دورهها - اهمیت مهارت پروری در فرزندان - آموزش نکات کلیدی و مهم در تربیت فرزندان - جمعبندی و اختتام جلسات |
یافتههای پژوهش
نتایج حاصل از این پژوهش در جداول ذیل آورده شده است:
جدول 2- آمار توصیفی مربوط به عملکرد کلی
گروه |
مرحله |
تعداد |
کمینه |
بیشینه |
میانگین±انحراف معیار |
لیست انتظار |
پیشآزمون |
15 |
23 |
36 |
90/2±60/30 |
|
پسآزمون |
15 |
23 |
36 |
14/3±87/30 |
|
پیگیری |
15 |
25 |
36 |
66/2±73/30 |
آزمایش |
پیشآزمون |
15 |
23 |
36 |
14/3±87/30 |
|
پسآزمون |
15 |
24 |
30 |
60/1±87/26 |
|
پیگیری |
15 |
23 |
30 |
20/2±53/25 |
جدول 2 فراوانی، کمینه، بیشینه، میانگین و انحراف معیار متغیر عملکرد کلی را به تفکیک دو گروه لیست انتظار و آزمایش نشان میدهد
بهمنظور مقایسه عملکرد کلی در دو گروه آزمایش و گروه لیست انتظار از آزمون آنالیز واریانس با اندازههای تکراری استفادهشده است از پیشفرضهای این آزمون همگنی واریانسها و همچنین همگنی ماتریس کوواریانس هست که بدین منظور از آزمون لون و آزمون باکس استفادهشده است.
جدول 3-نتیجه آزمون لون متغیر عملکرد
مراحل آزمون |
آماره F |
درجه آزادی 1 |
درجه آزادی 2 |
سطح معنیداری |
پیشآزمون |
13/0 |
1 |
28 |
721/0 |
پسآزمون |
318/3 |
1 |
28 |
079/0 |
پیگیری |
208/0 |
1 |
28 |
625/0 |
با توجه به جدول 3 سطح معنیداری در تمام مراحل پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری بیشتر از 05/0 هست بنابراین میتوان گفت همگنی واریانسها در تمام مراحل برقرار هست همگنی ماتریس کوواریانس نیز توسط آزمون باکس موردبررسی قرار گرفت در این آزمون نیز سطح معنیداری 303/0 هست که نشاندهنده همگنی کوواریانس است.
از پیشفرضهای دیگر این آزمون این است که واریانس تفاوت بین همه ترکیبهای مربوط به گروهها باید یکسان باشد که بدین منظور از آزمون کرویت ماچلی استفادهشده است
جدول 4-نتیجه آزمون کرویت ماچلی
آماره ماچلی |
تقریب خی دو |
درجه آزادی |
سطح معنیداری |
961/0 |
516/0 |
2 |
773/0 |
بر اساس نتایج جدول 4 سطح معنیداری بیشتر از 05/0 هست بنابراین این پیشفرض نیز برقرار میباشد. نتایج آزمونهای اثرات درونگروهی برای متغیر عملکرد نشان داد عامل زمان در متغیر عملکرد تأثیر معنیداری دارد بهعبارتدیگر کاهش عملکرد در طی زمان با اندازه اثر 526/0 معنادار میباشد.
تغییرات نمرات عملکرد در سه زمان پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری در شکل نمایش دادهشده است.
نمودار 1- تغییرات متغیر عملکرد در طی مراحل مختلف آزمون برای دو گروه لیست انتظار و آزمایش
جدول 5-نتیجه آزمون بون فرنی
گروه |
مرحله |
اختلاف میانگین |
خطای استاندارد |
سطح معنیداری |
لیست انتظار |
پیشآزمون با پسآزمون |
267/0- |
228/0 |
786/0 |
|
پیشآزمون با پیگیری |
133/0- |
192/0 |
1 |
|
پسآزمون با پیگیری |
133/0 |
215/0 |
1 |
آزمایش |
پیشآزمون با پسآزمون |
000/4 |
845/0 |
001/0 |
|
پیشآزمون با پیگیری |
333/5 |
914/0 |
000/0 |
|
پسآزمون با پیگیری |
333/1 |
558/0 |
094/0 |
جدول 5 نشان میدهد در گروه آزمایش تفاوت نمرات عملکرد بین پیشآزمون با پسآزمون و پیشآزمون با پیگیری معنادار بوده بهعبارتدیگر، نمرات عملکرد پس از مداخله، به طرز معناداری کاهشیافته است؛ اما تفاوت نمرات عملکرد در هیچیک از مراحل در گروه لیست انتظار معنادار نیست.
بحث و نتیجهگیری
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر مدل بومی خانواده شادی محور بر عملکرد خانواده بود. نتایج نشان داد آموزش مبتنی بر مدل بومی خانواده شادی محور بر عملکرد خانواده در مرحلهی پسآزمون و پیگیری مؤثر بوده و آموزش مبتنی بر مدل بومی خانواده شادی محور باعث بهبود عملکرد خانواده در گروه آزمایششده است.
پژوهشی که آموزش مبتنی بر مدل خانواده شادی محور بر عملکرد خانواده باشد، یافت نشد؛ بنابراین نتایج این پژوهش با پژوهشهای مشابه یا پژوهشهایی که در بعضی از متغیرها مشابه پژوهش حاضر هستند، مقایسه میشود. یافتههای این پژوهش با نتایج پژوهش نامنی و همکاران (1393)، اکحوان و همکاران (1394)، خالدی و عارفی (1394)، کیمیایی و گرجیان (1394)، بختیاری (1394)، سیدمحرمی و همکاران (1395) و واینی و گلدبرگ (2012) همسو میباشد.
در تبیین این نتایج میتوان گفت که با توجه به ماهیت بسته که از موضوعات مربوط به روانشناسی مثبتگرا میباشد، این بسته توانسته به افراد تحت آموزش کمک کند تا تواناییهایشان را تشخیص داده و در مواجهه با مسائل ناگوار زندگی ارزشمندی زندگی را احساس نموده و در خود تغییرات مثبتی را ایجاد نمایند. در بسته آموزشی مبتنی بر الگوی خانواده شادی محور مؤلفههایی برای آموزش تدارک دیدهشده که یادگیری همه آنها میتواند باعث رشد و بهبود عملکرد خانواده شود که از آن جمله میتوان به آموزش مهارت ارتباط مؤثر اشاره کرد. وقتی اعضای خانواده از الگوی ارتباط مؤثر استفاده میکنند، انتقال و درک واضحی از محتوا و قصد پیام دارند، نیازهای روانی یکدیگر را ارضا میکنند و ارتباط را تداوم میبخشند. همچنین برقراری ارتباط درست و صحیح، صمیمیت عاطفی و هیجانی زوجها را افزایش میدهد. اگر زوجی با روشهای درست با یکدیگر ارتباط برقرار کنند نهتنها ارتباط مؤثرتری خواهند داشت بلکه صمیمیت بین آنها افزایش مییابد. از طرفی افزایش صمیمیت و همراهی عاطفی زن و شوهر حساسیت عاطفی بین آن دو را افزایش داده درنتیجه آمیزش عاطفیشان بالا میرود. کارآمدی زوجین در ابعاد گوناگون خانوادگی چون حل مسئله، برقراری روابط بهنجار، مبادله صریح عواطف، تعیین، تخصیص و توافق بر روی نقشهای محوله، ارضای نیازهای عاطفی و نگرانی اعضای خانواده برای یکدیگر، نظارت و کنترل بر رفتارهای عضو، همگی نیازمند جوی صمیمی و عاری از تهدید و وجود توافق و هماهنگی طرفین مبادله در مورد موضوعات یادشده میباشد، امری که خود منجر به کارآمدی بیشتر خانواده در ابعاد مختلف زندگی شده، موجد چرخهای بهنجار و تعالی دهنده در مسیر رشد و تکامل خانواده است و درنهایت موجب افزایش صمیمیت میان زوجین و اعضای خانواده میشود (موسوی، 2015). در همین زمینه یافتههای این پژوهش با پژوهشهای هودفورد و بوندنمن[22] (2013) و یو[23]، بارتل هارینگ، دی و گانگا (2014) و یالکین و کاراهان (2015) همسوست که برنامههای آموزشی ارتباطی برای زوجین باعث بهبود در رضایت زناشویی آنها میشود همچنین پژوهش شریعت (1393) نیز مؤید همین نکته است که آموزش مهارتهای ارتباطی موجب افزایش کارایی عملکرد خانواده میشود.
همچنین در بسته مذکور به آموزش مفاهیم ساختار خانواده همچون مرزها، قدرت، نقشها و زیر منظومهها و تأکید بر شکل صحیح آنها پرداخته میشود. مینوچین (1984، به نقل از ثنایی ذاکر، 1393) معتقد است که یک خانواده برای کارساز بودن و داشتن عملکرد سالم باید مرزبندیهای نسلی روشنی داشته و اعضا در موضوعات اساسی متحد بوده و قدرت و اقتدار همراه با قاعده باشد. او اشاره میکند که استفاده از درمان ساختاری سبب بهبود انعطافپذیری در تعاملات و فرایند ارتباطات اعضای خانواده خواهد شد. در همین راستا یافتههای تحقیق گودرزی (1392) مؤید همین نکات است که وقتی زوجین در معرض آموزشهای مربوط به بازسازی نظام ساختار خانواده قرار میگیرند این امر باعث بهبود ارتقای عملکرد خانواده آنها میشود. درزمینهٔ تأثیر ساختار مثبت خانواده برافزایش عملکرد خانواده با پژوهشهای اپن شاو (2012)، الکرناوی (2012) و کاسی موا و بیکتاگیروا (2016) همخوانی دارد. از طرفی در بسته آموزشی مؤلفههایی از هوش هیجانی شامل مدیریت استرس و کنترل خشم و آموزش خوشبینی گنجاندهشده است. در آموزش این مؤلفههای هوش هیجانی، در ابتدا به افراد آموخته میشود که عواطف و احساسات خود را شناخته و افکار منطقی و غیرمنطقی مربوط به آنها را شناسایی کنند و درنهایت آگاه شوند که افکار ناکارآمد و کارآمد عواطف منفی و مثبت او را هدایت میکنند. هنگامیکه افراد به این آگاهی رسیدند، قادر خواهند بود که از طریق تمرین این افکار منفی را کنترل کرده و از وقوع ویژگیهای روانشناختی منفی جلوگیری و ویژگیهای مثبت روانشناختی مثل خوشبینی و شادکامی را ایجاد کنند و باعث حفظ و ارتقا بهداشت روانی فرد و اعضای خانواده و درنهایت افزایش عملکرد خانواده شوند. در بسته آموزشی مهارتهای زندگی شامل برنامهریزی، حل مسئله و تصمیمگیری قرار دادهشده است. زمانی که قدرت حل مسئله در فرد و اعضای خانواده بالا باشد تعاملات خوبی با یکدیگر خواهند داشت و میتوانند تعارضات نقش را بهخوبی حلوفصل نمایند. همچنین حل مسئله نقش بسیار مهمی در کنترل عاطفی و رفتاری دارد. به این دلیل که کنترل رفتار در اثر تشخیص دقیق شرایط و استفاده از بهترین راهحل بروز و ظهور مییابد. درصورتیکه اعضای خانواده قادر به تشخیص مشکل اصلی و حل آن باشند میتوانند به کنترل رفتار نائلآمده و عواطف خود را بهتبع آن کنترل کنند. همچنان که میدانیم تعارض در زندگی زناشویی اجتنابناپذیر است و این مسئله تا حدودی عملکرد خانواده را تحت تأثیر قرار میدهد. طبیعی است که آموزش حل تعارض به بهبود عملکرد خانواده کمک شایانی میکند. از دیگر آموزشهای موجود در بسته مذکور، آموزش والدگری مثبت است. در این بخش، چگونگی گرم بودن والدین با فرزندان، لزوم نظارت و کنترل بر آنها، انعطافپذیری، پاسخگویی به نیازهای فرزندان، ثبات و کیفیت رابطه والد- فرزندی آموزش داده میشود. ازآنجاییکه مهمترین نقش والدینی زوجین، فرزند پروری است و تعاملات مثبت والدین و فرزندان بهطور گسترده کیفیت جریان رشد روانی و جسمانی فرزندان را تعیین میکند (بارکر،2010) و از طرفی دارا بودن مهارتهای فرزند پروری والدین منجر به رضایت زناشویی آنا ن میشود (شافر،2008)؛ بنابراین آموزش والدگری مثبت منجر به افزایش رضایت زناشویی و ارتقای روابط والد و فرزندی و درنتیجه بهبود عملکرد خانواده خواهد شد. در این زمینه یافتههای پژوهش ماتجویک و همکاران (2015) و قمری و قمری (1393) با تحقیق حاضر همسویی دارد.
محدودیت مهم در اغلب پژوهشهای پرسشنامهای و در این پژوهش این است که سنجش بر اساس گزارشی است که افراد از وضعیت مورد سؤال، ارائه میدهند، درواقع فرد واسطۀ بین واقعیت و محقق قرار میگیرد که احتمال انحراف اطلاعات وجود دارد. پیشنهاد میشود با استفاده از طرحهای آزمایشی پیشرفته، برنامه درمان در کنار و ترکیب سایر شیوههای درمانی موردمطالعه قرار گیرد تا میزان اثربخشی این برنامه در حالات مختلف موردبررسی قرار گیرد. همچنین پیشنهاد میشود در این راستا پژوهشهای دیگری در شهرهای دیگر انجام گیرد.
تشکر و قدردانی: از کلیه عزیزانی که در انجام این پژوهش همکاری کردند صمیمانه سپاسگزاریم.
1 دانشجوی دکتری، گروه مشاوره، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران، ایران، m.chavoshipsy@yahoo.com،
[2] استادگروه روانشناسی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه الزهرا smyazdi@alzahra.ac.ir
3 استاد گروه روانشناسی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه الزهراء، hosseinian@.alzahra.ac.ir
تاریخ دریافت: 20/5/96 تاریخ پذیرش:23/2/97
DOI: 10.22051/jwfs.2019.16771.1529
[4] family
[5] carr
[6] Peterson
[7] family Function
[8] Thomilson
[9] Day & wang
[10] openshaw
[11] alkrenawi
[12] Booysen &botha
[13] Jiang& wang& zhang& Liu
[14] Matejevic&joanovic& Lazarevic
[15] Kasimova & Biktagirova
[16] Oxford Happiness Inventory
[17] Beck Depression Inventory
[18] Symptom Checklist-90
[19] Family Assessment Device
[20] Epstein, Baldwin& Bishop
[20] Mc Master
[22] Hodford & Bondenmen
[23] Yoo
16. Hodford, W. K.Bondenmen, G.(2013). Effect of relationship education on maintenance of couple relationship satisfaction, Journal of Clinical psychology Review,3(10): 10-26.
20. Kimiaei,A.& Gorgiani Mahlaghani, H.(2015). The Effectiveness of Couple Counseling Based on Practical Application of Intimacy Relationship Skills Model on Family Function Improvement in Couples with Marital Incompatibility Journal ofFamily Counseling and Psychotherapy of the Kurdistan Cuniversity, 2(17): 83-100(text in persian).