نوع مقاله : پژوهشی اصیل
نویسنده
استادیار دانشگاه ادیان و مذاهب، قم ، ایران
چکیده
ازدواج مقدمه ورود به نهاد با قدمت و دیرپای خانواده و میزبان زوجین در طی حیات تأهلی آنان است. داوطلبان ورود به این نهاد دیدگاه های متفاوتی دارند که تصور خاصی از ازدواج بهعنوان مقدمه و از زندگی خانوادگی بهعنوان حیات تأهلی در ذهن آنان ایجاد می کند. از جمله عوامل تاثیرگذار بر تصور از خانواده تحرکات نسلی است. وقوع تغییرات بنیادین در نحوه ورود، مدیریت محتوا و خروج از نهاد خانواده بیانگر تفاوت نگاه به ازدواج و خانواده در میان نسل میانه و نسل حاضراست. این پژوهش با هدف دریافت فرایند شکل گیری معنای ازدواج در"نسل میانه" انجام شده است.مشارکت کنندگان این پژوهش کیفی به شیوه نظریه داده بنیاد و با رویکرد سیستماتیک، زنان و مردان تهرانی با تجربه تأهل و طول ازدواج حداقل سی سال هستند. تعداد این افراد تا زمان تحقق اشباع نظری 21نفر است. نتایج بیانگر مقوله محوری معنابخش امن سنت و دو زیر مقوله مقدس اعتباربخش و رویه روشن زندگی است. مطابق این مقولات زندگی خانوادگی از منظر این نسل تصویری روشن است که در آن تنها لازم است فرد در جایگاه نقشی خود قرارگرفته و ادامه دهنده مسیر از پیش موجود باشد. در این مسیر نیازی به کنشگری فعال جهت ارائه داستان فردی خاص نیست و افراد با ادامه مسیر زندگی از پیش موجود تعهدات خود را انجام می دهند. این یافته بیانگر بنای زندگی خانوادگی نسل میانه بر مبنای تصویر روشن از پیش موجود است که امکان مقایسه تحولات معنایی زندگی خانوادگی از منظر نسل جدید(در مطالعات آتی) را فراهم می سازد.
تازه های تحقیق
تحولات چند دهه اخیر در زندگی اجتماعی سبب تغییراتی در سطوح مختلف خرد، میانه و کلان شده است. صادقیفسایی و عرفانمنش (1392) در بررسی تأثیر مدرنیته بر زندگی خانوادگی معتقدند تغییرات در این سه سطح به تناسب یکدیگر رخ نداده و سبب ایجاد عدم توازن در رخدادهای وابسته به آن شدهاست. تغییرات در عرصه فردی و میانه سریعتر رخ میدهند درحالیکه ساختارهای کلان بهسختی و آهستگی میتوانند با این سرعت تغییرات هماهنگ شوند.
بروز این تغییرات و تأثیر آن بر زندگی افراد سبب میشود نسبت به ابژههای عینی موضعگیری ذهنی خود را تغییر دهند (عربخراسانی، قاسمی و ربانی،1399). مسائلی که امروزه افراد در ازدواج با آن مواجه هستند اگرچه همان مسائل قبلی است اما معانی متفاوتی به آنها تعلقگرفته است (رزنفیلد[1]،2017). افراد همچنان ازدواج میکنند، می شوند، اما نه بامعنایی شبیه آنچه نسل پیش از آنها این کار را انجام میدادند. بهنظرمیآید آنچه حدفاصل میان این تغییرات معنایی باشد حوادث مدرنیته و از دست رفتن عرصه بیرقیب سنت و اشتراک آن با دیگر صورتهای زندگی است. این اشتراک معنای یکدست از ازدواج و خانواده را ازمیانبرده و آن را به تعداد افرادی که داوطلب متنوع، متکثر و مختلف کرده است (فاتحی و اخلاصی، 1391).
یافتههای پژوهش حاضر بیانگر آن است که زندگی در عصری که نسل میانه در آن زیست میکرد، در امن سنت اتفاق میافتاد: در امنیت امری مقدس و رویهای روشن. در این شیوه زیست ازدواج امری طبیعی و شدنی است (اعزازی، 1380: 145) و نیازی به تصمیمگیری ندارد. فرد به جهت نمایش بزرگسالی لازم است وارد خانواده شود و با پرداخت سهم خود در برابر نهاد دین و جامعه در جرگه افراد بالغ درآید.
لذتهای زندگی در زمان گذشته محدود و اوقات فراغت نیز به معنای امروز وجود نداشت. فرد در مسیر زندگی ازدواج را یکی از لذتهای زندگی و والدین نیز یکی از لذتهای خود را ازدواج فرزندان خود مییافتند. فرزندان ادامهدهنده مسیر زندگی پیشین بودند و جامعهپذیر کردن آنها مسئولیت والدین محسوب میشد. به نظر میآید آنچه حفاظت از تصویر روشن زندگی سنتی را فراهم میآورد فرزندآوری است؛ بهنحویکه زن و مرد واسطهای برای به وجود آوردن فرزندان جهت انتقال آموزههای سنت در نظر گرفته میشدند.
تصویر کلی سنت بهعنوان آورده نسلهای گذشته، نقشه راهی است که دوره آزمونوخطا را طی کرده و بدرستی قادر به تامین اهداف و نیازهای جامعه است. این نقشه راهبر که پرسشی را بیپاسخ نگذاشته و فضای ذهنی افراد را تا حد ممکن اشغال کرده است(گیدنز و پیرسون،1998)، به آن اندازه مهم است که هرگونه تخطی یا ایجاد خطر برای مخدوشکردن آن با عکسالعمل وجدان جمعی مواجهمیشد. زیستن در فضای سنت هر آنچه را خواهان برهم زدن تعادل بود محکوم و آن را با بیاعتنایی یا مجازات از میان میبرد (سگالن، 1380: 235). فردی که تن به ازدواج ندهد یا نتواند از عهده تکالیف خانوادگی برآید (مسائل زناشویی یا فرزند آوری) از این نهاد بیرون راندهشده و شخص دیگری جایگزین آنها خواهد شد (روشنی، غروی نایینی، باستانی، 1399: 65). بهاینترتیب، فضای زیست و تنفس ذهنی انسانها کم تغییر باقیمانده و افراد در تاریخچهای از پیش موجود زندگی را ادامه وتا حد امکان بیتغییر به نسل بعد منتقلمیکردند.
تصویر مذکور از زندگی در سنت، از بااهمیت بودن ساختار و امر کلی در برابر کنشگر ناشی میشود( فاتحی و اخلاصی، 1391: 118؛ عبدی، 1393: 33). افراد در متن سنت خود را تنها کارگزار این وضعیت میدانستند. در این وضعیت کمپرسش، افراد بیش از آنکه فکر کنند، در اندیشه انجام صحیح وظایف بودند. آنان همچنین در دایره وابستگی خانوادگی "خود" را به نفع حفظ تشخص خانواده حذف میکردند (عبدی، 1393: 124). ازآن جمله، میتوان به حذف خواستها و تمنیات درونی، باقی ماندن در شرایط ناخوشایند و صرفنظر کردن ازجدایی اشارهداشت. تکرار آنچه پیش از فرد تکرار شده سبب میشود افراد در مقابل حوادث زندگی کمتر غافلگیرشده (همان: 123) و آن را بخشی از سرنوشت و خود را متعلق به کلان یا گروه بزرگتر بدانند (همان:34). ازآنجاکه سنت برای هر بخش و گروه برنامه خاص خود را ارائه کرده است آنچه فرد انجام مید
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
The Process of middle generation marriage and family life meaning making: A GT studying
نویسنده [English]
Assistant prof. University of Religions and Denominations, Qom, Iran.
چکیده [English]
Marriage is the prelude to entering the long-standing family of institution that its Candidates have different perspectives under the influence of various factors. One of them is generational movements. The fundamental changes in the way of entering, content management and leaving family indicate differences about marriage between the current generation and the previous one. The aim of this study is to find out the process of meaning formation of marriage in the "middle generation" who are on the borderline of experience of their and their parents' lasting marriage and early and multiple arrivals and departures of their children. The participants of this qualitative research based on Grounded theory method (systematic approach) are men and women residents in Tehran, with at least thirty years of experiencing marriage. The number of them until the theoretical saturation were 21 people. The results indicate the core category of the safety of tradition and two sub-categories including sacred validation and clear processor of life. Family life is clear from the perspective of this generation, in which it is only necessary for the person to be in his/her role and continue the path that has already existed. In this way, there is no need for individual's creativity or active action to present a specific individual's story but individuals fulfill their obligations to the society and the next generation by continuing the path of the past. This finding makes it possible to compare the semantic developments of family from the perspective of new generation (in further studies).
کلیدواژهها [English]