Document Type : Research/Original/Regular
Authors
1 Corresponding author) PhD student of Psychology, Islamic Azad University of Shahrekord Branch
2 Assistant professor of psychology and education of people with special needs University of isfahan
3 Associate professor of psychology and education of people with special needs University of Isfahan
4 Assistant professor Department of Psychology, Islamic Azad Universityof Shahrekord Branch
Abstract
Abstract
For a long time it was thought that homogeneity in characteristics like personality, age, economic social conditions, education, values, religious beliefs, ethnicity, etc. causes satisfaction and durability of marriages. But recent research shave not approved all the mentioned hypotheses. Since the formation of families, prominent people have tried to help couples and families in solving their problems, compatibilities and their growth. In this regard, Meta-analysis defines the research rate of couple therapy effects, by integrating the obtained results from different investigations. The main purpose of current research is to evaluate the rate of effectiveness of couple therapys on increasing the marriage satisfaction by using the Meta-analysis to do the study, 8 researches were selected among 25 researches that were accepted with regards to the cognitive methods and then the Meta-analysis was done on them. The instrument used for this research, included the check-list for Meta-analysis .The measure of effectiveness was 0.26, and was significant (P<0.001). The results of this meta analysis showed that the rate of effectiveness of couple therapy on increasing the marriage satisfaction could be evaluated positively significant in accordance with Cohen`s effective measures table.
Keywords
مقدمه
خانواده اولین هسته اجتماع و اساسیترین بنیان جوامع است که افراد هر اجتماع در بستر آن رشد و نمو پیدا کرده و از طریق آن وارد جامعه میشوند. بدون شک برپایی و استحکام هر بنایی ارتباط مستقیم با پی ریزی صحیح و قدرت مقاومت ستونهای آن دارد، به همین ترتیب استحکام و ثبات جامعه همچون بنایی عظیم وابسته به استواری ستونهای آن یعنی خانواده بوده و هرگونه کجی و سستی در بنای آن موجب اضمحلال و فروریختگی ارکان جامعه میشود. خانواده خاستگاه اعضایش بوده و نهادی است که باداشتن سلسله مراتبی خاص، به اعضای خویش امنیت میبخشد و حافظ سنتها، ویژگیها و مشخصات فرهنگی مردم است (آلن و همکاران[1]، 2012).
خانواده چیزی بیش از مجموعه افرادی است که در یک فضای مادی و روانی خاص به سر میبرند. خانواده یک نظام اجتماعی و طبیعی است که ویژگیهای خاص خود را دارد. این نظام اجتماعی مجموعهای از قواعد و اصول را ابداع و برای اعضای خود نقشهای متنوعی تعیین میکند. علاوه بر این، خانواده از یک ساخت نظام دار قدرت برخوردار است، صورتهای پیچیدهای از پیام رسانیهای آشکار و نهان را به وجود میآورد و روشهای مذاکره و مسئله گشایی مفصلی در اختیار دارد که به آن اجازه میدهد تا تکالیف مختلفی را با موفقیت به انجام برساند.
رابطة اعضای این خرده فرهنگ رابطهای عمیق و چند لایه است که عمدتاً بر اساس تاریخچة مشترک، ادراکها و فرضهای مشترک و درونی شده راجع به جهان و اهداف مشترک بنا نهاده شده است. در چنین نظامی، افراد به وسیلة علایق و دلبستگیهای عاطفی نیرومند، دیرپا و متقابل به یکدیگر متصل شدهاند. ممکن است از شدت و حدّت این علایق و دلبستگیها در طی زمان کاسته شود، لیکن باز هم علایق مزبور در سراسر زندگی خانوادگی به بقای خود ادامه خواهند داد (مینوچین[2]، 1373).
ازدواج رابطهای منحصر به فرد است. در رابطهی زوجی، هر یک از دو نفر میتوانند عمیقترین احساس صمیمیت را تجربه کنند. این رابطه در عین حال که میتواند صمیمانهترین و راحتترین رابطة ممکن باشد، میتواند شدیدترین صدمات ممکن را به اعضا وارد کند، در صورتی که ازدواج ناموفق باشد میتواند به توقف رشد شخصی و سرگردانی منجر گردد. شکست در این رابطه میتواند به صدمهها و جراحتهایی منجر گردد که التیام آنها به وقت زیادی نیاز دارد (بوستان و همکاران، 1386). عرصهی زوج درمانی امروزه با انقلابی عظیم مقارن است (جانسون و ویفن[3]، 1999). به نظر میرسد که زوج درمانی به عنوان یک گرایش به پختگی نزدیک میشود(بطلانی و همکاران، 1389). در پرتو پژوهشات اخیر زوج درمانی، ثابت شده است که «کیفیت روابط صمیمانه» و «حمایتهای اجتماعی» از مهمترین عوامل دستاندرکار ایجاد یا فروپاشی سلامت روانی و جسمانی افرادند. لذا آموزش مهارتهایی که موجبات عملکرد مؤثر سیستم ایمنی و بهبود مواجه با آسیبها را فراهم میکنند، در خانواده و زیر سیستمهای آن از ضروریات مینماید. یک رابطهی غنی عاطفی، در برگیرندهی پتانسیلهای فراوانی جهت رشد و خودشکوفایی افراد است و همبستگی معناداری با احساس مثبت از خویشتن دارد(حمیدی پور و همکاران، 1389).
مینوچین (1373)، سلسله مراتب زوج را به عنوان یک سیستم مجزا توصیف کرد. و عنوان میکند که برای اینکه این رابطه سالم بماند باید به صورت سلسله مراتبی عمل کند. سلسله مراتب بیان کنندهی این موضوع است که جایگاه هر فرد در این سیستم باید مشخص و متناسب با ویژگیهای آن شخص باشد.
به گفته (بودمن و گورمن[4]، 2002) اختلال در برآورده شدن نیازهای زناشویی به طرق مستقیم و غیر مستقیم آثار زیانباری را بر دوش زوجها، خانوادهها، فرزندان و نیز جامعه قرار میدهد. متأسفانه علی رغم اهمیت چشمگیر سلامت در این اصلیترین نهاد اجتماعی، چهل درصد از ارجاعات مراکز بهداشت روان به دنبال تعارضات زناشویی صورت میگیرند.
میتوان گفت: خانواده سالم و موفق مجموعهای است که درآن همه اعضا موفق هستند و همه مناسبات میان افراد آن روال طبیعی و موفق دارد. اعضای این خانواده میتوانند از قدرتهای انسانی خود استفاده کنند. آنها از این قدرتها برای مشارکت و تعاون، برای تفرد و ارضاء نیازهای فردی و جمعی خود استفاده میکنند. خانواده موفق خاک سالمی است که افراد آن رشد سالم میکنند و انسانهای بالغ میشوند رسیدن به این مهم مشمول نکات زیر است:
الف- خانواده واحدی برای رشد و بقا است.
ب- خانواده مکانی است که نیازهای احساسی و عاطفی همه اعضاء خود را تأمین میکند از جمله این نیازها میتوان به تعادل میان استقلال و وابستگی اشاره کرد.
ج- یک خانواده سالم رشد و اعتلای همهی اعضای خود و از جمله پدر و مادر را در نظر میگیرد.
د- خانواده مکانی است که در آن عزت نفس ایجاد میشود.
ه- خانواده واحد مهمی در اجتماع است و برای جامعهای که قصد دوام دارد حائز کمال و اهمیت است (جبروتی و همکاران، 2014).
به طور کلی، امروزه خانواده درمانگران میکوشند تا مجموعه قواعد تبادلی خانواده را بازسازی کنند به طوری که اعضا، شیوههای جایگزین و رضایتبخش ارتباط با یکدیگر را فرا بگیرند و بهتر بتوانند در آینده با تعارض و فشار روانی کنار بیایند. مرزهای مناسب بین خردهنظامها باید پیریزی یا مجدداً پیریزی شوند، جایگاه مرتبهای خانواده باید تحکیم شود و به جای قواعد کهنه باید قواعدی جایگزین شوند که با واقعیتهای کنونی خانواده ارتباط بیشتری داشته باشند. در خانوادههای به هم تنیده، تمایز بیشتر بین خرده نظامها از طریق تفکیکهای مرزی روشنتر صورت میگیرد. هدف اصلی درمان در مورد خانوادههای گسسته نیز افزایش تعامل بین اعضا از طریق نفوذپذیری بیشتر مرزهای انعطافناپذیر است.
پدیدآیی ساختهای جدید برای کمک به خانواده انجام میگیرد. بر اساس این دیدگاه، مشکل کنونی اعضای خانواده ریشه در قواعد بدکار خانواده دارد؛ وقتی قواعد نامناسب یا محدود کننده تعویض شوند و اعضای خانواده از موضعها و کارکرهای قالبی رها گردند، دیگر برای حفظ تعادل خانواده نیازی به علایم بیماری وجود ندارد و امری غیر ضروری به شمار خواهد آمد (کولاپینتو[5]، 1982). در نتیجة سازمان دهی مجدد خانواده، احتمال ظهور نشانهها در آینده کاهش خواهد یافت، زیرا برای تمامی اعضا و کل خانواده نیز، فرصت ارتقای رشد و بالندگی افزایش مییابد و خانواده در کل، توان رشد خود را افزایش میدهد.
از جمله پژوهشهایی که در زمینه افزایش رضایت زناشویی در کشور انجام شده است میتوان به پژوهشهای رجبی و همکاران (1389) بطلانی و همکاران (1389)، ضیاءالحق و همکاران (1391)، نظری و همکاران (1390)، فریدونی و همکاران (1387)، حمیدیپور و همکاران (1389)، موسوی و همکاران (1385)، بوستان و همکاران (1386) اشاره کرد. .
با توجه به ناهمخوانیهایی که در نتایج تحقیقات مربوط به اثربخشی زوج درمانی بر افزایش رضایت زناشویی وجود دارد به نظر میرسد که انجام یک فراتحلیل[6] به روش ساختن مقدار واقعی تاثیر زوج درمانی بر افزایش رضایت زناشویی کمک خواهد کرد و میزان اثربخشی زوج درمانی بر کاهش و یا افزایش رضایت زناشویی مشخص خواهد شد. به عبارتی روشنتر با انجام فراتحلیل میتوان دیدگاه کلیتری نسبت به تاثیر زوج درمانی در کشور بدست آورد.
در واقع این تحقیق با استفاده از روش فراتحلیل در پی پاسخگویی به این سؤال است که اثربخشی زوج درمانی بر افزایش رضایت زناشویی در کشور چقدر است؟ با توجه به اینکه زوج درمانی در بسیاری از زوج ها موجب افزایش رضایت زناشویی آنها میشود ضرورت انجام این تحقیق روشن می باشد. فراتحلیل تکنیکی آماری است که به جای یک فرضیه پژوهش خاص، به ترکیب اندازه اثرهای[7] حاصل از انجام پژوهشهای مختلف میپردازد.
این روش به پژوهشگر امکان آزمایش فرضیهای را میدهد که در مطالعات مختلف مطرح شده و مورد آزمایش قرار گرفته است اما نتایج مختلف و متضادی را به دست داده است (رابلز و همکاران[8]، 2014؛ شریعت و همکاران، 2014). با توجه به مطالب فوق، پژوهش حاضر بر آن است تا با استفاده از الگوی پژوهشی فراتحلیل، میزان اثرگذاری زوج درمانی را بر افزایش رضایت زناشویی مورد بررسی قرار دهد.
جامعه، نحوه اجرا و روش پژوهش، ابزارپژوهش، روشهای تجزیه و تحلیل دادهها
روش پژوهش
در این تحقیق با توجه به هدف پژوهش از روش فراتحلیل استفاده شده است. در فراتحلیل اصل اساسی عبارت از محاسبۀ اندازه اثر برای تحقیقات مجزا و برگرداندن آنها به یک ماتریس مشترک (عمومی) و آنگاه ترکیب آنها برای دستیابی به میانگین تأثیر میباشد (پهلوانزاده و همکاران، 2010).
جامعه آماری
جامعۀ آماری پژوهش شامل پایاننامهها، مقالات و طرحهای تحقیقاتی چاپ شده در مجلات علمی پژوهشی بودند که در طول 7 سال گذشته (1391-1385) در زمینۀ تأثیر زوج درمانی بر افزایش رضایت زناشویی انجام شده و حجم نمونۀ مناسبی داشته است و از لحاظ روششناسی (فرضیهسازی، روش تحقیق، جامعه، حجمنمونه، روش نمونهگیری، ابزار اندازهگیری، روایی و پایایی ابزاراندازهگیری، فرضیههای آماری، روش تحلیل آماری و صحیح بودن محاسبات آماری)شرایط لازم را داشتهاند. در این پژوهش از 25 مقاله که ملاکهای درون گنجی را داشتهاند، استفاده شده است. منابع جستجو در پژوهش عبارت بودند از: بانک منابع اطلاعاتی جهاد دانشگاهی، مرکز اسناد ایران و مجلات علمی – پژوهشی در حوزه روانشناسی و علوم تربیتی بود. فقط منابع فارسی و تحقیقاتی که در ایران انجام شدند مورد بررسی قرار گرفتند.
نحوه اجرا و روش پژوهش
به عبارتی ملاکهای درون گنجی برای فراتحلیل عبارت بودند از:
ملاک خروج پژوهشهایی بودند که شرایط روش شناسی را نداشتند و یا به صورت موردی، مروری، همبستگی و توصیفی انجام شدهاند.
ابزار پژوهش
چک لیست تحلیل محتوا (از لحاظ روش شناختی):
از این چک لیست برای انتخاب پایان نامهها و مقالههای پژوهشی دارای ملاکهای "درون گنجی" و استخراج اطلاعات لازم برای انجام فراتحلیل از آنها استفاده شده و چک لیست مذکور شامل مؤلفههای زیر بوده: "عنوان پژوهش انجام شده دربارۀ اثر بخشی زوج درمانی بر افزایش رضایت زناشویی"، "مشخصات کامل مجریان"، "سال اجرای پژوهش"، فرضیههای ابزارها "روایی" و "اعتبار" ابزارهای جمع آوری اطلاعات جامعۀ آماری، حجم نمونه و سطح معناداری آزمونهای بکار گرفته شده در این پژوهش است.
روشهای تجزیه و تحلیل دادهها
در واقع در این تحقیق مطالعاتی که از نظر علمی مورد تأیید قرار گرفتهاند، جامعه آماری پژوهش را تشکیل دادهاند که تعداد آنها 8 مطالعه بوده است. در این تحقیق مراحل فراتحلیل بر اساس فراتحلیل کوهن انجام شده است. در هر یک از این مطالعات متغیر متفاوتی به عنوان متغیرهای مستقل و وابسته در نظر گرفته شدهاند، به منظور مشخص کردن متغیرهای مورد استفاده در هر یک از پژوهشها جدول 2 به بررسی تفکیکی متغیر مورد نظر پرداخته است.
یافتههای پژوهش
در این بخش بر اساس دادههای ارائه شده در گزارش هر یک از پژوهشهای مورد نظر، به محاسبۀاندازۀ اثر میزان اثر بخشی زوج درمانی بر افزایش رضایت زناشویی پرداخته میشود. به همین منظور ابتدا باید آنچه اندازه اثر نامیده میشود را در هر یک از پژوهشها به صورت جداگانه محاسبه کرد. اندازۀ اثر بیانگر تفاوت استاندارد شده بین میانگینهای گروه آزمایش و کنترل است (گریم[9] و یارنولد[10] 1995) و برای محاسبۀ آن باید نسبت تفاوت میانگین نمرات گروه آزمایش و کنترل بر واریانس ادغام شدۀ کل نمرات را بدست آورد.
شیوه محاسباتی فراتحلیل بر اساس مراحل فراتحلیل کوهن انجام شده است (فریدونی و همکاران، 1387؛ نظری و همکاران، 1390). در این روش فراتحلیل چهار گام اساسی باید برداشته شود: شناسایی، انتخاب، انتزاع و تجزیه و تحلیل.
برای بدست آوردن اندازۀ اثر از نرمافزاری استفاده نشده است و اندازه اثر هر یک از پژوهشها بصورت دستی محاسبه شده است. چهار مرحلهی محاسباتی فراتحلیل شامل موارد زیر میشود:
مرحله 1- محاسبهاندازه اثر (مطالعات همبستگی) برای هر مطالعه
مرحله 2- تبدیل نمره r (مطالعات همبستگی) هر پژوهش به d کوهن (برای مطالعات آزمایشی)
مرحله 3- ترکیباندازه اثر مطالعات آزمایشی به منظور محاسبه اندازه اثر کل
مرحله 4- معناداری مطالعات ترکیب یافته
اندازه اثر نشان دهنده میزان و یا درجه حضور پدیده در جامعه است. هر چهاندازه اثر بزرگتر باشد، درجه حضور پدیده بیشتر است. بر اساس تفسیراندازه اثر کوهن، 1/0=r و 2/0=d باشد، اندازه اثر کم، اگر 3/0=r و 5/0=d باشد، اندازه اثر متوسط و اگر 5/0=r و 8/0=d باشد، اندازه اثر زیاد است.
دادههای توصیفی: فراتحلیل حاضر بر آن است که با بررسی نتایج حاصل از اجرای پژوهشهای مختلف در کنار هم به یک نتیجۀ کلی در زمینۀ میزان اثربخشی زوج درمانی بر افزایش رضایت زناشویی برسد لذا نتایج حاصل از هر یک از پژوهشها به صورت کلی در جدول 3 آمده است.
نتایج جدول 3 نشان میدهد میزاناندازه اثر زوج درمانی بر افزایش رضایت زناشویی 62 /0 بدست آمد که مطابق جدول d کوهن در سطح بالا ارزیابی میشود.
جدول 1. اطلاعات توصیفی پژوهشهای مورد استفاده در فراتحلیل
نتایج جدول 1 نشانگر آن است که بیشترین پژوهشهای انجام شده در جهت افزایش رضایت زناشویی در اثر زوج درمانی مربوط به سالهای 1389 (با 3 پژوهش) بوده است. مجموع حجم نمونه کل پژوهشها 148 بوده است که بیشترین حجم نمونه مربوط به پژوهش بطلانی و همکاران (1389) با 30 نفر و با استفاده از پرسش نامه رضایت جنسی و پرسش نامه صمیمیت جنسی و کمترین حجم نمونه مربوط به پژوهش نظری و همکاران (1390) با 8 نفر و با استفاده از پرسشنامه سازگاری دونفری (DAS) بوده است.
بر اساس نتایج به دست آمده از جدول 1 میانگین اندازه اثر پژوهشها 62/0 با سطح معناداری 001/0 بوده است. بیشترین اندازه اثر مربوط به پژوهش حمیدی پور و همکاران بااندازه اثر 73/0 و کمترین اندازه اثر مربوط به پژوهش بوستان و همکاران بااندازه اثر 26/0 بوده است.
بر اساس اطلاعات موجود در مطالعات انجام شده، هر یک الگو یا الگوهای درمانی متفاوتی را به عنوان متغیر مستقل و مفهومی جداگانه را به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفتهاند. به منظور مشخص شدن متغیرهای مورد استفاده در هر یک از پژوهشها، جدول 2 به بررسی تفکیکی متغیر مورد نظر پرداخته است.
جدول 2. جدول بررسی تفکیکی متغیرهای مورد استفاده در پژوهش
یافتهها
در این بخش بر اساس دادههای ارائه شده در گزارش هر یک از پژوهشهای مورد نظر، به محاسبهاندازه اثر زوج درمانی بر افزایش رضایت زناشویی میپردازیم. جدول 3 میانگیناندازه اثر این پژوهش را نشان میدهد.
جدول 3: نتایج فراتحلیل اثر بخشی زوج درمانی بر افزایش رضایت زناشویی را نشان میدهد.
جدول 3. نتایج فراتحلیل اثر بخشی زوج درمانی بر افزایش رضایت زناشویی
شماره تحقیق |
R |
d کوهن |
z |
P |
1 |
69/0 |
91/1 |
090/3 |
001/0P< |
2 |
56/0 |
35/1 |
090/3 |
001/0 p < |
3 |
69/0 |
91/1 |
090/3 |
001/0 p < |
4 |
58/0 |
42/1 |
645/1 |
05/0 p < |
5 |
69/0 |
91/1 |
090/3 |
001/0 p = |
6 |
73/0 |
14/2 |
326/2 |
01/0 p < |
7 |
69/0 |
91/1 |
090/3 |
001/0 p < |
8 |
36/0 |
77/0 |
645/1 |
05/0 p < |
در جدول 3 به بررسی تأثیر زوج درمانی در هر پژوهش و شاخصهای آماری فراتحلیل شامل: نمرات d کوهن، r، z و p پرداخته شده است.
بحث و نتیجهگیری
فراتحلیل با یکپارچه کردن نتایج حاصل از پژوهشهای مختلف که بر روی نمونههای متعدد اجرا شدهاند دیدگاه جامعتری از اثر متغیرهای مختلف به دست میدهد، در واقع با کنار هم قرار دادن نتایج حاصل از انجام یک پژوهش روی نمونهای از یک جامعه افراد مختلف مورد بررسی قرار می گیرند، چنین یافته هایی در جوامعی چون جامعه ما که گوناگونی بیشتری را دارد مهمتر است، چرا که این گوناگونی تفاوت بیشتری را به همراه دارد و به ناچار باید اطلاعات متعددی را از نمونه های مختلف این جامعه در دست داشت تا با یکپارچه کردن این اطلاعات، شباهتها را بدست آورد و با تفاوتها به طرز مناسبی برخورد کرد. یافتههای حاصل از این فراتحلیل نشان داد که میزاناندازه اثر (62/0d=) است، که تاثیر بالایی داشته است با توجه به میزاناندازۀ اثری که در این فراتحلیل بدست آمده است میتوان گفت که زوج درمانی بر افزایش رضایت زناشویی تأثیر بالایی دارد. این یافته مهرتأئیدی بر برخی از پژوهشهای قبلی از جمله رجبی و همکاران ( 1389)، بطلانی و همکاران (1389)، ضیاءالحق و همکاران (1391)، نظری و همکاران (1390)، فریدونی و همکاران (1387)، حمیدیپور و همکاران (1389)، موسوی و همکاران (1385)، بوستان و همکاران (1386) میباشد. با توجه به میزاناندازه اثری که در این فراتحلیل بدست آمده است (62 /0d=) میتوان گفت که تأثیر زوج درمانی برای افزایش رضایت زناشویی که از تعارضات رنج میبرند بالا خواهد بود. از بین کلیه پژوهشها، پژوهش حمیدیپور و همکاران (1389) بالاترین اندازه اثر(73/0d=) را به خود اختصاص داده بود. موضوع پژوهش بررسی تأثیر زوج درمانی گروهی مبتنی بر بخشش بر رضایت زناشویی بود. یکی از ویژگیهای بارز فراتحلیل این است که امکان مقایسۀ کارایی مداخلات مختلف را در بافتهای فرهنگی مختلف فراهم میکند. تکرار اجرای فنون درمانی یک الگوی خاص روی نمونههایی از فرهنگ واحد و انجام پژوهشهایی مختلف، این امکان را میدهد که تا با فراتحلیل دیدگاه کلیتری نسبت به کارایی آن مداخلات در آن فرهنگ خاص بدست آید. در این فراتحلیل نیز سعی شده است تا با یکپارچه کردن نتایج حاصل از میزان اثر بخشی زوج درمانی میزان موفقیت این مداخله را مورد بررسی قرار دهد. از بین 8 پژوهش صورت گرفته در ایران بیشترین میزاناندازۀ اثر محاسبه شده (73/0) بود که مربوط به پژوهش رحیم حمیدیپور و همکاران (1389) میباشد. در مطالعه حمیدیپور و همکاران از پرسشنامه رضایت زناشویی وپرسشنامه بخشش استفاده شده است.
بر اساس یافته این فراتحلیل درمانگران می توانند مداخلات مناسبی را درجهت افزایش رضایت زناشویی انتخاب کنند تا نتیجۀ بهتر و قابل اطمینان تری را بدست آورند.
پیشنهاد میشود در کنار مداخلات زوج درمانی جهت افزایش رضایت زناشویی از موارد زیر استفاده گردد:
تشکیل جلسات زوج درمانی و استفاده از مجموعه متوالی آموزش مهارتهای پنج گانه که شامل: 1- گوش فرادادن به همسر به صورتی مؤثرتر (و تا حد امکان، بدون هیچ برداشت قبلی دربارهی انگیزههای طرف مقابل)؛ 2- یادگیری ابراز وجود یا بیان حال (ابزار بیانات شخصی که مسئولیت آنها را نیز بر عهده گیرد)؛ 3- درخواست کردن (منظم و به موقع)؛ 4- تبادل پسخوراند مناسب اطلاعات به یکدیگر؛ و 5- روشنسازی مطالب (وارسی معنای پیام تا زمانی که هر دو به مفهوم آن پی برده باشند) احتمالاًمیتواند در افزایش رضایت زناشویی مؤثر واقع شود. به نظر میرسد بازسازی رابطه در مصاحبه بر اساس نوع مشکل، میزان صراحت و انعطاف پذیری زن و شوهر در کاهش میزان تعارضات آنان مثمر ثمر واقع شود (بوستان و همکاران، 1386). در واقع استفاده از رویکرد درمان زناشویی رفتاری که شامل آموزش راهبردهای بهبود الگوهای پیام رسانی به زوجین است میتواند به عنوان یکی از روشهای مؤثر برای کاهش تعارضات زناشویی مورد استفاده قرار گیرد (بطلانی و همکاران، 1389). در جلسات زوج درمانی، توجه به یادگیری مشترک هر زوج در کنار هم، برقراری اتحاد درمانی با دو عضو به عنوان نخستین واحد زوج درمانی، سعی در همسو کردن اهداف همسران، کشف شباهتهای زیربنایی میان یک جفت و برقراری امید میان هر زوج میتواند در کاهش تعارضات زناشویی و افزایش رضامندی آنان از زندگی خویش مؤثر واقع شود (گلدنبرگ[11] و گلدنبرگ، 1389).
زوج درمانی با استفاده از رویکرد سیستمی- رفتاری روش مؤثری برای درمان بسیاری از مشکلات است. این مشکلات نه تنها شامل مشکلات واضح ارتباطی میشود. بلکه مشکلات فردی مانند: افسردگی یا مشکلات جنسی را نیز در بر میگیرد. البته رویکرد سیستمی- رفتاری یک درمان کلی برای مشکلات تمام افراد متأهل نیست بلکه مناسب مشکلات خاصی است. بسیاری از مشکلات فردی را میتوان با رویکردهای فرد ویژه مانند رفتار درمانی، روان تحلیلی، دارودرمانی یا پذیرش در بیمارستان حل کرد. در ضمن بهتر است برخی از مشکلات زوج با انواع دیگر زوج درمانی و در زمان طولانیتر درمان گردد(رجبی و همکاران، 1389). درمان هیجان مدار را شاید بتوان موثرترین روش زوج درمانی نوین دانست. یافتههای پژوهشی میزان باز پیدایی (عود) دراین روش را به مراتب کمتر از سایر شیوهها گزارش میکنند. مهمترین علت این توفیق، ازمیان برداشتن محدودیتهایی است که هیجانات منفی گذشته بر دوش رابطه میگذارند. از این جهت درمان هیجان مدار به درمانی پیوند آفرین مشهورشده است که در برقراری دوباره هیجانات خوشایند میان زوجهای آشفته توانمند است و میتواند با زنده کردن الگوهای تعاملی نوین به اضمحلال چرخههای معیوب و تکراری بپردازد (بطلانی و همکاران، 1389).
از جمله مشکلات و محدودیتهای پژوهش حاضر نبودن یک بانک اطلاعاتی منسجم و منظم در کشور و عدم دسترسی به منابع و پژوهشهایی است که در این حیطه مشخص انجام شده است که مانع سهولت دستیابی پژوهشگر به مقالات و پایان نامههای مختلف در سراسر کشور بود.